English

به مناسبت بزرگداشت سیدجمال‌الدین اسدآبادی:

سیدجمال‌الدین اسدآبادی، فیلسوف و اندیشمندی دین مدار

سیدجمال‌الدین اسدآبادی، از جمله اندیشمندانی و فیلسوفانی به‌شمار می‌رود که در جهان اسلام توانست با ایستادگی در مقابل دخالت استعمارگران و با طرح اندیشه اتحاد اسلام درپی چاره‌جویی برآید و روند تفکر کشورهای اسلامی را دگرگون سازد.

سیدجمال‌الدین اسدآبادی، فیلسوف و اندیشمندی دین مدار

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، سیدجمال الدین اسدآبادی در نیمه قرن نوزدهم میلادی در عرصه فکر و اندیشه مسلمانان تحولی عظیم پدید آورد. این تحول همانا تأکید بر کاربردی کردن فلسفه و ایجاد نگاهی اجتماعی و حل المسائلی به قرآن با تأکید بر حکمت بود.

در هند، مصر و ایران به گونه‌ای جریان‌سازی کرد که در پرتو آن ایده بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام سیاسی اسلامی توسط او و شاگردانش ایجاد شد. در پرتو آن ایده بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام سیاسی اسلامی توسط او و شاگردانش ایجاد شد. مفسران بزرگ قرآن کریم در دوران معاصر همه به گونه‌ای متأثر از تعالیم وی می دانند. دامنه تأثیرات وی تا بدانجا است که برخی بر این نظر هستتند که سیدجمال خود را بهترین گزینه برای حکومت بر ایران می دانست.

خبرنگار خبرگزاری موج به مناسبت بزرگداشت سیدجمال الدین به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در جهان اسلام به معرفی و فعالیت‌های او پرداخته است.

 

زندگینامه و تحصیلات سیدجمال الدین اسدآبادی

 

سیدجمال‌الدین اسدآبادی معروف به افغانی در ۱۲۱۷ خورشیدی دیده به جهان گشود. اصل و منشاء او مجهول و مکتوم مانده و چون شهرتش افغانی بوده جمعی او را از اسدآباد کابل و از سادات حسینی کندز مقیم افغانستان می دانند.

سیدجمال در کودکی خود به سرعت در علوم اسلامی متبحر شد و در علم حکمت و ریاضی و نجوم و ... دستی پیدا کرد. در علم تاریخ، اطلاعات کافی به دست آورد و  در ۱۰  سالگی قرآن مجید و مقدمات آن را فراگرفت. تا اینکه پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در ۱۲۲۷خورشیدی به همراه پدر و مادر خود به قزوین رفت و پس از ۲ سال زندگی و تحصیل در آنجا به همراه خانواده اش رهسپار تهران شد و در خانه سلیمان خان حاکم اسدآباد ساکن شدند.

سید در تهران با سید محمد صادق سنگلجی مجتهد آنجا  آشنا می شود. تا اینکه از تهران عازم عتبات متبرکه عراق می شود. در میانه راه در بروجرد سه ماه در منزل حاج میرزا محمود بروجردی اقامت می کند و از آنجا به عراق می رود و در نجف و کربلا در محضر علمای شیعه مخصوصاً شیخ مرتضی انصاری حاضر می شود. اسدآبادی در مدت چهار سال تحصیلاتش را به پایان می رساند و در علم تفسیر، حدیث، حکمت و منطق و ... از استادان فن بهره می برد که تمام مخارجش نیز در  این مدت بر عهده شیخ مرتضی انصاری بود.

 

مقالاتی درباره اتحاد اسلام در حبل المتین و فعالیت در استانبول

 

سید جمال الدین در ۱۲۴۷ خورشیدی از راه هند عازم حج شد یک ماه در هند اقامت داشت و در حبل المتین مقاله هایی درباره اتحاد هند و مسلمانان نوشت. در آن مدت از طرف حکومت از مراودت ممنوع بود و بعد ماموران انگلیسی اقامت سید را  در هند صلاح ندیدند و سید عازم مصر شد. در مصر ۴۰ روز در مدرسه الجامع الازهر با علمای آنجا ملاقات کرد. در این سفر با شیخ محمد عبدو مفتی مصر آشنا شد. سید از رفتن به مکه منصرف و به استانبول رفت. 

در همین زمان واقعه ای در طی اقامت سید در استانبول سبب شد که وضع به مراد او درنیاید و آن اینکه به مناسبت گشایش دارالفنون استانبول که قرار بود، مرکز اشاعه علوم و فنون جدید باشد، سخنرانی هایی از طرف تجدد خواهان در موضوعات گوناگون برای همگان برگزار شد و سید که به عضویت شورای عالی آموزشی منصوب شده بود، یکی از این سخنرانی ها را در باب پیشرفت علوم صناعان ایراد کرد. سخنرانی سید دست آویزی برای شیخ الاسلام فهمی افندی و دیگر روحانیون ارتجاعی عثمانی فراهم کرد و بهانه ای مغتنم برای برانگیختن احساسات مذهبی برضد نظام تازه آموزشی برای او به وجود آورد و در نتیجه اندکی پس از این  واقعه سید از استانبول اخراج شد.

 

انتشار عروه الوثقی و اتحاد اسلام در پاریس

 

آنچه از فعالیت‌های سید در پاریس شایان توجه است، نخست همکاری او با شیخ محمد عبده در نشر روزنامه عروه الوثقی بود. نخستین شماره عروه الوثقی در ۲۳ اسفند ۱۲۶۲ خورشیدی منتشر شد و نشر آن تا ۱۸ شماره دوام یافت. مقالات این روزنامه به زبان عربی و فرانسه بود و بیشتر روی اتحاد جامعه مسلمانان و حمله به مقاصد دولت های استعمارگر تکیه داشت.

با انتشار این مجله که در تمام ممالک اسلامی و شرق توزیع می شد، انقلاب عجیبی در دنیای اسلام به وجود آمد و سرانجام دولت فرانسه به فشار و اصرار دولت انگلیس حکم به تعطیلی این مجله داد. سید جمال، انگلیس را نه تنها قدرتی استعماری بلکه دشمن سلبی مسلمانان می دانست و معتقد بود که هدف انگلیس نابودی اسلام است.

وی در پاریس با فراریان سیاسی مصری دیدار می کرد و با یکی از آزادی خواهان مصری به نام جمس سانورا معروف به ابونظاره که اصلاً کلیمی بود و فعالیت های روزنامه نگاری داشت، آشنا می شود.

 سید علاوه بر انتشار مقالات در نشریه ابونظاره و اعتراض بر نفوذ انگلیس در مصر فعالیت های شدیدتر دیگری نیز در همین زمینه داشت. برای نمونه نامههای تهدید آمیزی با امضای مستعار المنتقم جهت سر اولین وود رییس کل قوای مصر و ادوارد مالت نماینده سیاسی انگلیس در قاهره می فرستد و در آن نامه ها آنها را وادار به تخلیه هرچه زودتر مصر می کند و نظیر همین نامه ها را برای شریف پاشا و خدیو مصر نیز ارسال می کند.

 

ورود مجدد سید جمال به ایران

 

سید جمال در ادامه سفرهای خود برای اتحاد اسلام در ۱۲۶۴ خورشیدی وارد بوشهر شد، ناصرالدین شاه قاجار که شرح تبلیغات و عملیات سید را شنیده بود، توسط اعتماد السلطنه محمد حسن خان او را به تهران دعوت کرد. در اصفهان مسعود میرزا ظل السلطان  حاکم آنجا پذیرایی شایانی از او به عمل آورد و تقاضا کرد که سید برای ولیعهدی او کوشش کند. سید پس از ۱۰ روز ماندن در اصفهان به طرف تهران حرکت کرد و در ۲۸ آذر ۱۲۶۵خورشیدی با استقبال وارد تهران شد. چهار ماه در منزل حاج محمد حسن خان امین الضرب سکونت داشت و مردم را به آزادی خواهی و مشروطه طلبی دعوت می کرد. وی در این مدت چند بار با ناصرالدین شاه دیدار داشت اما چون بی پروا از خرابی اوضاع و ضرورت اصلاحات و برقراری حکومت قانون سخن می گفت شاه از او بیمناک شد و پس از مدتی دیگر او را نزد خود نپذیرفت و سید جمال از تهران راهی روسیه شد.

 

دیدار در آلمان با شاه قاجار و ورود به ایران

 

سید جمال در ۱۲۶۷خورشیدی به آلمان رفت و درست در همان ایام ناصرالدین شاه برای دیدن نمایشگاه به پاریس می رفت که در مونیخ با سید دیدار کرد و از رفتار گذشته اش پوزش خواست و او را به تهران فرا خواند. به همین دلیل هم اسدآبادی اندکی پس از بازگشت شاه به تهران آمد و این بار نیز در منزل امین الضرب اقامت داشت اما همچنان بی پروا از فساد دولت و غفلت شاه سخن می گفت. به همین سبب گروه بسیاری از مردم ستمدیده گرد او را گرفته و به گفته هایش گوش فرا می دادند. پس از سه ماه ناصرالدین شاه فرمان داد که سید از تهران به قم برود اما او به ری رفت و در حضرت عبدالعظیم(ع) مدت هفت ماه بَست نشست. مردم در آنجا نیز گرد او جمع می شدند و برای رهایی از تیره روزی های خود از او استمداد می جستند تا اینکه سرانجام در ۱۲۶۹خورشیدی ماموران دولتی سید را به زور از بَست بیرون کشیدند و در سرمای زمستان به طرف مرز عثمانی در خانقین حرکت دادند.

 

تلاش برای حمایت اسلام و محو ریشه ظلم

 

سید جمال از خانقین به بصره رفت و در بصره با حاجی سید علی اکبر شیرازی از علمای ایران که تبعید شده بود، ملاقات کرد. توسط همین شیرازی بود که رساله عربیه موسوم به حجه البالغه و حمله القران را از بصره به حاج میرزا حسن شیرازی و دیگر علماء و مجتهدین کربلا و نجف و سامره مبنی بر حمایت اسلام و محو ریشه ظلم و قطع نفوذ اجانب نوشتند که بعدها در لندن خود سید آن را به طبع رساند. به دلیل اینکه سید روحانیون نجف و کربلا را بر ضد دربار ایران برمی انگیخت سفیر ایران در عثمانی از مقامات آن کشور خواست که وی را از نزدیک مرزهای ایران به جای دورتری منتقل کند.

اسدآبادی پس از مدتی از بصره حرکت کرد و در ۱۲۷۰خورشیدی وارد لندن شد. وی مساله و موضوع انحصار دخانیات را به عنوان مدرک مطرح کرد و در محافل عمومی شروع به ایراد نطق و خطابه هایی راجع به اوضاع وخیم ایران و سفاهت و جهالت زمامداران آن موقع کرد و در جراید مقالاتی به صورت مصاحبه و ... به انگلیسی انتشار می دهد و با میرزا ملکم خان که در آن زمان از سفارت ایران معزول شده بود، دیدار می کند.

سید جمال روزنامه ای به نام ضیاء الخافقین در لندن دایر کرد و در هر شماره آن با امضای السید الحسینی مقالات تندی بر ضد شاه و دولت ایران منتشر کرد. مقاله شماره اول آن راجع به خرابی اوضاع ایران بود و شماره دوم صورت مکتوبی را که خود سید خطاب به همه علماء بزرگ ایران به اسم آنها نوشته و آنها را به خلع ناصرالدین شاه تحریک کرده بود، منتشر کرد. چندی نگذشت که مقامات انگلیسی این روزنامه را نیز تعطیل کردند و سید جمال الدین در اواسط ۱۲۷۱ خورشیدی به دعوت سلطان عبدالحمید دوم (۱۲۹۳-۱۳۲۷قمری) راهی استانبول شد.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه