چرا شانس کاندیداهای زن در انتخابات شورای شهر کرمانشاه کمرنگ است
مدت زیادی است که آنطور که انتظار میرود آمارهای انتخاباتی شورا و نماینده شهرها حاوی خبر خوشی برای کاندیدهای بانوان نیست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، کاندیداتوری زنان موضوعی که در دورههای اخیر بارها محل بحثهای بینتیجه بوده و همچنان جامعه زنان از داشتن کاندیدا در عرصههای مهمی همچون شورای شهر کرمانشاه محروم ماندهاند، درحالیکه حضور زنان توانمند در عرصههای تصمیمسازی همچون شوراهای شهر و روستا جامعه را به سمت تحرک، پویایی و کارآمدی سوق میدهد و تأثیر بسزایی در تزریق خودباوری به زنان و برقراری عدالت جنسیتی دارد.
زهرا مرادی یک دانشجو کرمانشاهی است ازنظر او آموزش داشتن استقلال مالی و فکری به کودکانمان فارغ از نگاه جنسیتی بسیار مهم بوده و معتقد است: ازنظر من کودکانمان از همان کودکی باید بتوانند در حل کردن مشکلات خود و برآورده ساختن نیازهایشان سهیم باشند.
لیلا اسدی از شهروندان کرمانشاهی نیز در این خصوص میگوید: هرچند نداشتن باور به خود در وهله اول اعتماد نسبت به خود و هم نوع را از بین میبرد اما ممکن است که همین موضوع در مرحله دوم باعث شود که اگر شخصی توانش از آن زن بیشتر بود و از تصورات او فراتر رفت حس حسادت او را نیز برانگیزد بنابراین، این مسئله هم میتواند از دلایل آرای کم بانوان در انتخابات باشد چراکه تنها حمایت زنان از خودشان میتواند به موفقیت همجنسشان بیانجامد.
فاطمه خسروی یک خانم خانهدار، درباره علت حمایت نکردن زنان از هم نوعانشان میگوید: متأسفانه تغییر باورها که منشأ در نگرش و آموزشهای ما دارد موجب شده که اعتماد کمتری به بانوان برای سپردن پستهای مهم به آنان هرچند غلط شود و در کنار این قضایا گرایش افراد به سمت گزینش جنس مخالف به دلیل داشتن ویژگیهای خلقی مکمل هم بیتأثیر نیست.
اما دلیل شانس کم بانوان در این زمینه چیست؟ چه مسائلی در کمرنگ بودن اسم زنان در برگه آرای مردم مؤثر است؟
بهرامنی روانشناسی بالینی، «اصلیترین دلیل یک مشکل در خود هر شخص و افکار او نهفته است و در این میان خودباوری که از عوامل بسیار مهم در موفقیت و پیشرفت در زمینههای مختلف به شمار میرود، نقش بهظاهر کمتری در میان اغلب زنان بازی میکند که با توجه به شناخت کم آنها به تواناییهایشان، میتوان آموزشهای اصلی خانوادهها را هم در این زمینه مؤثر دانست.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه منظور از خودباوری نهتنها داشتن اعتمادبهنفس کاذب نبوده و در اصل داشتن خودباوری و خودبینی بر اساس توانمندیهای شخص است افزود: زنها ازنظر شخصیتی، ویژگیهای خاص خود اعم از انجام دادن چند کار همزمان، توان مقابله و تحمل استرس بیشتر نسبت به مردان را دارند که با توجه به این ویژگیهای شخصیتی، درصورتیکه به اهمیت نقش خود واقف شوند میتوانند جایگاه خود را در جامعه تثبیت کنند.
این روانشناس در ادامه اعتمادبهنفس بانوان را یک عامل مهم در زمینه پیشرفت او دانسته و میگوید: متأسفانه در طول تاریخ عوامل فرهنگی، سنتی، اعتقادی موجب شده که زنان خیلی پویا و فعال نشان داده نشوند بهگونهای که در گذشته حتی صدازدن یک زن به اسم پسرش صورت میگرفته، صدالبته در چنین شرایطی بسیاری از فرصتها از بانوان گرفتهشده و زن توان بازی کردن نقش اصلی خود را ازدستداده است.»
دراینبین نقش صداوسیما و رسانهها در کمک به پیشرفت نقش زنان در جامعه بسیار پررنگ قلمداد میگردد و بنا بر اذعان کارشناسان امر بخش مهمی از فرهنگسازی در هر زمینهای وابسته به رسانهها و آموزشهای صداوسیما و فضای مجازی بوده که با برنامهسازی و احیای نقش زن در برنامهها میتوان در راستای این پیشرفت گام بزرگی برداشت.
احمدی محقق و روانشناس با تأکید «بر قبول تفاوتهای ذاتی میان زنان و مردان خاطرنشان میکند: البته در این میان تفاوتهای ذاتی میان زنان و مردان که بهمرور در نقش زن در جامعه تأثیرگذار بوده بیاهمیت نیست برای مثال دیدگاه مردان بیشتر منطقی و زنان احساسات به نسبت بیشتری در مسائل از خود نشان میدهند همچنین استقلال بیشتر مردان در زمینه تفکر، باعث شده که دیدگاه اغلب مردم ناخودآگاه بیشتر به انتخاب مردان برای پستهای مدیریتی تغییر کند.
وی ادامه داد: گفته میشود که زنان در میان خانواده با ایفای نقش بهعنوان مدیر خانواده زمان کمتری برای حضور در اجتماع دارد و شرایط او بهعنوان مادر خانواده باعث میشود که او نتواند آنطور که بایدوشاید در جامعه حاضر شود.
محمدی دراینباره میگوید: گاه شرایط بهگونهای چیده شده که زن در خانواده و با توجه به موقعیتی که برای او فراهم میشود اجازه رشد پیدا نمیکند یعنی در اصل به این باور فکری میرسد که زن خوب زنی است که وقتش را تنها وقف خانه و خانوادهاش و دیگران کند.
وی افزود: در واقع محیط و آموزشهایی که ارائه میشود باعث رشد و تعالی یک فرد میشود، آموزشهایی که بخش اصلی آن در خانواده به شخص داده و او را از نگاه و محبت بیشرط بینیاز میکند. در نتیجه دیدگاه ضعف زن نسبت به مرد در چشم افراد کمرنگتر هم میشود چراکه این تئوری ضعف کاری زن نسبت به مرد منشأ نسبتاً تحمیلی دارد که زن با تغییر شیوه زندگی به نحوه صحیح میتواند به جنگ با این دیدگاه برود و خود را از این شیوه تفکر آزاد کند.»
در یکی از تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۵ میلادی در یک شرکت فرانسوی با مضمون کاهش نقش زنان در پیشرفت کشور صورت گرفت که انتظار میرفت از دلایل اصلی آن، وجود نقش مهم زنان در خانه و خانواده باشد که با بررسی بیشتر مشخص شد این معیار میان زنان و مردان یک میزان از دغدغه را ایجاد کرده و دلیل اصلی آن سهل گرفتن مدیران به خانمها در کار به نسبت آقایان بوده که این موضوع از جهاتی باعث رشد بیشتر مردان در زمینه کاری و از جهتی باعث عقبنشینی بیشتر زنان از انگیزه و پیشرفت کاری به نسبت آقایان بود.
رئیس فراکسیون زنان، سلحشوری در پاسخ به این سؤال که با توجه به شرایط کنونی جهان چرا هنوز هم شاهد موانع حضور زنان در جایگاههای تأثیرگذار هستیم میگوید: «هنوز هم سهمیههای حضور زنان در قسمتهای مختلف اجتماع با مردان یکسان نیست هرچند مانع قانونی برای پیشرفت زنان وجود ندارد اما قوانین نانوشتهای در این زمینه سد راه بانوان میشود مثلاً تنها ۲۴ درصد از مناصب هیئتعلمیها را زنان تشکیل داده و سختگیریهای استخدامی در میان آنها بیشتر میباشد.
وی افزود: از عوامل دیگر موانع زنان را میتوانیم خود زنان بیان کنیم، اغلب زنان خود، تسلیم تبعیضات شده و از پیشرفت همجنسان خود استقبال چندانی نمیکنند.»
ذکر این مهم نیز حائز اهمیت است که بر اساس یافتههای یک محقق گفته میشود که برابری جنسیتی در زمینههای کاری و مدیریتی بر اقتصاد یک کشور نقش مثبتی دارد چراکه زنان هم همچون مردان دارای ویژگیهای ذاتی و اخلاقی ارزندهای هستند که با مدیریت درست به شکوفایی قسمتهای مختلف اجتماع کمک میکنند برای مثال، زنان بسیار جزئینگر تر بوده و به نسبت مردان توان انجام کارهای همزمان بیشتری را دارا هستند همچنین زنان در زمینههای هنری و زبان استعداد فراتری داشته همانطور که آقایان تعامل بیشتری با ریاضیات و استدلالات برقرار میکنند، اینطور که مشخص است استفاده از هردوی این نیروها در کنار هم موجب پیشرفت جوامع خواهد شد.
ارسال نظر