به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، پس از تصمیم دونالد ترامپ در برکناری رکس تیلرسون وزیر امور خارجه سابق آمریکا و جایگزینی مایک پامپئو، دومین انتصاب توتیتری ترامپ، انتخاب جان بولتون یکی از چهره‌های ضدایرانی در آمریکا، به عنوان مشاور امنیت ملی بود که جایگزین ژنرال هربرت مک‌مستر شد.

امروزه در رسانه های بین المللی بر این تاکید می کنند که با انتصاب مایک پامپو و جان بولتون، سیاست خارجی آمریکا به سمت رادیکال تر شدن تحول پیدا می کند و این امر می تواند برای دشمنان به طور خاص روسیه، ایران و کره شمالی دارای تهدیداتی باشد.

برخی دیگر بر این عقیده هستند که اتخاذ سیاست های رادیکال توسط ترامپ در راستای برداشتن تمرکز از موضوعات داخلی و انتقال آن به سطح بین المللی است. عده ی دیگری معتقدند که رویکرد رادیکال دونالد ترامپ صرفا برای دستیابی به منافع اقتصادی است.

جان بولتون یکی از حامیان اصلی گروه تروریستی منافقین، رادیکال ترین ضد ایرانی محسوب می شود و وی حامی سرنگونی حکومت ایران از طریق اقدام نظامی بوده است. وی یکی از مخالفان اصلی باراک اوباما در مورد توافق هسته ای بوده است.

او بارها در مصاحبه‌ها و نوشته‌های مختلف از اینکه راهبرد ترامپ درباره برجام تحت تأثیر مواضع تیلرسون و مک‌مستر قرار گرفته گلایه کرده بود. او همین چند روز پیش هم در مصاحبه‌ای با شبکه خبری فاکس‌نیوز تأکید کرد که توافق هسته‌ای با ایران مشکلات با این کشور را حل نمی‌کند و بایستی از آن خارج شد.

در طول یک سال گذشته، حلقه عملگرایان در سیاست خارجی آمریکا که مانع رویکرد رادیکالی آمریکا نسبت به توافق هسته ای می شد شامل رکس تیلرسون وزیر امور خارجه سابق، جیمز متیس وزیر دفاع و مک مستر مشاور امنیت ملی آمریکا بوده است

امروزه با انتصاب دو ضد ایرانی ، تنها جیمز متیس را می توان عضو عقلای قوم باقی مانده در تیم دونالد ترامپ خواند. استفان والت در مقاله خود در فارن پالسی انتصاب بولتون را بازگشت دیک چنیسم به سیاست خارجی آمریکا می خواند. دیک چنی معاون جرج بوش پسر و حامی اصلی جنگ آمریکا به عراق بوده است.

یکی از نگرش های جان بولتون که وی را به نظریه رئالیسم نزدیک می کند بی توجهی به نقش نهادهای بین المللی به طور خاص سازمان ملل متحد بوده است و صرفا نگاه ابزاری به آن ها دارد.

وی بارها و بارها ناراحتی خود را در خصوص اتحادیه اروپا و علاقه این اتحادیه به ایجاد نرم های بین المللی ابراز کرده است . هنجارهایی که بولتون مدعی است ، "عمیقا تهدیدکننده و کاهش دهنده استقلال و خودمختاری ایالات متحده هستند .

تحلیلگران جان بولتون را در گروه طرفداران استثناگرایی آمریکا قلمداد می کنند و آن ها بر این عقیده هستند که آمریکا نیازی به پیگیری اهداف و برنامه هایش در سطح جهان به نظرات دیگر کشورها توجهی نمی کند و خود باید راسا بنا به منافع ملی اش گام بر دارد.

یکی از مسائلی که امروزه در رسانه های بین المللی و داخلی برجسته شده است این می باشد که آیا انتصاب جان بولتون  می تواند به تهاجم نظامی به ایران منجر گردد؟

اگر چه جان بولتون یک ضد ایرانی است که خواستار بمباران ایران بوده است و بر تحت فشار قرار دادن ایران تاکید می کند اما در ساختار سیاست خارجی آمریکا همواره تاثیر ساختار بر کارگزار تعیین کننده تر است. به همین دلیل جان بولتون پس از انتصاب تا حدودی از عقاید رادیکال گذشته اش فاصله گرفته و به ترامپ قول داده به دنبال ایجاد جنگ جدید نخواهد بود.

 معرفی جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید کلیه پیش‌فرض‌های مربوط به احتمال باقی ماندن مشروط آمریکا در توافق اتمی را، حتی برای مدت محدود، تغییر داده و چشم‌انداز اعلام خروج قطعی آمریکا از تعهدات «برجام» را نزدیک ساخته است.