خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
گزینه نهایی برای نشستن در بانک مرکزی چه کسی خواهد بود؟
در حالی که اقتصاد کشور با نقدینگی و تورم افسارگسیخته روبروست بانک مرکزی هنوز با مدیران دولت قبلی اداره می شود و گمانه زنی ها درباره گزینه های سکان داری ساختمان شیشه ای میرداماد مطرح هستند که احتمالا مامور کنترل ارز و جبران کسری بودجه خواهد بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج گزارش، در دو ماه گذشته پس از روی کار آمدن دولت حجت الاسلام رئیسی گمانه زنی های زیادی درباره سکان دار ساختمان شیشه ای میرداماد مطرح شده است. از علی صالح آبادی رئیس سابق بورس و مدیرعامل بانک توسعه صادرات تا محمدرضا فرزین مدیرعامل کنونی بانک کارآفرین گزینه های جدی تر هستند؛ هر یک از این دو گزینه به دلایل نزدیکی به تیم اقتصادی دولت بیشترین شانس را برای ریاست بانک مرکزی دارند برای نمونه صالح آبادی به دلیل عملکرد مثبتی که در بورس داشته و دانش آموخته دانشگاه امام صادق است و هم اکنون حامیانی در دولت دارد به همین دلیل شانس بالایی برای این پست دارد و از طرف دیگر فرزین هم به دلیل اینکه قانون اجرای هدفمندی یارانهها در دولت دهم را انجام داده و جزو رزومه او به حساب می آید و از طرف دیگر به محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور نزدیک است تقریبا از گزینه های جدی برای تصدی گری در این پست به شمار می رود، البته این به آن معنا نیست که گزینه های دیگر شانسی برای انتخاب ندارند و از آنجایی که کابینه وزرای اقتصادی دولت سیزدهم متفاوت از گمانه زنی ها بود این احتمال وجود دارد که فرد دیگری به ریاست بانک مرکزی گماشته شود.
در شرایط کنونی مجید قاسمی هم به عنوان فردی که در دوران جنگ سابقه ریاست بر بانک مرکزی ایران را داشته و در سال های گذشته هم در بانک ملی ایران و بانک پاسارگاد بر صندلی ریاست تکیه زده است حالا به عنوان یکی از گزینه های ریاست بانک مرکزی از او نام می برند و با توجه به اینکه معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در کارنامه او دیده می شود، او جزو افراد مورد وثوق نظام بوده، از این رو نمی توان شانس او را برای اخذ این پست کم دانست، البته گزینه های دیگری همچون شمس الدینی حسینی هم دارای شرایط نسبتا مشابه ای است و از همان اوایل فعالیت خود در دهه هفتاد تاکنون در پست های اقتصادی و حاکمیتی سمت داشته است اما بیشترین تخصص او مربوط به برنامه و بودجه است به همین دلیل شانس او برای منصوب شدن در این سمت کم تر از بقیه است.
در نهایت داود دانش جعفری که از مدیران اقتصادی دولت احمدی نژاد بوده و در دولت روحانی هم به عنوان مشاور فعالیت داشته است به دلیل نقش پیوسته ای که در فعالیت های اقتصادی کشور داشته و از نگاه حزبی هم به دولت سیزدهم نزدیک است می تواند از گزینه های ریاست بانک مرکزی باشد اما دو موضوع می تواند بر روی شانس انتخاب شدن او تاثیر بگذارد نخست اینکه در سابقه خود هیچ فعالیت رتبطی با سیستم بانکی نداشته است و از طرف دیگر در زمان تصدی او بر وزارت اقتصاد او استیضاح شد و عملکردش چندان مورد تایید دولت مطبوعش نبود.
ماموریت رئیس کل بانک مرکزی
در شرایط کنونی که وضعیت اقتصادی کشور کاملا نابسامان است و نوسانات ارزی منجر بی ثباتی قیمت گذاری در کشور شده و فعالیت های تولید و سرمایه گذاری هم تحت تاثیر این عامل با رکود همراه شده اند و از طرف دیگر بانک مرکزی تنها جایگاهی است که در سطح کلان کشوری با تیم دولت دوازدهم فعالیت خود را ادامه داده است، به همین دلیل هنوز یکپارچگی لازم بین دستگاه های مختلف و بانک مرکزی برای مدیریت اقتصادی به وجود نیامده است، به همین دلیل دولت در حال حاضر در حال ارزیابی گزینه هاست تا فردی را برای این سمت انتخاب کند تا با هماهنگی سایر وزارتخانه ها بتواند علاوه بر تخصیص ارز مناسب برای تامین کالاهای مورد نیاز کشور، بازار ارز را هم ساماندهی کند تا انتظارات تورمی در کشور کاهش پیدا کند، زیرا در شش ماهه دوم احتمال کسری بودجه در کشور زیاد است و همواره در ایران برای تامین این کسری بودجه نخستین گزینه ای را که مورد توجه قرار می دهند چاپ اسکناس است در این صورت نقش رئیس بانک مرکزی اهمیت ویژه ای برای اقتصاد کشور پیدا می کند، زیرا بسیاری از تحلیل گران اقتصادی معتقدند رئیس بانک مرکزی نباید به خواسته های دولت در زمینه انتشار پول بدون پشتوانه تن دهد و باید در راستای تامین منابع از طریق انتشار اوراق و ... حرکت کند، حالا باید دید در شرایط کنونی که اقتصاد کشور با التهاب های فراوانی رو به رو است چه کسی مدیریت بانک مرکزی را در دست خواهد گرفت.
ارسال نظر