وقتی نفسهای هویت و فرهنگ شهر تشیع در جدال با نماهای رومی به شماره میافتد
در یک نگاه جامع معماری سنتی و بومی جزء هویت و فرهنگ ما هستند و توجه به آن در شهری مانند قم که از پیشینه فرهنگی و مذهبی قوی برخوردار است دوچندان میشود، اما این روزها خبری از این معماری نیست و به هرکجا نگاه میکنیم بناهای رومی خودنمایی میکنند و گویی در رقابت و جدال با معماری کهن قرار گرفتهاند.
عباس قره داغی_ خبرگزاری موج؛ تقریبا از ابتدای خلقت بشر و از زمان غار نشینی، انسانها به دنبال ایجاد سرپناه برای خود بودند، رفته رفته بناهایی که ساخته میشد از خانههای شخصی افراد تا بناهای مختلف که محل اجتماع بود، پیشرفت کرد و عناصر مختلفی به آن افزوده شد.
رفته رفته بناهای مختلف صرف یک بنا نبودند و هر بنا ویژگیهای مختلف یک جامعه را منعکس میکرد، درواقع بناها زبانی بودند که فرهنگ و خرده فرهنگ، هنر، اقلیم، جغرافیا و جامعه را معرفی میکردند، درواقع بناها صرف یک سازه نبودند و مانند موجودی زنده یک جامعه را بازنمایی میکرد.
معماری بومی یکی از مفاهیم مهمی است که مطرح شده و توجه به آن از اهمیت ویژه برخوردار است، جامعه علمی و همچنین عموم مردم در سطوح مختلف باید با این مفاهیم و اهمیت آن آشنا باشند تا بتوانیم هویت جامعه را حفظ کنیم.
درواقع شاید بتوان گفت در این نوع معماری توجه به زیست بوم در صدر توجه قرار میگیرد و حتی انتخاب مصالحی که مورد استفاده قرار میگیرد متناسب با منطقهای است که بناها در آن ساخته میشود.
در کنار معماری بومی، معماری سنتی هم مطرح است، در این نوع معماری هم فرهنگ، اجتماع و نیازهای مختلف در ساخت بناها مورد توجه قرار گرفته است.
در یک نگاه جامع معماری سنتی و بومی جزء هویت و فرهنگ ما هستند و توجه به آن در شهری مانند قم که از پیشینه فرهنگی و مذهبی قوی برخوردار است دوچندان میشود و باتوجه به ظرفیتهای این شهر و استان میتوان با برجسته کردن این نوع معماری در شناساندن فرهنگ ایرانی و اسلامی به جامعه و افرادی که از سایر کشورها در این شهر حضور مییابند بهره برد.
حذف بناهایی که هویت و تاریخ ما را بازگو میکنند
علیرغم اهمیت و جایگاهی که معماری سنتی و بومی دارد این موجود زنده کم کم مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفت و امروز به هر جای شهر نگاه میکنیم نماهای رومی را میبینیم که خودنمایی میکنند، این روزها نماهای رومی رقابت و نبردی تنگاتنگ با این موجود زنده دارند و حتی میتوان گفت بر آن غلبه کردهاند.
وقتی در شهر قدم میزنیم از بناهایی که هویت، فرهنگ و تاریخ ما را بازگو میکردند، خبری نیست و میتوان گفت فرهنگ و هویت دیگری جایگزین آن شده است.
در سالهای اخیر باوجود اینکه طبق قانون استفاده از نماهای رومی ممنوع اعلام شده، استفاده از آن افزایش قابل توجهی داشته تا جایی که اعتراضات مختلفی را حتی از طرف جامعه روحانیت به همراه داشت.
ممنوعیت استفاده از این نماها درواقع نوعی قانون برای حفظ هویت و فرهنگ بود، اما عملی نشدن آن میتواند عوامل مختلفی داشته باشد، درکنار اینکه این قانون به اندازه کافی بازدارنده نیست باید مباحث فرهنگی و اقتصادی را هم مد نظر داشت تا بتوان با نگاهی جامع این موضوع را تحلیل و بررسی کرد.
هر بنایی که ساخته میشود باید نوعی از نیازهای ما را رفع کند، شاید از یک منظر نوع تغییر نیازها تغییر در نوع معماری را رقم زده باشد اما این تنها علت نیست، در جامعه امروزی فرهنگ مصرفگرایی، تجمل و اقتصادی بودن رواج پیدا کرده و یکی از علتهای گسترش نماهای رومی هم همین عوامل هستند.
استفاده از این نمادها ارزش بنا را افزایش میدهد و با تغییر سلیقههای صورت گرفته متقاضیان هم نسبت به این بناها اقبال بیشتری نشان میدهند و از این رو نیاز بازار مسکن و عرضه و تقاضا هم ساخت این بناها را تایید میکند.
ضرورت فرهنگسازی برای احیای معماری سنتی و بومی
گفتیم هر بنا موجودی زنده است و بنابراین برای ماندگاری آن هم باید با آن مانند موجود زنده رفتار کرد، یک موجود زنده برای بقا و پایداری به پویایی نیاز دارد و باید بتواند ضمن حفظ اصل و هویت خود متناسب با شرایط ظاهر شود؛ باتوجه به ظرفیتی که معماری سنتی و بومی ما دارد میتوان آن را متناسب با جامعه امروز و نیازهایش احیا کرد.
ترکیب سنت و مدرنیته یکی از مواردی است که همواره مورد بحث بوده، در معماری میتوان این ترکیب را به نوعی اجرایی کرد که هم جامعه امروز را راضی نگه داشته و هم فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی را معرفی و آن را برای نسلهای بعدی حفظ کند.
امروز که هویت در معرض آسیب جدی قرار دارد، در شهر قم که شهری مذهبی است باید برای معرفی هویت دینی تلاش مضاعف صورت گیرد و با احیای معماری سنتی و بومی میتوان در این راستا قدم برداشت.
البته همانطور که نماهای رومی یک شبه در سطح شهر ظاهر نشدهاند و استفاده از آن در یک بازه زمانی گسترش یافته، حذف آن و ترویج استفاده از معماری سنتی و بومی هم زمانبر است و یک شبه تحقق پیدا نمیکند.
در این راستا پیش و بیش از اینکه به قوانین بازدارنده نیاز داشته باشیم به فرهنگ سازی نیاز داریم و باید در سطح جامعه توجه به معماری سنتی و بومی نهادینه شود که تحقق آن هم به حمایت نهادهای مختلف اجرایی، قانونی و سازمانهای مردم نهاد نیاز دارد، بویژه میتوان از ظرفیت سازمانهای مردم نهاد در این امر بهره برد.
نکته آخر اینکه، اعتراض به رشد قارچ گونه نماهای رومی باتوجه به اهمیت معماری در فرهنگ و هویت، اعتراض بی جایی نبوده و نیاز داریم این امر مورد توجه جدی و کارشناسانه قرار گرفته و با کارگروهی که نخبگان معماری هم در آن عضو هستند قبل از اینکه دیر شود برای این مشکل راه حل قابل اجرا طراحی و به کار گرفته شود.
ارسال نظر