بیانیه گام دوم انقلاب می تواند نقشه راه دولت سیزدهم باشد
پس از ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب سوالاتی در خصوص مخاطبان، مجریان و حامیان این بیانیه ایجاد گردیده است.
به گزارش خبرگزاری موج کردستان، یکی از سوالات اساسی در خصوص این بیانیه این هست که دولت در معنای قوه مجریه چه جایگاه و نقشی در تحقق این بیانیه خواهد داشت؟ و اینکه بیانیه گام دوم چه جایگاه و نقشی در برنامه های قوه مجریه می تواند داشته باشد؟
در دولت دوازدهم با ایدئولوژی ها و نگاهی که مسئولان آن به مسائل مختلف کشور و نظام و شیوه ای که این دولت در مواجهه با سیاستهای کلان کشور در پیش گرفته بود شاید پاسخ به سوالات فوق دشوار می نمود و در ظاهر تناقضی میان «اتکای به داخل» در بیانیه گام دوم انقلاب و «نگاه به خارج» در سیاستهای اصلی دولت مشاهده می گردید.
با توفیق دکتر رئیسی در کسب آرای مردم و انتخاب ایشان به عنوان ریاست جمهوری اسلامی و با توجه به سوابق عملکردی ایشان و علل الخصوص شعارهای انتخاباتی که وی در دوره قبل و به ویژه در این دوره از انتخابات دادند و نگاهی که ایشان نسبت به توان داخلی، مناسبات بین المللی و منطقه ای و آرمان های انقلاب اسلامی از خود بروز داده اند دیگر پاسخ به سوالات فوق به سختی قبل نبوده و می توان با اندکی تدبر پاسخهای نسبتاً روشن برای آنها یافت.
انقلاب اسلامی این سالها در یک برهه بسیار حساس و به تعبیری زیبا در یک پیچ تاریخی قرار گرفته است و در صورت عبور به سلامت از این گردنه صعب العبور یک جاده نسبتاً همواری در جهت ایجاد یک تمدن نوین اسلامی پیش روی خواهد داشت.
نکته ای که نباید از نظر دور داشت این هست که در عبور از گردنه ها چه بسا یک راننده کارکشته و ماهر و آشنا به جاده بتواند یک ماشین نه چندان پرتوان و با امکانات روز را به سلامت عبور دهد ولی یک راننده ناشی و بی تجربه نتواند یک خودرو پرتوان و مجهز را عبور بدهد و نکته مهمتر اینکه همراهی و اعتماد مسافران به راننده همانقدر می تواند در عبور ایمن از گردنه نقش اساسی داشته باشد که عدم همراهی و کارشکنی مسافران در سقوط تمامی کاروان مؤثر است.
مَخلَص کلام اینکه ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب در این برهه حساس انقلاب از سوی کسی که از ابتدای مسیر انقلاب همراه آن بوده و به تمامی نقاط قوت و ضعف آگاهی کامل داشته و به تعبیر بهتر جان و مال و آبروی خود را به عینه صرف انقلاب کرده است این پیام را به همراه دارد که می توان راه عبور از این تلاطم و رسیدن به ساحل آرامش را باید در این بیانیه جست.
قوه مجریه به عنوان یکی از بازوان اصلی انقلاب و در نقش نهادی که ریل گذار مسیر می باشد و عمده امکانات مادی و معنوی کشور را در اختیار دارد می تواند نقش بسیار مهمی در پیش برد اهداف عالیه انقلاب که البته یکی از آنها و شاید نازلترینش رفاه اقتصادی و معیشت بی دغدغه و دیگری و شاید عالی ترینش حیات طیبه و سعادت اخروی برای آحاد جامعه است، داشته باشد.
حال چنانچه دولت سیزدهم چنین دغدغه ای در سَر داشته و قصد دارد در رسیدن قطار انقلاب به ایستگاه ظهور کمک حال انقلاب باشد نه سنگ انداز، که این مضمون در رفتار، اعمال و گفتار آیت الله رئیسی مشاهده گردیده است، بی شک باید از نقشه راهی که ناخدای کاربلد برای عبور از این گردنه ترسیم کرده به نحو احسن و در میدان عمل بهره جسته و چشم امید از اغیار شسته و دل به سرمایه های اجتماعی داخلی ببندد.
بیانیه گام دوم ضمن برشمردن مسیر طی شده انقلاب تا کنون و نقاط قوت و ضعف آن به شیوه های طی مسیر در آینده پرداخته و چالش ها و موانع پیش رو را تشریح می نماید؛ هر چند مخاطب کلی بیانیه عموم ملت اند ولی چنانچه از مضمون آن بر می آید مخاطب خاص بیانیه جوانان در معنای اصطلاحی (نه لغوی) می باشند.
جوانانی که با احساس وظیفه و مسئولیت پذیری و تلاش جهادگونه و با اتکای به توان خود باید تلاش کنند از اشتباهات گذشته درس عبرت گرفته و طرحی نو در پیشرفت و تحقق اهداف عالیه انقلاب دراندازند.
از بارزترین ویژگی های جوان عملگرا بودن و داشتن قدرت اجرایی و کنشگری بالا است و از بارزترین حوزه هایی که جوانان می توانند در بستر آن توان بالقوه خود را به بالفعل تبدیل کنند قوه مجریه به عنوان اصلی ترین نهاد اجرایی کشور می باشد و در مقابل بهترین ابزار برای دولت عملگرا جهت اجرای وظایف و طرح های عملیاتی خود نیروی انسانی متخصص، دغدغه مند و صد البته پرانرژی و پرتوان می باشد که تمامی این ویژگی ها در جوان تحصیلکرده دغدغه مند پر توان به عینه یافت می شود؛ پس یک رابطه دوسویه و درهم تنیده بین «جوان دغدغه مند و کنشکر» و «دولت انقلابی و عملگرا» وجود دارد که نیاز متقابل به ظرفیت های یکدیگر جهت رشد عدالت محور کشور و رسیدن به اهداف عالیه بیانیه گام دوم انقلاب دارند.
تمامی آنچه گفته شد از شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور منتخب بوده و در سوابق عملکردی و رفتاری انقلابی و جهادی ایشان نیز همین منوال مشاهده گردیده است. کوتاه سخن اینکه دولت سیزدهم نباید این فرصت تاریخی را از دست داده و امیدهای ملت منتظَر را در برقراری مقدمات تمدن نوین اسلامی به ناامیدی بدل سازد.
وحید علوی زاده
ارسال نظر