یک فعال رسانه ای نوشت؛
فساد سیستماتیک تا مبارزه غیرسیستماتیک با فساد/چرا کشف فساد فولاد مبارکه، جامعه را امیدوار نمی کند؟
نمی شود هر از چندگاهی با هزار اما و اگر، یک تحقیق و تفحص تصویب بشود یا یک نهاد امنیتی یک فساد گسترده را خنثی کند و ما بازهم افتخار کنیم. باید قبول کرد این حرکت ها و مبارزه های غیرسیستماتیک و موردی با فساد، مسئله فساد در کشور را ریشه کن نخواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری موج خوزستان، حسین نصیری پور فعال رسانه ای طی یک یادداشت نوشت: معمولا هرگاه خبر یک فساد گسترده در کشور منتشر می شود، فورا دو جبهه متقابل شکل می گیرد: گروه اول کسانی که در جبهه نظام می ایستند، دفاع می کنند و می گویند ببینید نظام، یقه مفسدین را سفت چسبیده؛ ببینید نظام با فساد مبارزه می کند و فساد سیستمی نیست. گروه دوم هم کسانی اند که کل کشور را مملو از فساد دانسته و فساد در کشور را هم سیستمی می دانند و هیچ آینده روشنی هم متصور نیستند.
این که کدام گروه حرفش درست است، این که فساد سیستمی هست یا نه، این که آیا حد وسط بین این دونگاه هم وجود دارد یا نه، مسئله امروز ما نیست؛ این مناقشه که بخش زیادی از فعالان اجتماعی را درگیر می کند، هیچ کمکی به حل مسئله فساد در کشور نمی کند. مسئله امروز ما، دعوای سیستمی بودن یا نبودن فساد نیست، مسئله ما عدم مبارزه سیستماتیک و درواقع مبارزه غیرسیستماتیک با فساد است.* همه می دانیم که مجموعه نظام و دستگاه های مربوطه، اراده جدی برای مبارزه با فساد دارند و الحق و الانصاف کارهای بسیار خوبی هم کرده اند، اما همچنان ایرادات جدی به کارشان وارد است. متاسفانه دستگاه های مختلف نه به صورت هماهنگ عمل می کنند، نه بسترهای بالقوه فساد را حذف می کنند و نه زیرساخت های ضد فساد را تقویت می کنند.
ما در کشور، گلوگاه ها، قوانین و یا ساختارهایی داریم که بستر تولید فساد بوده و به صورت راهبردی غلط هستند. از روابط دولت با شرکت های خصولتی و خصوصی گرفته تا مصائب بانک های خصوصی، تا نحوه خصوصی سازی، تا گمرک و صنایع ارزآور و ... همه و همه بسترهای مناسبی برای رخنه جریان فساد بوده و هستند. از طرفی زیرساخت های ضدفساد در کشور ما هنوز جایی پیدا نکرده. شفافیت اموال و دریافتی مسئولان، شفافیت در تراکنش های مالی و پرداختی های شرکت های دولتی و خصولتی، شفافیت در ریزهزینه ها و ریز درآمدهای نهادهای عمومی مثل شهرداری ها و... جزو کمترین الزامات مبارزه با فساد به حساب می آیند. قانونِ بسیار بسیار مهم تعارض منافع در بخش دولتی و عمومی، جزو لاینفک و فوق ضروری برای مبارزه با فساد در کشورهای دنیا به حساب می آید؛ چیزی که ما در اینجا برای روی کاغذ آمدنش داریم حرص و جوش می خوریم؛ و در آخر سوت زنی و افشای فساد است که از قضا در برخی کشورهای اروپایی، بیشترین فسادهای کشف شده مربوط به همین روش است، چیزی که مجلس ما همچنان درحال دعوا بر سر آن است.
نمی شود هر از چندگاهی با هزار اما و اگر، یک تحقیق و تفحص تصویب بشود یا یک نهاد امنیتی یک فساد گسترده را خنثی کند و ما بازهم افتخار کنیم. باید قبول کرد این حرکت ها و مبارزه های غیرسیستماتیک و موردی با فساد، مسئله فساد در کشور را ریشه کن نخواهد کرد، و البته مردم را هم دیگر چندان خوشحال نخواهد کرد. می دانید چرا؟ کافی است اخبار دادگاه ها و سرنوشت فسادهای بزرگ و معروف دو سه سال اخیر را مرور کنید. از اکبر طبری گرفته تا مهدی جهانگیری و حسین فریدون و... وقتی مردم احساس می کنند مجازات چندان با وقاحت و میزان جرم فرد تناسب ندارد و چندان هم برای هم قطارانشان بازدارنده نیست و بدتر از این، پس از مدتی احتمالا نقض هم می شود و یا خبر مرخصی های طویل المدت آن مجرم دست به دست می شود، این دیگر چندان هم مردم را خوشحال نخواهد کرد. من قصد ندارم زحمات عزیزان در قوه قضاییه را زیر سوال ببرم ولی برای بررسی میزان امیددهی به مردم، گفتن این حرف ها ضرورت دارد.
القصه اینکه مبارزه سیستمی با فساد، یعنی نگاه هماهنگ و پرقدرت برای مقابله و محاکمه با فساد و مفسدین؛ این نگاه در قوه قضائیه به معنی ترک فضاسازی های رسانه ای و برخورد سریع و شدید با مجرمین است؛ در مجلس به معنی تصویب قوانین بی نهایت مهمی چون شفافیت، تعارض منافع و سوت زنی است؛ و در دولت هم به معنی اصلاح، شفاف سازی و تغییر مسیر در گلوگاه ها و تاریک خانه هایی است که مستعد لانه گزینی مفسدین هستند.
ارسال نظر