نبود دلسوز ، هنرمندان کرمانشاهی را فراری می دهد
محسن معراجی شاعر، ترانه سرا و تهیه کننده امور هنری، جوانی از خطه زرخیز کرمانشاه است که طی گفت و گویی صمیمی از دغدغههایش برای آینده هنری این دیار می گوید.
قدمت و سابقه هنری کرمانشاه بی شک بر هیچ کس پوشیده نیست و با اندک نگاه هنرمندانه حتی از سر تفنن میتوان به پهنای یک تاریخ موسیقدانان، شاعران، نوازندگان، خوانندگان این دیار را از ذهن گذراند و صد البته که این پهنه هنرمندپرور چشم بخیل ندارد و به رغم تمام هیاهوهای تکنولوژیک، همچنان معاصران جوان کم نظیری را در دامن خود می پروراند.
محسن معراجی شاعر، ترانه سرا و تهیه کننده امور هنری، جوانی از خطه زرخیز کرمانشاه است که طی گفت و گویی صمیمی با شیما فتحی خبرنگار خبرگزاری موج از دغدغههایش برای آینده هنری این دیار می گوید.
بهعنوان سوال اول آقای معراجی کمی از زندگی هنری خود بگویید؟
بنده محسن معراجی، ۳۱ ساله هستم و مبدا ورودم به عرصه هنر با سرودن شعر و دلنوشته و بعدها به صورت حرفه ای تر با سرودن ترانه آغاز شد و پس از کسب تجارب بسیار در عرصه موسیقی، همکاری هنری با نوازندگان و خوانندگان جوان و باسابقه و مدیریت فرهنگی و هنری مختلف در نهایت وارد عرصه تهیهکنندگی امور خوانندگان کشور مشغول به فعالیت هستم، البته کار در حوزه مدیریت هنری و به اصطلاح تهیهکنندگی مانع از همکاری با نوازندگان و خواننده و سرودن ترانه نشده است.
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
الآن مشغول تولید آثاری برای برخی از خوانندگان تهرانی همچون وحید دهقان، حسین نجفی، آراد تحویلداری، سهیل سلیمان غلامعلی، علی شجاعی و ... هستم که بهزودی در قالب تک آهنگ، آلبوم و کنسرتهای مجاز منتشر میشود و در کنار آنها کتاب "قرار ما نیامدن نبود " که گلچینی از اشعار سپیدم هست و توسط انتشارات منوچهری بهصورت کتابچه در قطع جیبی در حال انتشارات است و همچنین چکیده ترانههایم هم بهعنوان دومین کتابم جمعآوریشده و با صحبتهای فراوان با انتشارات مختلف بهزودی به دست چاپ سپرده میشود.
از تهیهکنندگی سخن گفتید، کار در این عرصه را در شهر کرمانشاه چگونه ارزیابی میکنید؟
واقع امر این است که مدیریت فرهنگی و هنری استان متأسفانه در قیاس با شهرهای دیگر کشور در سالهای اخیر کارنامه موفق و درخشانی از خود بهجا نگذاشته است و اگر عامیانهتر بخواهم صحبت کنم، در کرمانشاه دلسوز برای امور فرهنگی و ورزشی وجود ندارد و اگر انگشتشماری نامآور استانی در این حیطهها وجود دارد، به اعتقاد من حاصل تلاش فردی بوده است تا کمکها و پیگیریهای مسئولین امر و حاصل چنین اتفاقاتی برای هنرمندان کرمانشاهی که من و دوستانم هم از آن مستثنا نیستیم، این میشود که به دلیل این کمتوجهیها از شهر خود فراری دادهشده و به امید عملی ساختن آرزوهایمان به تهران مهاجرت میکنیم.
قطعاً بعد اصلی شکوفایی هنری، علاقه و استعداد است، آیا نمیشود با تکیهبر این دو بال پرنده رشد هنری را به پرواز درآورد؟
ببینید هنر آنها از نوع موسیقی، هرچقدر هم علاقه و پشتکار وجود داشته باشد نیازمند یک حامی است کما اینکه حمایت تنها در بعد مالی محدود نمیشود و یک هنرمند به حامی یا حامیانی نیاز دارد که از جنس هنر باشند و دغدغههای هنرمند را بشناسند.
خواننده و هنرمند کرمانشاهی چقدر در این استان میتواند پیشرفت کند؟
متأسفانه بعد دیگری که من در آن شاهد آسیبهای فراوان هستم، بخش برگزاری کنسرتها در کرمانشاه است و همانطور که بهوضوح هم دیده میشود برگزاری این رویدادهای فرهنگی محدود به چند خواننده شناختهشده تهرانی است درحالیکه ما در استانهایی همچون بندرعباس، تبریز و ... خوانندههای بومی خیلی با اقبال خوبی از جانب مردم روبرو میشوند و دلیل آنها این است که متولیان و مدیران فرهنگی این استانها بهخوبی از آنها حمایت میکنند، نتیجه آنها شهرت خوانندههایی همچون رضا صادقی، محمد علیزاده و ... است.
در مقابل هنرمند کرمانشاهی با نوعی سرخوردگی روبرو میشود و به طبع تعدادی از آنها کار هنری را کنار میگذارند، معدود افرادی به کار کمبهره در مراکز موسیقی بسنده میکنند و در خوشبینانهترین حالت علاقهمندان به این عرصه برای رشد راهی تهران میشوند و عواقب پسازآن.
آفت بعدی موسیقی کرمانشاه ظهور خوانندگان لات خوانی است که بهنوعی با ابراز یکسری اصوات که بهنوعی سوءاستفاده از گویش زیبای فارسی کرمانشاهی و یا کردی کرمانشاهی، ضربهای بزرگ را به هنر اصیل این دیار وارد میکنند درحالیکه این گویش زیبا و کهن را بهواقع کلام میتوان در آثار بزرگانی همچون استاد علی لیمویی، میر جلالالدین کزازی، استاد فرشچیان و .... مشاهده کرد و لذت برد.
به اعتقاد شما برای همه این دردها که امروز گریبان هنر کرمانشاه را گرفته، درمانی هم وجود دارد؟
وجود مدیر یا مدیران فرهنگی که بتوانند در یک کارگروه تخصصی به دور از جانبداری، امنیت خاطری برای جوان کرمانشاهی باز کنند و بتوانند با نظارت دقیق و کارشناسانهتری به مقوله فرهنگی توجه کرد چرا که زبان هنر امروز یکی از وسایل و ابزار قوی اشاعه فرهنگی ارزشی است و بهراحتی میتوان از آن برای مقابله با جنگ نرم و در مسیر انتقال آن به نسل جوان امروز استفاده کرد.
عضویت در کانال تلگرامی خبرگزاری موج
ارسال نظر