کرونا در شهر و مساله اعتماد
یکی از مهم ترین عوامل قدرت در مواجهه و مبارزه با بیماری کرونا، اعتماد عمومی به تصمیمگیران و مجریان صحنه است و تناقض و بی عملی، موجب از دست رفتن این اعتماد میشود.
خبرگزاری موج-سردار طلایی؛ روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰ برای جهان و ماههای پایانی سال ۹۸ در ایران، ویروسی نوظهور، فصل جدیدی در زندگی بشر مدرن را رقم زد. شیوع سریع و جهانی این ویروس و اثرات ناشی از آن، بی تردید با هر نقطه عطفی در تاریخ معاصر پس از انقلاب صنعتی قابل مقایسه بوده و در بیشتر موارد از وجه اثرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... بر آنها پیشی میگیرد. موضوع این نوشتار بررسی موضوعی بیماری کرونا نیست اما ضروری است تا نکاتی را در خصوص آن مرور کنیم. این بیماری به صورت مستقیم، سبک زندگی بشر مدرن را هدف قرار داده و بزرگ ترین مظاهر آن را به صورت بنیادی دستخوش تغییر ساخته. از ورزش تا گردشگری، از حمل و نقل تا حاملهای انرژی، از مشاغل کوچک تا صنایع بزرگ، از تفریحات تا مراسم مختلف همه و همه در کنار دهها مصداق دیگر، متاثر از این متغیر جدید، دنیایی را ساخته که با روزگار چند ماه قبل خود، تفاوت های بسیار دارد. در سراسر دنیا، از یک سو حاکمیت ها در برابر آزمونی جدی و سخت از کارآمدی قرار گرفته اند و از سوی دیگر مردم در برابر موج سهمناک تغییر سبک زندگی و چالش های اقتصادی با بحرانهای جدیدی دست و پنجه نرم میکنند. در برابر پدیدهای قرار داریم که فی المثال، چندین دهه تلاش اتحادیه اروپا برای محو مرزهای ملی و تبدیل شدن به یک کل واحد را بر باد داده و در فرانسه، اسپانیا و ایتالیا، پرچم اتحادیه ناکارآمد اروپایی را پایین کشید. کشورهای بسیاری را با شوکهای اخلاقی چون رها کردن سالمندان و غارت محمولههای درمانی و قفسههای خالی فروشگاهها رو برو کرد و بشر را در برابر مسالهای قرار داد که در آن، مصونیت و امنیت فردی جوابگوی مشکل نبود. سالها نظریه پردازیهای فردیت محور نیز در برابر بیماری که نیاز به همکاری و همیاری همگانی و جامعه محور داشت، به چالش ماهوی کشیده شد.
مساله بیماری نوظهور کرونا در کشور ما نیز از جنبههای بسیاری شایان توجه است. نخست آنکه تصمیمات و رهنمودهای تاریخی رهبر معظم انقلاب از نخستین روزهای بحران، امنیت خاطری برای نظام درمان ایجاد کرد تا با قدرت، به مبارزه با بیماری بپردازد و در سایه این امر، با همکاری و همیاری مثال زدنی مردمی که جلوهای از آن را در رزمایش کمک مومنانه شاهد بودیم، جامعه ایرانی از بعد اخلاقی، سرافرازانه با این بحران جهانی رویارویی کرد. از دیگر سو، ایران عزیز ما، تحت وحشیانهترین، غیراخلاقی ترین و شدیدترین تحریمهای تاریخ، که توسط دولت ظالم و پلید آمریکا تحمیل شده، مظلومانه اما مقتدر با بحران دست و پنجه نرم کرد و با مدد الهی، تاکنون از بسیاری از کشورهای مدعی، کارنامهای شایستهتر بر جای گذاشته است.
اما در کنار این وجوه افتخارآمیز، میبایست به نکات دیگری نیز توجه نمود. و نگارنده به واسطه سابقه نمایندگی مردم شریف تهران در حوزه مدیریت شهری، در این نوشته به این موضوع میپردازد ظرفیتی که اگر به درستی مورد توجه و هدایت قرار گیرد، میتوان دورههای مختلف مواجهه با بیماری، از دوره مبارزه تا کنترل، تا دوران پس از آن را به شکلی شایستهتر پشت سر گذاشت. کرونا در زمینههای بسیاری، فعالیت مدیریت شهری را تحت تاثیر قرار میدهد . مدیریت شهری در کلانشهر تهران حتی پیش از ظهور این بیماری با بحران اعتماد و کارآمدی دست به گریبان بود. این مساله حتی در موضعگیری های برخی اعضای شورای شهر دیده میشد. فصل مشترک انتقادات، نوعی بی عملی است که با توجه به سابقه بیش از یک دهه تبدیل شهر تهران به کارگاهی فعال و پویا در حافظه جمعی شهروندان و نیز کارکنان بدنه مدیریت شهری، نارضاییها را افزایش میدهد. یقیناً تمامی ارکان مدیریت شهری، تلاش خود را در این ایام به کار گرفتهاند اما عواملی که در سه سال گذشته بحرانهای بسیاری برای این بخش رقم زده، همچنان به صورت آزاردهندهای بروز دارد. فرافکنی و انداختن تقصیرها به گردن گذشتگان، سیاسی کاری و تقدم منافع گروهی، غفلت از خواستههای شهروندان در جنبههای مختلف زندگی شهری و غفلت از سرمایه انسانی سازمان شهرداری، شهروندان را در برابر مصادیق متعددی از ناکارآمدی در موضوع کرونا و نسبت آن با مدیریت شهری قرار داده. فقط بنگریم که در موضوعی مانند اجرای طرح ترافیک یا موضوع حمل و نقل عمومی، چند بار شاهد اقوال و تصمیمات متضاد و متناقض بودهایم. نباید از نظر دور داشت که یکی از مهمترین عوامل قدرت در مواجهه و مبارزه با این بیماری، اعتماد عمومی به تصمیمگیران و مجریان صحنه است و تناقض و بی عملی، موجب از دست رفتن این اعتماد میشود.با تاسف بسیار این دو واژه از مهمترین جنبههای هویتی این دوره مدیریت شهری بوده است و نیز با توجه به سپری شدن بخش اعظم این دوره، اصرار بر سخن به جای عمل و همچنین اصرار بر انداختن تقصیر به گردن دیگران و گذشتگان، دیگر چارهساز نیست.
بحران کرونا فرصتی بزرگ برای تمرین مدیریت واحد شهری بوده و هست، فرصتی که متاسفانه با وضعیت فوقالاشاره ، حتی نقشهایی که ذاتاً متعلق به مدیریت شهری است را، از دست رفته مینمایاند. از دیگر سو، به فضل الهی و پس از غلبه بر امواج اولیه بیماری، مسئلهای به مراتب بزرگتر در پیش روست . دوران پسا کرونا و مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از آن. فشارهای ناشی از این همهگیری در زندگی شهروندان، اگر با مدیریت صحیحی همراه نشود، آثار مخرب آن کمتر از خود بیماری نخواهد بود و باید امید داشت تا در سال پایانی این دوره، مدیریت فعلی، طرحی نو در اقوال و افعال خود در پیش گیرد.
ارسال نظر