رئیس سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه:
باید خاطرات رزمندگان دوران دفاع مقدس را برای انتقال به آیندگان ثبت و ضبط کنیم
به مناسبت سالروز دفاع غرورآفرین رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد، چند تن از رزمندگان سالهای دفاع مقدس از خاطرات خود به کوتاهی یادکردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، جنگ میان ایران و عراق به اتمام رسیده بود؛ تاریخ ۱۸ تیرماه بود؛ مردم تازه یکنفس راحت کشیده بودند و آب از سر گذرانده بودند حالا زمزمههای تازهای به گوش میرسید از جنگی دوباره، نبردی جدید اما در عمق بیدفاعی و بعد از تعدد شهید شدن شهدای کشور علل خصوص غرب و جنوب غرب کشور، مجاهدین خلق گروهی که تشکل گرفته بود از مفسدان و متخلفان به زبان رزمندگان آن زمان؛ عملیاتی ترتیب دادند که منافقان در آن با الگو گیری از سودجویان کل تاریخ ایران از کمبود امکانات پس از جنگ در ایران قصد سو استفاده را داشته و بهروشنی از تاریخ یادشده تا ۸ مردادماه بر سر مردم دیوارههای جنگ را آوار ساختند که مهمترین روز آن ۵ مرداد بود.
جنایات منافقین کم از اقدامات کنونی داعش ندارد
رئیس سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه در نشست صمیمی جمعی از خبرنگاران با رزمندگان عملیات مرصاد در شهرستان اسلام آبادغرب گفت: باید خاطرات رزمندگان دوران دفاع مقدس را برای انتقال به آیندگان ثبت و ضبط کنیم.
محمدهادی صحرایی با بیان اینکه رزمندگان خاطرات ناگفته زیادی از عملیات های دروان دفاع مقدس دارند که ثبت و ضبط این خاطرات برای انتقال به آیندگان ضرورت دارد، اظهار کرد: باید با ثبت و ضبط این خاطرات شفاهی اجازه ندهیم این خاطرات مهم غبار فراموشی به خود بگیرند.
صحرایی در ادامه از عملیات مرصاد به عنوان عملیات پایانی دوران دفاع مقدس یاد کرد و افزود: در این عملیات مهم که از سوی منافقین با پشتیبانی رژیم بعث عراق طرح ریزی و اجرا شد، رخدادهای زیادی اتفاق افتاده که بازگو کردن آنها می تواند در افشای چهره واقعی منافقین به نسل جوان و آیندگان تاثیرگذار باشد.
رئیس سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه با اشاره به شباهتهای منافقین با داعشیان، گفت: بنا بر اسناد تاریخی منافقین همچون داعشیان برای رسیدن به اهدافشان از هیچ جنایتی علیه مردم دریغ نکردند.
در همین راستا جهت آگاهی بخشی مردمی از وقایع آن زمان و روشنی بخشی آنچه بر رزمندگان و مردم در آن واقعه گذشت چند تن از رزمندگان بهروشنی از تکه کوچکی ازآنچه دیدهاند پرده برداشته و برای نمونه از دردهای خود میگویند.
مرصاد تیر خلاص ناتوانی دشمن
رستمی، رزمنده زمان وقوع واقعه مرصاد گفت: در ۱۸ تیر دستوری صادر شد مبنی بر ایجاد پدافند و اعزام نیرو و تجهیزات به تیپ مسلم، سابقه فعالیت در جبهه را داشتم در آن روزها سخن امام را از رادیو شنیدم: من کاسه زهر را نوشیدم و قرارداد ۵۹۸ از سوی ایران امضا شد.
وی ادامه داد: رفیق من ناگهان گفت؛ "نه این قرارداد را قبول ندارم؛ گفتم این سخن امام است گفت: خانواده شهدا چه میشود؟
تصمیم بر پیشروی ما شد تا ببینیم آنطرف مرز چه خبر است؛ ما که در خوار و خاشاک پنهانشده بودیم متوجه بلوا در مرز عراق شدیم؛ متوجه تجهیزات عراق شدیم؛ این روز قبل از اجرای عملیات بود.
وی ادامه داد: درنهایت روز بعد تصمیم بر مقابله شد؛ جلسهای ترتیب داده شد اما درنهایت با اجرای عملیات از سوی ایران با نظرخواهی از حضار جلوگیری شد؛ من از جا برخاستم و گفتم اگر کاری نکنم میگویند میدانست اما نکرد؛ به راه افتادم به سمت خاکریزها رفتم متوجه نبود روحیه در سپاهیانمان شدم و به همین علت وقت را غنیمت شمرده و شروع به دادن روحیه هرچند در اوقات سخت به آنها کرده و گفتم خودتان را حفظ کنید.
وی ادامه داد: زمان به کوتاهی میگذشت و من درحالیکه به صدای بیسیم گوش میدادم در وجودم زمزمه میکردم کی عملیات اجرا میشود؟ حالا؟ فردا؟ بهیکباره صدایی مرا متوجه حال حاضر کرد… صدای رعب و وحشت! به پا خواستم روبه باقی کردم و گفتم عملیات شروع شد.
وی در ادامه گفت: شبیهسازی کرده بودم؛ عراقیان فکر میکردند پشت تمام این شبیهسازها نیرو قرار دارد؛ سوگند خود را مبنی بر عدم شلیک بهیکباره شکستم و با عذرخواهی از خداوند گردن کشیده و اولین شلیک خود را کردم؛ بهیکباره خاکریز برهم ریخت نیروها شهید میشدند و باقی نیز عقبنشینی میکردند بله عراقیان وارد ایران شدند.
دشمن از هیچ نامردی در مقابل مردم و رزمندگان کوتاهی نمیکرد
هوشنگ متاعی بسیجی در زمان عملیات مرصاد گفت: شب ابتدایی ورود منافقان نباید با روز اول حمله مرصاد اشتباه گرفته شود؛ دفاع افراد حدود ۱۰۰ نفر بود در برابر ۵۰۰۰ منافق؛ شب قبل آمار رسید در سپاه اسلامآباد ۵۰ نفر بیشتر نبود؛ نیروها جمعآوریشده و تصمیم بر سد شدن بر راه منافقان گرفته شد.
وی ادامه داد: در شبهای تاریک حفاظت از ناحیه سپاه کنونی بر عهده من پاسدار و یک سرباز بود بنده سرباز را مرخص کردم چراکه قصد داشتم از آسیب دیدن او جلوگیری کنم؛ با تمام سعی و تلاشها پایگاه سپاه گرفته شد و ما به سایر نیروها پیوستیم از صدماتی که به نیروها رسید اگر گذر کنیم به شلیک به مردم بیگناهی میرسیم که به کوه فرار میکردند و منافقان به خیالشان به نظامیان شلیک میکردند اما مردم عادی را یکبهیک به شهادت میرساندند.
وی افزود: در همین حین با یک فرد آشنا چشم در چشم شدم فردی که آشنایی ما با او از گذشته دور بود من او را به عیاشی میشناختم به او گفتم اینجا کجا و تو کجا؟ او گفت: شهر در اختیار ماست آن را تخلیه کنید! اوضاع به همین منوال بود عیاشان و مفسدان در اختیار منافقان بودند.
خیانت منافقان در سالهای جنگ کشندهتر از مقابله با دشمن رودررو بود
بیگ زایی، رزمنده لشکر امیر المومنین ادامه داد: شهر را از بالا نگاه میکردیم غوغا را میدیدیم ما که گویی از خواب بیدار شده بودیم پرسیدیم شهر را چه شده؟ هم نوعان گفتند شهر به تصرف منافقان در آمده است.
وی افزود: منافقان بیوقفه پیش میرفتند و هر آنچه بر سر راهشان بود را برداشته و با سرعت پیش روی میکردند؛ از دور زره ای دیدم شادمان گفتم دیگر پیشروی برایشان ممکن نیست؛ سردمدار آن ناگهان به عربی سخن گفت؛ دوباره ترس در تن بنده پیچید؛ پرسیدم از کجا میایید و او گفت از لشکر بدر وقتی او را آشنا دیدم دانستم ایرانی است شادی دوباره در تن من پیچید.
وی افزود: باید یاد شهدای جلودار منافقان زنده نگهداشته شود؛ منافقان آمده بودند که بمانند؛ حتی مسئولان خود را انتخاب کرده بودند اگر این شهدا نبودند این منافقان کرمانشاه را به تصرف خود درآورده بودند؛ در انتها بابیان تأثیر عظیم نیروهای ارتش و هوانیروز و شهدای این دو ارگان باید از آنها تقدیر تشکر به عمل آورد.
دهه نودیها باید با واقعیات مرصاد آشنا شوند
سرهنگ پاسدار احمدی، بسیجی سال ۵۹ با اشاره بر اهمیت به میراث گذاشتن وقایع زمان عملیات مرصاد برای نسل آینده گفت: خانمی را در آن زمان دستگیر کردیم که درگذشته به علت رابطه نامشروع دستگیرشده بود و بعدها با اعتراف خویش همدست بودن او با منافقان مشخص گردید؛ حال این زن پس از بخشش و آزادی دوباره به فرماندهی منافقان شهرستان اسلامآباد رسید.
وی افزود: منافقان دو روز قبل از عملیات در سرپل ذهاب مستقرشده و در همین زمان سربازی به اطلاع شهرهای دیگر میرساند کرمانشاه در حال سقوط است فکری کنید؛ اما این فرد بعدازآن به شهادت میرسد.
وی ادامه داد: حال شهر اسلامآباد درگرو دشمنان قرارگرفته بود دشمنانی که عمدتاً از افراد خلافکار و فاسد بودند؛ حال ما جولان دادن منافقان را در شهر میدیدیم؛ اما هجوم مردم به سمت دروازههای خروجی شهر تا حدودی موجب کند شدن پیشروی منافقان گشت؛ درنهایت در روز پنجم نیروی کمکی به داد مردمان این شهر رسید.
همه ما برای حفظ ایران مدیون خون پاک شهدا هستیم
فتحالله حبیبی؛ رزمنده و مجروح شده در سال ۵۷ بوده است، وی گفت: در حمله مرصاد سه نفر در حین درگیری در اتومبیل ما به شهادت رسیدند؛ بنده با تمامی طول عمر خویش در کنار تمامی تجارب شخصی خود تا به آن زمان شاهد چنین صحنههای دلخراش و منافقان چنینی نبودهام؛ بهنحویکه اگر قصد کشتن کسی را داشتند هر آنکه را که بر سر راه آنها قرار داشت را به قتل میرساندند.
وی افزود: چنین جنایاتی از کربلا تا به این زمان کمیاب بود؛ جنایتی عظیم همچون به آتش کشاندن بیمارستان و نبردهای تنبهتن و رگبار زنها و بچههایی که هیچگونه دفاعی از خود را نداشتند؛ اگر بخواهم بگویم در حمله مرصاد ۱۲۰ شهید داده شد.
وی در ادامه گفت: در آن زمان دفاع محکمی برای شهرستانها وجود نداشت؛ برنامهای از سوی دشمنان ریخته شده بود که تا بعدازظهر آن روزبه تهران برسند؛ طی دو روز که در اسلامآباد نیرویی وجود نداشت؛ مردم از پیشروی دشمن جلوگیری کردند.
لعیا یزدانی
ارسال نظر