در گفتگو با موج مطرح شد؛
اصالت الگویی استقلال اقلیم کردستان برآمده از مدل اسرائیل است
«محمودرضا امینی»، کارشناس مسائل استراتژیک ضمن ساختگی دانستن ایده استقلال کردستان از عراق، این ایده را مشابه تأسیس دولت جعلی اسرائیل دانست.
در حالی که سایه شبح تروریسم هنوز از سر منطقه برداشته نشده، حکومت اقلیم کردستان عراق در حرکتی یک طرفه اقدام به برگزاری همه پرسی جدایی طلبانه کرده است. ایران، ترکیه و سایر کشورهای جهان از حکومت اقلیم خواسته بودند برگزاری رفراندوم را به تعویق بیندازد و از طریق مذاکره با بغداد به اختلاف نظرها پایان دهد. تنها طرفی که از برگزاری این همه پرسی حمایت کرد رژیم صهیونیستی بود. خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج برای بررسی این موضوع با محمودرضا امینی، کارشناس مسائل استراتژیک به گفتگو پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
همهپرسی جدایی اربیل از بغداد در حالی برگزاری شد که تقریباً همه کشورهای منطقه و جهان این اقدام را تقبیح کردهاند و از حکومت اقلیم کردستان خواستهاند تا از طریق مذاکره به رفع اختلافات خود با بغداد بپردازد. در این میان دو کشور ایران و ترکیه بیشتر از همه بر عواقب مصیبتبار آن برای صلح و ثبات در خاورمیانه تأکید میکنند. به نظر شما تأثیرات این همهپرسی بر ثبات در خاورمیانه چیست؟
باید دو خبر را در این مورد با یکدیگر مقایسه کنیم؛ خبر اول برگزاری رفراندوم در کردستان عراق است و خبر دوم مخالفت عراق، ایران، ترکیه و برخی از دیگر کشورها بهصورت رسمی و برخی دیگر نیز بهصورت اعلامی. از همین دو خبر بهصراحت میتوان نتیجه گرفت، که موضوع رفراندوم در کردستان عراق، هم خود این کشور را متأثر میسازد و هم ایران، عراق و سوریه و بهتبع آن روسیه. در طول تاریخ 50 سال گذشته ایدهای تحت عنوان «کردستان مستقل» در این منطقه دنبال میشد. این ایده درواقع ساختن یک موجودیت مشابه با اسرائیل در منطقه است.
زیرا ناگفته پیدا است که طرفداران این ایده بنا نداشتند حکومتی اسلامی را در این منطقه برپا کنند. در مقابل این ایده درصدد است تا در بین کشورهایی که از یکسو میتوانند اتحادی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی داشته باشند و از سوی دیگر دارای معادن و منابع غنی هستند ناآرامی و انشقاق ایجاد کنند و حکومتی ایجاد کنند که بتواند هم امنیت و منافع کشورهای منطقه را دچار خدشه سازد و از سوی دیگر بتواند منافع گروه دیگری از کشورها را تأمین نماید.
شروع این تفکر از انگلستان بود، پسازآن اسرائیل همروی آن سرمایهگذاری کرد و بعد هم آمریکا به این جمع اضافه شد. حتی در اوایل انقلاب که تنشهایی در مناطق کُردنشین ایران به وجود آمده بود و خود من هم در منطقه مسئولیتهایی داشتم، بهکرات میدیدم که مستشتاران، آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی و اسرائیلی در منطقه حضور پیدا میکنند.
از سوی دیگر نکته مهم این است که چرا این مسئله در زمان حاضر کلید خورده است. بهوضوح میتوان گفت که این سناریوی جدید برای منطقه پس از شکست خوردن داعش است. به عبارتی این سناریوی دوم «آلودگی منطقه» و درگیر ساختن انرژی کشورهای منطقه است. البته این موضوع جدیدی نیست و از قبل در پی آن بودهاند.
پس مساله عملا شکلگیری موجودیتی است که به امنیت عراق، سوریه، ترکیه و ایران تنه میزند و تبعات آن حتی روسیه را نیز متأثر میسازد. این موضوع جایگزینی برای داعش است و فقط هم در مورد کردستان عراق نیست، بلکه شروع آن از اربیل است. مسعود بارزانی هم همواره بین ایران، آمریکا و اسرائیل گردش داشته است. البته وی بهشدت به جمهوری اسلامی ایران هم مدیون است، اما امروز حرکتی کرده که تنها در جهت منافع اسرائیل است.
در مورد آمریکا که در موضعگیریها، برگزاری رفراندوم را محکوم کرده نسبت به اسرائیل تفاوتی وجود دارد و آن اینکه میان «سیاستهای اعلامی» و «سیاستهای اعمالی» این کشور تفاوت و تناقض وجود دارد. در سیاستهای اعلامی، میگوید که مخالف است، اما عملاً حامی اصلی این داستان خود این کشور است.
بهاینترتیب همانطور که قبلا هم اعلام کردهام، بارزانی درواقع زنگ ناامنی کردستان را به صدا درآورده است، زیرا نه ایران، نه عراق، نه ترکیه و نه سوریه، استقلال کردستان را به رسمیت نخواهند شناخت و ممکن است منطقه به سمت ناامنی بیشتر برود. گرچه هم ایران و هم دیگر کشور مایل هستند که مسائل و اختلافنظرهای موجود میان بغداد و اربیل از طریق مذاکره حلوفصل شود.
اما درهرحال باید بپذیریم که استقلالخواهی در کردستان تخمی نامیمون است که توسط آمریکا در مزرعه وحدت عراق کاشته شده. ازاینرو میتوان گفت این استقلالخواهی یک حرکت آمریکایی – اسرائیلی است.
همسوییهای ایران و ترکیه درباره برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان عراق را چگونه میبینید؟ به نظر شما اعلام موضع و اقدامات مشترک توسط این دو کشور چه تأثیراتی دارد.
بیشک این موضوع منجر به هم افزایی امنیتی میان ایران، ترکیه و عراق خواهد شد و از سوی دیگر میتواند بستر مناسبی برای حل معضلات سوریه و ترکیه هم ایجاد کند. گرچه ترکیه در فرایند تحولات اخیر تا حدودی متوجه خسارات ناشی از همراهی با برخی کشورهای منطقه و آمریکا در حمایت از داعش و تکفیریها در سوریه داشته را درک کرده است. اما به نظر میرسد، عمق فاجعه کردستان مستقل و تضاد آن با منافع سه کشور به نحوی است که میتواند حتی پارهای از مشکلات ترکیه و سوریه را نیز حل کند. درنهایت میتوان گفت که هم فزایی ایران، ترکیه و عراق در این مناقشه افزایش خواهد یافت.
استفاده از گزینه نظامی توسط بغداد و یا دیگر کشورها علیه اربیل را چقدر محتمل میدانید؟
بدون شک گزینه نظامی در شرایط فعلی، نهتنها یک گزینه قابلطرح بلکه یک گزینه امکانپذیر است. در طول تاریخ هم ثابتشده که در برخی مواقع که این گزینه مورداستفاده قرار نگرفت، ناامنیهای شدیدی نیز ایجاد شد.
از مسائل مهمی که ممکن است توسط این همهپرسی تحتالشعاع قرار گیرد، مبارزه مؤثر با گروههای تروریستی نظیر داعش است. با توجه به اینکه این گروهها در عراق هنوز بهطور کامل سرکوب نشدهاند، حرکت به سمت تجزیهطلبی چه تأثیری بر آنها خواهد داشت؟
پیشبینیها نشان میدهد که جایگاه سرزمینی تدریجی امن برای گروههای تکفیری و داعش، همین کردستانات است. علیرغم اینکه حکومت اقلیم اعلام کرد با داعشی ها مبارزه میکند، اما نهایتا داعشی ها تلاش میکنند خودشان در مناطق کردنشین توسعه دهند. درواقع این مناطق با گروههایی مثل داعش همراستا خواهند شد و به دلیل این خطر قریبالوقوع هم فزایی کشورهای پیرامونی نیز تشدید خواهد شد.
در جهان تنها رژیم صهیونیستی بهصورت صریح از استقلال کردستان حمایت کرده است، به نظر شما چرا صهیونیستها بااینکه سابقه تحریک مسلمانان را در ذهن دارند، اما بازهم بهصورت مستقیم از استقلال کردستان حمایت میکنند؟
داعشی ها و تکفیریها و حتی نیروهای طالبان در برههای اعلام کرده بودند که با اسرائیل مناقشهای ندارند. اما همراستایی کردستان با اسرائیل دلایل دیگری دارد. یکی از آن ایجاد ناامنی در کشورهای اسلامی است که با سیاست اسرائیلیها بهشدت همخوانی دارد. همچنین کاهش قدرت منطقهای مسلمانان نیز برای اسرائیل یک پیروزی است. درعینحال الگوی استقلال کردستان، شباهت قابلتوجهی به اسرائیل دارد. لذا میتوان گفت مادر الگویی و اصالت الگویی کردستان، درواقع رژیم صهیونیستی است. ازاینرو حمایت سرزمین مادر از آن امری طبیعی است. به همین دلیل بارزانی هم بههیچعنوان نیازی نمیبیند حمایت تلآویو را انکار کند.
برخی از ناظران بینالمللی معتقدند که اگرچه ممکن است رفراندوم در کردستان رأی بیاورد ولی به دلیل شرایط منطقه، تولد دولت کُردی در منطقه مانند تولد یک کودک مُرده خواهد بود. نظر شما در این مورد چیست؟
ببینید برگزاری چنین رفراندومی اصولا بیمعناست. قابلیت تحریک تبلیغاتی و سیاسی و اجتماعی وجود دارد، اما کسانی که پای صندوق آرا حاضر میشوند اطمینانی از تأمین منافعشان ندارند. وقتی میخواهیم واحد سیاسی ایجاد کنیم باید بتوانیم شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قومی و ... مناسبی ایجاد کنیم و کردستان در چنین شرایطی نیست.
ساکنان کردستان هم بااینکه غالباً کرد هستند اما دارای تفاوتهای فرهنگی و زبانی زیادی هستند و دیگر اقوام نیز در آنجا زندگی میکنند. اکنون هم رفراندوم را به چهار زبان برگزار کردهاند. لذا واقعیت این است که متصدیان استقلال کردستان میخواهند که اگر کردستانی قرار است شکل بگیرد، بهصورت یک کودک بیدستوپا سر و روح باشد تا دیگران این بخشهای نداشته را برای او فراهم کنند. این در حالی است که غربیها نتوانسته و نخواستهاند به قولهای خود در مورد افغانستان و لیبی و ... عمل کنند.
عضویت در کانال تلگرامی خبرگزاری موج
ارسال نظر