تغییر نام گروه های تروریستی، طرحی برای ادامه سیاست های صهیونیستی آمریکا
آمریکا در نظر دارد با تغییر نام گروه تروریستی جبهه النصره ضمن ایجاد حاشیه امن برای این گروه، سیاست براندازی بشار اسد و مقابله با با محور مقاومت را وارد فاز جدیدی کند.
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج؛ هجمه های آمریکا علیه ایران و محور مقاومت پایان ناپذیر است. این کشور تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش اندیشه های اسلامی در منطقه خاورمیانه نیست. بیش از پنج سال است که واشنگتن تلاش می کند با همراهی برخی از کشورهای منطقه ای متحد استراتژیک تهران را از بین ببرد و عمق استراتژیک را از حزب الله لبنان به عنوان یکی از ارکان محور مقاومت بگیرد. اما علی رغم هزینه های بسیاری که در این راستا شد، نتیجه ای به دست نیامد. رهبران آمریکا در این مدت با تغییر استراتژی سعی کردند وضعیت را به گونه ای دیگر شکل دهند. آنها امیدوارند در مذاکرات صلح بتوانند
با گنجاندن نام برخی از گروه های تروریستی در لیست مخالفان میانه رو، ادامه وضعیت مخالفت ها و آشوب در سوریه را تضمین کنند. در همین رابطه حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: «بعد از گفتگوهای ژنو قرار بود با برخی از گروه های سوری آتش بس برقرار شود و با مابقی گروه ها جنگ ادامه یابد. از این رو گروه تروریستی جبهه النصره با تغییر نام خود به جبهه فتح شام در نظر دارد زیر حمایت آمریکا در لیست مخالفان میانه رو قرار گیرد.» این سیاست متزورانه در حالی پیگیری می شود که پیش از این شورای امنیت در قطع نامه ۲۲۵۳ گروه جبهه النصره را یک گروه تروریستی قلمداد کرده بود و به نظر نمی
رسد تغییر نام چیزی را عوض کند. این گروه در پیشبرد اهداف غیرانسانی خود دست به قتل عام های گسترده غیرنظامیان زد و این فجایع فراموش نشدنی است. پیشروی نیروهای ارتش سوریه و موقعیت نظامی خوب روسیه و ایران به عنوان همپیمانان دمشق، عرصه را بر موافقان براندازی رژیم بشار اسد تنگ کرده است. نیروهای مقاومت موفق شده اند با حضور در غرب حلب، تروریست ها را در شرق این شهر محاصره کنند. در این اوضاع استراتژیست های آمریکا در برنامه جدید خود به دنبال ورود نیروهای تازه آموزش دیده از مرز اردن به خاک سوریه هستند. طبق این نقشه نیروهای جدید قرار است در بخشی از مناطق جنوبی سوریه جایگزین
جبهه النصره شوند و اخیرا هم گزارش ها حاکی از ترک این مناطق از سوی شبه نظامیان جبهه النصره است تا وقوع درگیری با انها به صفر برسد. اما نکته قابل تامل این است که پیش از این نیز همین بازی از طریق ترکیه پیگیری شد. در آن زمان نیروهای تحت آموزش آمریکا از راه ترکیه وارد شمال سوریه شدند. ولی در نهایت به دلیل عدم وجود انگیزه مجبور به فرار و یا تحمل شکست شدند. از این رو دور از انتظار نیست که این اتفاق مجددا در درعا و مناطق جنوبی سوریه تکرار شود. آمریکا برای پیشبرد این سیاست شکست خورده تروریست ها را به سلاح های ضد تانک و ضد بالگرد نیز مجهز کرده است. این مساله زمانی لو رفت که
نیروهای ارتش سوریه در مسیر پیشروی های خود انباری از تسلیحات ساخت آمریکا کشف کردند. طبق گزارش روزنامه السفیر چاپ لبنان این سلاح ها از طریق بالکان و با هزینه عربستان و تحت نظر افسران اسرائیلی و آمریکایی وارد سوریه می شوند. یکی از مراکز مطالعات استراتژیک غرب نیز اعلام کرده است عربستان و قطر سلاح هایی به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار از اروپای شرقی خریداری کرده اند که از مرز ترکیه وارد سوریه شد. مساله حائز اهمیت این است که این رقم جدای از قراردادهای مربوط به موشک تاو و یازده هزار دستگاه موشک انداز تاو به مبلغ یک میلیارد و ۱۳۰ میلیون دلار است که آل سعود آن را متقبل شده است.
براین اساس محمدعلی مهتدی، کارشناس مسائل عرب با اشاره به نقش پررنگ کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در گرم نگه داشتن آتش جنگ سوریه تصریح کرد: «حضور ده ها تروریست تکفیری در سوریه نشان می دهد برخلاف تصور اولیه این جنگ در نتیجه یک اعتراض داخلی به وقوع نپیوست بلکه توطئه ای بزرگ و هدایت شده از خارج مرزهای سوریه بود.» حمایت کشورهایی مانند اردن، قطر و عربستان از سیاست های صهیونیستی ایالات متحده در حالی ادامه می یابد که کمتر از یک ماه قبل ترکیه به عنوان متحد نظامی و سیاسی واشنگتن با کودتایی مواجه شد که شواهد نشان می دهد آمریکا چندان به موفقیت آن بی میل نبوده است. هزینه های
سیاسی و نظامی آنکارا در پنج سال گذشته از طرح های بی ثبات کننده غرب در سوریه و در مرزهای جنوبی خود در نهایت با حمایت ضمنی از کودتای ارتش علیه اردوغان پاسخ گفته شد. اگرچه کاخ سفید به کرات اعلام کرده است نقشی در این کودتا نداشته است اما آشکار است که این کشور مایل هم نیست حکومتی اسلامی، متمرکز و قدرتمند در ترکیه در راس امور باشد. برهم ریختگی اوضاع ترکیه می توانست دست غرب را در نفوذ و تنظیم سیاست های این کشور بازگذارد و از طرفی مانع بهبود روابط با روسیه شود. این استراتژی در کشورهای عرب خاورمیانه به مراتب تندتر است. طبق طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه کشورهای منطقه بر طبق
خواست و نظر صهیونیست ها، همراهی مرتجعین عرب در به آشوب کشاندن مرزهای اطرافشان، صرفا سقوط خودشان را تسریع می کند. با یک حساب سرانگشتی و چیدن گزینه ها می توان به این نتیجه رسید که اگر اسد سقوط می کرد و عراق به سه قسمت تقسیم می شد، برنامه بعدی واشنگتن و تل آویو برهم زدن امنیت لبنان، اردن و عربستان بود. صهیونیست ها به دنبال گسترش سرزمینی و از بین بردن کوچکترین تهدیدات امنیتی حتی بالقوه خود هستند. آنها در این راه از هیچ کاری دریغ ندارند و آنچه می تواند رژیم اسرائیل را در پیشبرد اهدافش کمک کند اعتماد ساده لوحانه اعراب به صهیونیست ها به امید بقای سلطنت خودشان است.
ارسال نظر