تحلیلی بر اوج گیری تنش ها میان ترکیه و سوریه:
دلیل اصلی ماجراجویی ترکیه در خاک سوریه چیست؟
گفتمان نوعثمانی گری ترکیه و نقش مخرب دولت این کشور بر علیه دولت سوریه در جنگ داخلی این کشور، دو مولفه اصلی در شکل دهی به ماجراجویی های آنکارا بر علیه دمشق هستند.
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، مدتی است که همزمان با پیشروی های ارتش سوریه در مناطق شمالی این کشور به ویژه در استان ادلب ، تنش ها میان دولت سوریه و دولت ترکیه نیز تشدید شده اند. در تازه ترین تحول، اخیرا جنگنده های ارتش سوریه به مواضع گروه های افراطی و تروریستی در حومه ادلب حمله کردند. امری که علاوه بر کشته شدن شماری از تروریست ها، موجبِ کشته شدن تعدادی از نیروهای ارتش ترکیه نیز شده است.
آمارها در مورد تلفات نیروهای ارتش ترکیه در حمله ارتش سوریه، متفاوت بوده اند با این حال، فرماندار "استان هاتای" ترکیه که با شمال سوریه هم مرز می باشد گفته است: "حمله هوایی سوریه، موجب کشته شدن ۳۳ سرباز و زخمی شدن بیش از ۳۰ نیروی نظامی دیگر ارتش ترکیه شده است". بلافاصله پس از این حمله، دولت ترکیه به ریاست " رجب طیب اردوغان "، جلسه فوق العاده امنیتی برگزار کرد و ضمن محکوم کردن اقدام ارتش سوریه، از " ناتو " خواست تا در این مورد موضع گیری جدی کند(ترکیه یک عضو ناتو است). آنکارا همچنین اعلام کرد که تمامی مواضع ارتش سوریه را به مثابه اهدافی مشروع برای خود در نظر می گیرد و حتما دست به اقدامات تلافی جویانه خواهد زد.
با این حال، وزارت دفاع روسیه با صدور بیانیه ای از ابعاد جدیدی از اوج گیری تنش ها میان ترکیه و سوریه پرده برداری کرد. این وزارتخانه در بیانیه خود گفته است: "در تاریخ ۲۷ فوریه، در نزدیکی منطقه مسکونی "بلیون"، نیروهای ترکیه که در میان مهاجمان گروه های تروریستی قرار داشتند، هدف حملات هوایی ارتش سوریه قرار گرفتند". وزارت دفاع روسیه تاکید کرده که ارتش ترکیه هیچ گونه هماهنگی با نیروهای روسی و یا هیچ کشور دیگری در مورد حضور نیروهای خود در منطقه بلیون نداشته اند و بر اساس اطلاعات میدانی، آن ها نباید در آن منطقه حضور می داشتند.
افشاگری وزارت دفاع روسیه، عملا پرده از دو موضوع برداشت: اولا، این افشاگری حاکی از آن است که ترکیه همکاری تنگاتنگی با گروه های تروریستی دارد(شاید این موضوع پیشتر هم مشخص بود، با این حال، بار دیگر به صورت عملی اثبات شد). گروه هایی که مدت هاست دستشان به خون مردم سوریه آغشته است. از سوی دیگر، این اقدام روسیه، عملا جو افکار عمومی ترکیه را که از کشته شدن نظامیان این کشور در سوریه داغدار است، به جای آنکه متوجه دولت سوریه(به عنوان مقصر) بکند، معطوف به خودِ دولت ترکیه کرد و این پرسش را مطرح ساخت که آیا واقعا دولت ترکیه بر جغرافیا و حضور میدانی نیروهای خود در خاک سوریه، آشنایی دارد و مسلط است؟ در این رابطه، دولت ترکیه صرفا بر این نکته تاکید کرده که اقدام ارتش سوریه را پاسخ خواهد داد و تلافی می کند.
آنچه در این میان مهم است، پاسخ دادن به این پرسش است که دلیل اصلی ماجراجویی های ترکیه در سوریه چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، از دو منظر باید به مساله پرداخت. اولا باید پاسخ به این پرسش را در چهارچوب گفتمان حاکم بر دولت ترکیه و متعاقبا سیاست خارجی آن داد و سپس، ماجراجویی ها ترکیه در خاک سوریه را از منظرِ روابط دوجانبه آن با دولت سوریه ارزیابی و تحلیل کرد.
*گفتمان نوعثمانی گری دولت ترکیه و سیاست خارجی آن در قبال سوریه
یکی از عمده ترین محورهای سیاست خارجی ترکیه در دوران حکومتِ " حزب عدالت و توسعه " به رهبری "رجب طیب اردوغان" بر این کشور، بازگرداندنِ عظمتِ دوران حکومت عثمانی به کشور ترکیه بوده است. در این راستا، دولت ترکیه به طرق مختلف سعی داشته دامنه نفوذ خود در منطقه و حتی فرامنطقه را تقویت کند. پس از اوج گیری درگیری ها در منطقه خاورمیانه بویژه در سوریه(از سال ۲۰۱۱) و عراق(۲۰۱۴)، آنکارا فرصتی مناسبی برای پیشبرد دستور کار خود جهت افزایش نفوذ و قدرت منطقه ای پیدا کرد. از این رو، دولت ترکیه از همان ابتدایِ آغاز شدن جنگ در سوریه، دولت قانونی این کشور را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و با برخی گروه های تروریستی، روابط نزدیکی برقرار ساخت. در حقیقت، ترکیه در آن برهه، بر این باور بود که از طریق تقویت و پشتیبانی برخی گروه های مسلح، می تواند سهم قابل توجهی در آینده سیاسی سوریه کسب کند.
نمونه این رویکرد(رویکرد نظامی) را ترکیه در قبال دیگر کشورهای منطقه نیز از خود نشان داده است. به عنوان مثال، همزمان با اوچ گیری حضور داعش در عراق و تنش های پس از آن، ترکیه در بخش های از خاک عراق حضور پیدا کرد. به طور خاص می توان به حضور نظامیان ترکیه در "پایگاه بعشیقه" در عراق اشاره کرد که بارها و بارها، این حضور با مخالفت دولت عراق مواجه شد. ترکیه نمونه این رفتار را در رویکرد خود در ارتباط با بحران لیبی نیز از خود نشان داده است. این کشور به شکلی در بحران لیبی کنش ورزی می کند که گویی آینده سیاسی این کشور بدون حضور ترکیه، چشم انداز روشنی نخواهد داشت. رویکرد ترکیه به بحران لیبی نیز فارغ از گفتمان نوعثمانی گری دولت ترکیه نیست. در این رابطه، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در اظهارنظری به طور رسمی گفت: "لیبی میراثِ دولت عثمانی و آتاتورک است". از این اظهارنظر به خوبی پیداست که ترکیه خود را محق می داند که در معادلات سیاسی لیبی، حضوری فعال داشته باشد. دولت ترکیه در روابط خود در قبال قبرس و بلغارستان(و دعاوی ارضی که در رابطه با آن ها دارد) نیز عمیقا تحت تاثیر گفتمان نوعثمانی گری است. از این منظر، ماجراجویی ترکیه در خاک سوریه را در واقع، باید بخشی از پروژه بزرگترِ دولت اردوغان مبنی بر پیشبرد دستور کاری نوعثمانی گری و اصطلاحا، بازگزداندن عظمتِ دوران عثمانی به ترکیه ارزیابی کرد.
*تشدید تنش های ترکیه با دولت سوریه از منظر تاریخچه روابط دوجانبه
از زمانِ آغاز بحران سوریه در سال 2011، دولت ترکیه به وضوح خود را در صف مخالفان دولت سوریه و به طور خاص شخصِ بشار اسد قرار داد. همزمان با اوج گیری تنش ها و در شرایطی که در برخی برهه های زمانی، گروه های تروریستی نظیر داعش، بخش های زیادی از سوریه اشغال کرده بودند، دولت ترکیه خود را به تحقق رویایش که همان خلع بشار اسد از قدرت بود، نزدیک می دید. از این رو، بر دامنه حمایت های خود از گروه های مخالفِ دولت سوریه افزود. با این حال، حمایت های ایران و روسیه از دولت قانونی سوریه موجب شد تا ورق در عرصه معادلات میدانی سوریه برگردد و دولت سوریه بار دیگر زمام امور را در این کشور به دست گیرد. در شرایط کنونی شاهدیم که ارتش سوریه دست بالا را در عرصه میدانی در صحنه نبرد (در سوریه) دارد و به سرعت در حال پیشروی و آزادسازی سرزمین های اشغالی این کشور از دست گروه های افراط گراست. در این شرایط، دولت ترکیه که در تمامی این سال ها، قمار خود در سوریه را بر پایه اقدام بر علیه دولت قانونی این کشور بنا گذاشته بود و حمایت های سنگینی از گروه های افراط گرایِ مخالف این دولت انجام داده بود، خود را در شرایط سختی می بیند.
مسلما قدرت گیری مجدد بشار اسد در سوریه، تهدیدی مستقیم بر علیه ترکیه خواهد زیرا این دولت(دولت سوریه)، اقدامات ترکیه را فراموش نخواهد کرد و این امر بر روابط دو طرف، تاثیرگذار خواهد بود(نباید فراموش کرد که این موضوع برای ترکیه اهمیت زیادی دارد زیرا ترکیه مرزهای زمینی گسترده ای با سوریه دارد). از این رو، در ماه های گذشته شاهدیم که ترکیه ابتدا به خاک سوریه به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی حمله کرد، سپس صحبت از منطقه غیرنظامی و حائل در مجاورت مرز ترکیه و سوریه کرد و به تازگی نیز همزمان با پیشروی های ارتش سوریه در ادلب بر علیه مواضع تروریست ها، در موضع گیری عجیبی، پیشروی های سوریه در ادلب را تهدیدی برای جان غیرنظامیان سوری عنوان کرده است. این در حالی است که ارتش سوریه بر علیه مواضع نیروهای افراطی که خاک سوریه را اشغال کرده اند دست به عملیات می زند و این مساله، از هر نظر که نگاه شود از حیث حقوق بین الملل مشروع است.
به طور کلی اینطور به نظر می رسد ریشه اصلی ماجراجویی ترکیه در خاک سوریه، گفتمان نوعثمانی گری دولت حاکم بر ترکیه و قماری شکست خورده آن در مورد آینده سیاسی سوریه است. بسیاری از دولت های منطقه ای و فرامنطقه ای(نظیر روسیه) نیز این موضوع را به خوبی متوجه شده و سعی دارند با اقدامات خود سیگنال هایی را به دولت ترکیه بدهند که عرصه برای اجرای سیاست های این دولت، آنگونه که فکر می کند چندان هم مساعد نیست.
ارسال نظر