خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
واکاوی پالسهای معنادار در مورد سرنوشت جنگ اوکراین
«نشانه های میدانی جنگ اوکراین حاکی از این هستند که دیر یا زود، این جنگ به یکی از عینیترین نمودهای شکست سیاست های دولت غربی تبدیل خواهد شد. موضوعی که حامل خسارتهای قابل توجهی برای اوکراینی ها بوده و البته که درس های معناداری را برای حامیان بی چون و چرایِ غرب در اقصی نقاط جهان به همراه دارد.»
، جنگ اوکراین در دو ماه گذشته که شاهد اجرای موفقیت آمیز عملیات طوفان الاقصی توسط جنبش حماس در عمق اراضی اشغالی و متعاقبا اوج گیری جنگ و درگیری میان رژیم اشغالگر قدس و گروه های مقاومت فلسطین در نوار غزه بوده ایم، تا حد زیادی به حاشیه رانده شده و جریانهای سیاسی و رسانه ای بین المللی، از شدت تمرکز و پرداخت تحلیلی و رسانه ای خود با محوریت آن تا حد زیادی کاسته اند.
با این حال، هنوز یک سوال مهم پابرجاست و آن این است که سرنوشت نهایی جنگ اوکراین چه خواهد بود؟ جنگی که بیش از یک سال است ادامه یافته و زمان زیادی نیز تا دومین سالگردِ آغاز آن باقی نمانده است. به نظر می رسد که حداقل با استناد به ۳ نشانه مهم و محوری می توان اینگونه استدلال کرد که سرنوشت نهایی جنگ مذکور، چندان در راستای منافع جهان غرب نیست و اوکراین باید تا حد زیادی به سناریوهای مطلوب روسیه در قالب جنگ با این کشور تن دهد.
اولا، دولت های اروپایی تا حد زیادی از میزان ارائه کمک های مالی و تسلیحاتی خود به اوکراین کاسته اند. در این رابطه، اروپایی ها به دلیل فشارهای اقتصادی انباشت شده ناشی از پاندمی کرونا و فرسایشی شدن جنگ اوکراین، از ظرفیت های کافی جهت ارائه کمک های اقتصادی به اوکراینی ها برخوردار نیستند.
در عین حال، گزارش های مختلفی نیز منتشر شدهاند که حاکی از این هستند که دولت های اروپایی تاکید میکنند جنگ اوکراین تا حد زیادی زرادخانه های تسلیحاتی آن ها را خالی کرده و به مرز هشدار رسانده است. مساله ای که "جوزپ بورل" مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در موضع گیری به آن اشاره کرده و تاکید نموده که حتی اگر کارخانه های تسلیحاتی اروپایی سه شیفته نیز کار کنند، نمی توانند نیازهای اوکراینی ها در حوزه تسلیحات و در عین حال، حراست از موجودی زرادخانه های تسلیحاتی دولت های اروپایی را تامین و تضمین کنند.
در این راستا، اخیرا دبیر کل ناتو، "ینس استولنبرگ" نیز در موضع گیری معناداری گفته است که غرب باید خود را برای این واقعیت آماده کند که موضع اوکراین در قالب جنگ با روسیه، روز به روز وضعیت بدتری را پیدا خواهد کرد.
دوم اینکه دولت بایدن نیز با چالش های جدی و گسترده ای در تداوم بخشی به ارائه کمک های مالی و تسلیحاتی خود به اوکراین در بحبوحه جنگِ این کشور با روسیه مواجه شده است. در وضعیت کنونی بر اساس یافته های جدیدترین نظرسنجی های انجام شده از سیاستمداران و حامیان احزاب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا، میزان نارضایتی آن ها از ادامه یافتن کمک های کشورشان به اوکراین، به بیش از 50 درصد افزایش یافته است و این موضوع حاکی از این است که آمریکایی ها چه در سطح نخبگان سیاسی و چه افکار عمومی، تا حد زیادی جنگ اوکراین را نمودی از جنگ های پوچ و بی پایان در عرصه بین المللی می دانند که صرفا پول های مالیات دهندگان آمریکایی را دود می کند و هیچ دستاورد راهبردی را نیز برای واشینگتن به همراه ندارد.
جالب است که اکنون صداهای مختلفی در حزب دموکرات به عنوان حزب متبوع رئیس جمهور کنونی آمریکا، قویا از رویکرد وی در اعطای کمک های گسترده مالی و تسلیحاتی به دولت اوکراین انتقاد می کنند و خواستار قطعشدن فوری این روند هستند. معادله ای که عملا اوکراین را به یک بنبست دیگر در سیاست خارجی دولت بایدن تبدیل کرده و البته که به یکی از نمادهای عینی شکست در سیاست خارجی مداخله جویانه آمریکا در عرصه بین المللی نیز تبدیل شده است.
و در نهایت اینکه دولت های غربی به طور خاص دریافته اند که امکان شکست دادن روسیه از طریق اوکراین در چهارچوب جنگ میان دو کشور وجود ندارد. در واقع، اساسا آن ها به این درک راهبردی رسیده اند که روسیه به عنوان یک بازیگر قدرتمند در شرق اروپا، شکست دادنی نیست و البته که روس ها نیز نمی توانند بدون کسب دستاورد از میدان های جنگ اوکراین خارج شوند. کما اینکه انضمام برخی مناطق در شرق اوکراین به خاک روسیه و یا خودمختار شدن آن ها، از جمله دستاوردهایی هستند که روس ها تاکنون در معادله جنگ اوکراین به دست آورده اند.
جالب اینکه، "هنری کسینجر" وزیر خارجه و دیپلمات شناخته شده سابق آمریکایی که اندکی قبل نیز فوت شد، پیشتر در موضع گیری تاکید کرد که غرب راهی جز تن دادن به معادلات مطلوب روسیه در قالب معادله جنگ اوکراین ندارد و بایستی واقعیت ها در رابطه با جنگ اوکراین را بپذیرد. البته که جدای از هنری کسینجر، "جان میرشایمر" استاد شناخته شده علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو نیز در موضع گیری ضمن سرزنش غرب به دلیل تحریک روسیه در چهارچوب جنگ اوکراین(به واسطه پیشروی های غیرقانونی ناتو به سمت مرزهای روسیه)، به این نکته تاکید کرده که پایان این جنگ به نفع اوکراینی ها نخواهد بود و اساسا مردم اوکراین در معادله جنگ کشورشان با روسیه به قربانیان رویه ها و سیاست های مغرضانه دولت های غربی تبدیل شده اند.
اساسا با توجه به مسائلی از این دست است که می توان گفت جنگ اوکراین دیر یا زود به یکی از جدیدترین نمودهای شکست سیاست های جهان غرب در مسائل بین المللی تبدیل خواهد شد و البته که حامل درس های معناداری برای آن دسته از کشورها و دولت هایی است که در عرصه های میدانی، دنبالهرویِ بی چون و چرای غربی ها هستند و در نهایت نه تنها باید پذیرای شکست باشند، بلکه بایستی با آثار و تبعات و خسارت های مخرب این موضوع نیز به نحوی گسترده دست و پنجه نرم کنند.
ارسال نظر