باباچاهی: «محمود دولتآبادی» یک واقعیت انکارناپذیر است
یکی از شاعران و محققان ادبیات معاصر، به بهانه هفتاد و ششمین سالروز تولد محمود دولتآبادی، درخشش او و اثر شاخصاش «کلیدر» را در ادبیات ایران انکار ناپذیر عنوان کرد.
علی باباچاهی به بهانه هفتاد و ششمین سالروز تولد محمود دولتآبادی در گفت و گو با سارا کنعانی خبرنگار خبرگزاری موج گفت: اگر قرار باشد چند نام برجسته را در ادبیات ایران به زبان بیاوریم، بیشک نام محمود دولتآبادی یکی از آنهاست. حجم تولیدات، مولفهای نیست که بتوان با معیار قرار دادن آن، نسبت به کیفیت کار یک نویسنده اظهار نظر کرد اما دولتآبادی از معدود کسانی است که بخشی از اعتبار او به مدد تعدد کتابهایش حاصل شده که همگی نیز از کیفیت مناسب و کافی برخوردار هستند. او در ادامه توضیح داد: دولت آبادی وقتی «کلیدر» را به عنوان یک تک خال، وسط گذاشت در حقیقت
برجستهترین اثر خود را به مخاطب عرضه کرد. برای این کتاب نظرات سلبی و ایجابی متعددی منعکس شده اما همین نظرات مختلف نوعی ماندگاری را به آن هدیه میدهد. هستند کسانی که تلاش میکردند رمان «کلیدر» را یک رمان نازل جلوه بدهند اما باید پذیرفت چیزی از درخشش این کتاب کم نشده است، حتی اگر به نظر عدهای یک دوم حجم آن زائد باشد. در این رمان دولتآبادی به شرح رفتارهای کاراکترها میپردازد و به زعم آن نگاه سلبی که وجود دارد، این کار موضوعیتی ندارد و آنان معتقدند نوعی شاعرانگی (به معنای منفی آن) بر کار سایه انداخته است. با این همه، به خاطر ساختار خاص کتاب و تعدد روایات و عناصر
دلنشینی که در اثر به چشم میخورد، نمیتوان برجستگی آن را انکار کرد. این شاعر، محقق و مترجم همچنین تأکید کرد: محمود دولتآبادی یک نویسنده رئالیست است و هر صفتی که به او داده شود، چیزی از شأن او نمیکاهد. به غیر از «کلیدر»، «سلوک» نیز یکی از کتابهای شاخص اوست و رویکرد جدیدی را پیش روی مخاطب میگذارد و او را به فضای تازهای میبرد. من برای محمود دولتآبادی سلامتی و عمری طولانی آرزو میکنم و تولدش را هم تبریک میگویم. محمود دولت آبادی نویسنده معاصر در سال ۱۳۱۹ در دولت آباد بیهق متولد شد و در خانواده ای روستایی که از راه کار بر زمین سخت کویر ؛ روزگار می
گذراندند بزرگ شد. او برای تحصیل به دولت آباد رفت و هم زمان به کارهای گوناگونی از جمله کفاشی و سلمانی و کارگری در کارخانه پرداخت. در ۲۰ سالگی به تهران مهاجرت کرد و برای جامه عمل پوشاندن به دغدغه های اصلی ذهنش به کار نوشتن و بازی در تئاتر مشغول شد و از راه کارگری در چاپخانه نیز امرار معاش می کرد . ذوق او به نوشتن باعث شد تا نویسندگی را قبل از مهاجرت به تهران تجربه کند اما نخستین داستانش به نام « ته شب » در سال ۱۳۴۱ در مجله ای در تهران چاپ شد. از آن پس؛ کار نوشتن را به صورت جدی و با پشتکار فراوان ادامه داد و از سال ۱۳۴۷ داستان هایش در نشریات ادبی و به صورت کتاب به چاپ رسید و
برای وی شهرت زیادی را به بار آورد . نثر دولت آبادی در اوج جذابیت و زیبایی است. نثری زنده، جذاب، اثرگذار و با قدرت انتقالی شگفت که گویی خواننده تمام شخصیتها و مناظر و پدیدههای طبیعت را که او توصیف میکند، به چشم میبیند. مهارت دولت آبادی در توصیف اندام و چهره و حالات روحی قهرمانانش چنان است که تا مدت ها پس از مطالعه ی داستان، سیمای یک یک آنان در ذهن خواننده میماند. این قهرمانان، کردان کوچیده به روستاهای خراسان و چادرنشینانی ایلیاتی اند که با گله داری و کشاورزی روزگار میگذرانند. در نثر دولت آبادی واژگان محلی (کردی و خراسانی) نیز در کنار واژه های امروزی آورده
شده اند و این موضوع بدون اینکه نقصی در معنی متن ایجاد کند، به شیرینی و زیبایی زبان نثر او میافزاید. مهمترین کتاب دولت آبادی رمان بلند ده جلدی "کلیدر" است که نزدیک به ۳۰۰۰صفحه است. کلیدر، آینهای است که حقیقت زندگی روستانشینان خراسان را نشان میدهد. آثار دیگر دولت آبادی عبارتند از : ته شب (داستان ) ؛ هجرت سلیمان و مرد (مجموعه داستان) ؛ لایه های بیابانی (مجموعه داستان) ؛ اوسنه بابا سبحان (داستان بلند) ؛ تنگنا (نمایشنامه) ؛ باشبیرو ( نمایشنامه) ؛ گاواره بان (داستان) ؛ ناگریزی و گزینش هنرمند (مجموعه مقاله) ؛ عقیل عقیل (داستان) ؛ موقعیت کلی هنر و ادبیات کنونی (مجموعه
مقاله) ؛ دیدار بلوچ (سفرنامه) ؛ کلیدر (رمان) ؛ جای خالی سلوچ (رمان) ؛ ققنوس (نمایشنامه) ؛ آهوی بخت من گزل (داستان) ؛ کارنامه سپنج (مجموعه داستان و نمایشنامه).
ارسال نظر