کرمانشاه در انتظار "نه" استاندار به فیک نیوزها و سیاسیون فیک
منوچهر حبیبی در قامت استاندار کرمانشاه باید تلاش خود را با بازدیدها و جلسات متعددی که دارد برای شناخت بهتر استان کرمانشاه صورت دهد تا با توجه به محدودیتهای موجود، بهترین عملکرد را داشته باشد.
، تغییر دولت در کشور و به طبع در استانها با رویکرد واژه وحدت انگیزی به نام « وفاق ملی » به رغم تعریف محتوایی که بارها و بارها از زبان رئیس جمهور و دولتمردان بیان شده که باید براساس کار کارشناسی و دلسوزانه و صد البته پاسخگو به عملکرد برای مدیران منتخب باشد، گویی برای برخی فیک نیوزها و البته بوقلمون صفتان سیاسی تبدیل به فضایی برای باج خواهی بدل شده است که تا دیروز خودشان را سینه چاکان دولت قبل میدانستند و امروز ردای سبز کارشناس محوری پوشیدهاند و قصد دارند با تحت فشار قرار دادن استاندار کرمانشاه باز هم بازی را به سمت منافع شخصی خود سوق دهند.
البته درصد عمدهای از عارضه اعتیاد به فیک نیوزها و البته فیک سیاسیون به مدیران ارشدی که از مدیران روابط عمومی ناآگاه و غیر متخصص استفاده میکنند یا مدیران ارشدی که از رسانهها فراری هستند مربوط است. این قبیل مدیران غیر متخصص در روابط عمومی سازمانها نه تنها به رسانهها به عنوان یک فرصت نمینگرند بلکه آنها را تهدید میبینند و بدیهی است مسیر تولید خبر را هم برای آنها میبندند و بالعکس.
اما از طرف دیگر باید توجه داشت که تغییرات تکنولوژیکی ۳۰ سال اخیر که ما را از دستگاه فکس به تلفنهای هوشمند رسانده مزایا و معایبی هم داشته است. پدیدههایی مثل خبرنگاران پشت میزنشین یا روابط عمومیهایی که به جای همکاری با خبرنگاران در تولید خبر یا گزارش، فقط و فقط آنها را به سایت سازمانشان ارجاع میدهند.
واقع امر این است که در دنیای امروز، دسترسی آسان به اطلاعات و گسترش شبکههای اجتماعی، باعث شده است که اخبار و اطلاعات به سرعت و در حجم بالا منتشر شوند. در این میان، اخبار جعلی و سیاسیون فرصتطلب، با بهرهگیری از این فضا، تلاش میکنند تا افکار عمومی را به سمت خود جلب کرده و از این طریق به اهداف خود دست یابند.
در این بین آنچه بیش از این جاعلان خبر یا به اصطلاح فیک نیوزها خطرناک و آسیب زا هست، وجود افراد و اشخاصی است که بوقلمون صفت هر روز و هر دولت به خوبی رنگ عوض کرده و نه تنها خود را به زور عکس و سلفی یادگاری و امضای جعلی به دولتهای مختلف میچسبانند، بلکه با استدلالات واهی و البته از سر رسیدن به منافع شخصی سعی به فشار به مدیران ارشد دارند، حال خواه این فشار میخواهد به صاف کردن مسیر اتاقهای استانداری از این اتاق به آن اتاق باشد، خواه دست به دامن شدن همان فیکنیوزهای معلوم الحال.
متاسفانه در دورههای گذشته تاکنون امثال این افراد کم نبوده و نیست که تا دیروز سینه چاکی یک کاندید را میکردند و امروز دایه مهربانتر از مادر این دولت شدهاند و به اسم دلسوزی برای شهر با کمترین سواد سیاسی و رسانهای فقط با شانتاژ خبری سعی در به کرسی نشاندن حرفهای منفعت طلبانه خود را دارند.
واقعیت تلخ این است که انتشار اخبار جعلی و فعالیت سیاسیون فرصتطلب، میتواند به کاهش اعتماد عمومی به نهادهای دولتی و سیاسی منجر شود چرا که اخبار جعلی و تحریکات سیاسی، میتوانند به ایجاد تنش و درگیری در جامعه منجر شده و به بروز بحرانهای اجتماعی و سیاسی دامن بزنند و در نهایت بازهم دود این ندانم کاریهای منفعت طلبانه به چشم مردم و نمایندگان دولتی میرود.
ما دو دسته مدیر ارشد داریم؛ دستة اول مدیران رویگردان از رسانه هستند یا مدیرانی که از رسانه ترس دارند و اتفاقاً باید این موارد بررسی شوند که چرا از مواجهه با رسانه میترسند. گاهی یک مدیر روابط عمومی اصلاً نسبتی با تخصصهای ارتباطی ندارد؛ بنابراین نمیتواند روابط رسانهای را تنظیم کند؛ چون رویکرد مدیر او این است که از رسانهها فرار کند و دیده نشود. کاملاً مشخص است که چنین روابط عمومیای نمیتواند با رسانه تعامل حرفهای برقرار کند و در سازمان را به روی خبرنگار باز بگذارد یا مدیران میانی سازمان خود را متقاعد کند که با چه پروتکلی با خبرنگار و رسانه مواجه شوند. او نمیتواند به درخواست خبرنگار برای دریافت اطلاعات بهروز سازمان پاسخ مثبت دهد؛ بنابراین بیاعتمادی پیش میآید و بر اساس همان بیاعتمادی ممکن است متأسفانه مسائل شخصی او به مسئله اول کشور تبدیل شود!
دسته دوم مدیران، مدیران علاقهمند به رسانه هستند و از رسانهها به عنوان ابزاری برای بیان عملکرد و اهداف و توسعة فعالیتها و توسعة سازمانشان بهره میبرند. روابط عمومیها و رسانهایها طبیعتاً از چنین مدیری استقبال میکنند؛ اگرچه به لحاظ حرفهای کار و زحمتشان را صدچندان میکنند؛ چون کسی که پاسخگو نیست، پاسخگو نیست؛ ولی کسی که پاسخگویی میکند و در معرض و میدان پاسخگویی وارد میشود طبیعتاً برای روابط عمومی و کارشناسانش زحمت کاری ایجاد میکند. این روابط عمومیها هر قدر روابطشان را با رسانهها حرفهای و در هم تنیده کنند؛ موفقتر هستند.
حال میطلبد در دولت جدیدی که از میان آن همه ناامیدی اجتماعی که در دور اول انتخابات به وقوع پیوست و بازهم مردم با اعتماد به فردی که سخنانش را از سر صدق دیدند و در واقع به شنیده شدن صدای دردهایشان رای اعتماد دادند، مدیرانی که انتخاب میشوند نیز در گفتار و رفتار همان صداقت و عدم باج خواهی را اجرا کنند.
پیش از تصدی سمت استانداری کرمانشاه، منوچهر حبیبی سوابق مدیریتی متعددی در حوزههای مختلف داشته است. این تجربههای متنوع، به وی دیدگاهی جامع در خصوص مسائل مختلف استان داده است.
حبیبی با توجه به سوابق و تواناییهای خود، به عنوان استاندار کرمانشاه انتخاب شد و مسئولیت هدایت این استان را بر عهده گرفت.
در دوره استانداری منوچهر حبیبی، اقدامات مختلفی در راستای توسعه و بهبود وضعیت استان کرمانشاه باید انجام شود تا ایشان و استان بتوانند موفقیتهای زیادی را کسب کنند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
۱ـ توسعه زیرساختها:
بهبود زیرساختهای حمل و نقل، آب و برق، و توسعه مناطق صنعتی از جمله اقدامات مهم در این دوره بوده است.
۲ـ توجه به مناطق محروم:
تلاش برای کاهش شکاف توسعهای بین مناطق مختلف استان و توجه ویژه به مناطق محروم از دیگر اقدامات حبیبی بوده است.
۳ـ توسعه گردشگری:
با توجه به پتانسیلهای بالای گردشگری استان، اقدامات مختلفی برای توسعه این بخش انجام شده است.
۴ـ حمایت از تولید و اشتغال:
حمایت از تولید داخلی و ایجاد اشتغال، از جمله اولویتهای اصلی حبیبی بوده است.
با وجود تلاشهای انجام شده، استاندار حبیبی و تیم همراهش با چالشهای مختلفی نیز مواجه هستند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
۱- مشکلات اقتصادی:
نوسانات اقتصادی، تحریمها و مشکلات بودجهای، از جمله چالشهای اصلی در دوران استانداری حبیبی بوده است.
۲ـ زلزله سال ۹۶:
زلزله مهیب سال ۹۶ خسارات زیادی به استان وارد کرد و روند توسعه را با کندی مواجه ساخت.
۳ـ بیکاری:
با وجود تلاشهای انجام شده، مشکل بیکاری در استان کرمانشاه همچنان یکی از چالشهای اصلی است.
ارزیابی عملکرد منوچهر حبیبی به عنوان استاندار کرمانشاه، موضوعی پیچیده و چند وجهی خواهد بود. برخی از اقدامات وی با استقبال مواجه میشود و برخی دیگر با انتقاداتی همراه خواهد بود.
به طور کلی، میتوان گفت که منوچهر حبیبی باید تلاش خود را با بازدیدها و جلسات متعددی که دارد برای شناخت بهتر استان کرمانشاه صورت دهد تا با توجه به محدودیتهای موجود، بهترین عملکرد را داشته باشد.
برای ارزیابی دقیقتر عملکرد اولین استاندار دولت چهاردهم در استان کرمانشاه، نیاز به زمان بیشتر و همکاری همه مردم و سیاسیون استان است.
کرمانشاه امروز ما با هزاران درد گفته و نگفته فارغ از هرگونه نگاه سیاسی صرف به معنای واقعی کلمه نیازمند دلسوز و کارشناس است، ده ها پروژه عمرانی، صنعتی، کشاورزی و .... بر زمین مانده، سفرههای همشهریان روز به روز در حال کوچکتر شدن است و قطعا سر این سفره های کوچک دیگر جایی برای منفعت طلبان هزار رنگ نیست و این انتظار میرود که آقای منوچهر حبیبی که در قامت مدیریت ارشد استان وقت و زمان را فعلا صرف بازدیدهای شهری واستانی و جلب نظرات کشوری کرده، قاطعانه و بدون هیچ گونه ملاحظه کاری شخصی با این سیاسیون فیک و فیک نیوزها برخورد کرده و چینش استان را آنگونه کنارهم قرار دهد که یکی فدا شهر شود نه همه شهر و امکانات فدای بلند پروازی عده ای معلوم الحال..
ارسال نظر