به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج؛ جنگنده های آمریکایی به تازگی در قالب چندین دور حمله به عراق و سوریه، برخی مواضع و پایگاه های نیروهای مقاومت را هدف قرار داده اند. حملاتی که مقام های ارشد سیاسی و نظامی دولت بایدن آن ها را به تلافی از حمله اخیر مقاومت اسلامی عراق به پایگاه نظامیان آمریکایی در اردن، ارزیابی و توصیف کرده اند.

حمله ای که منجر به کشته شدن ۳ نظامی آمریکایی و زخمی شدن بیش از ۴۰ نفر دیگر شد. با این همه، اینطور به نظر می رسد که برخلاف ظواهر حملات اخیر آمریکا به عراق و سوریه، مسائل و نکاتی نیز در قالب این حملات وجود دارند که آمریکایی ها به آن ها نمی پردازند و در حقیقت، اشاره به نیات و موضوعاتی پنهانی دارند که آمریکا مایل به افشا شدنِ آن ها نیست.

در این زمینه به طور خاص توجه به ۳ مساله از اهمیت راهبردی برخوردار است.

اول اینکه تنها اندکی پس از این حملات، جمهوریخواهان آمریکایی حملات گسترده ای را به دولت بایدن انجام دادند و آن را به ضعف در برابر محور مقاومتِ تحت رهبری ایران در منطقه متهم کردند. آن ها حملات به عراق و سوریه را ناکافی دانستند و خواستار انجام حملات بیشتر و حتی هدف قرار دادن اهدافی در داخل خاک ایران شدند. این در حالی است که اساسا دولت بایدن در وضعیتی نیست که بتواند اقداماتی ورای آنچه اخیرا شاهد بودیم را انجام دهد. در واقع، مساله دولت بایدن "نخواستن" نیست، بلکه "نتوانستن" است.

این دولت به خوبی می داند که اشتباهات راهبردی آن در منطقه و عبور از برخی خط قرمزها می تواند صورت حساب‌های سنگینی را روی دستش قرار دهد. از این رو، با علمِ به موضع ضعیف خود در منطقه، کاملا محتاطانه عمل می کند و سعی دارد از وقوع سناریوهای آخرالزمانی علیه خود جلوگیری کند.

دوم اینکه بسیاری از جریان های رسانه ای و تحلیلگران منطقه ای در مدت اخیر به طور خاص به این نکته اشاره داشته اند که در جریان حملات اخیر آمریکایی ها به عراق و سوریه، آن ها بیشتر مناطقی را هدف قرار داده اند که نیروهای مقاومت در مدت اخیر مشغول درگیری و نبرد با تروریست های داعشی بوده اند. در این چهارچوب، آمریکایی ها عملا با حملات اخیر خود به عراق و سوریه، سعی داشته اند تا نوعی پاسی گل را به داعش بدهند و زمینه را برای اوج گیری مجدد آن در منطقه فراهم سازند.

سناریویی که هم به تصور آمریکایی ها به حضورشان در منطقه مشروعیت می بخشد و هم زمینه های مساعدی را برای تداوم حیات رژیم اشغالگر قدس در منطقه فراهم می سازد. رژیمی که اکنون با تنگناها و چالش های جدی در رابطه با تداوم بخشی به حیات خود رو به رو است.

و در نهایت سوم اینکه جو بایدن به خوبی می داند که در سال جاری با انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا طرف است و هرگونه حرکت و اقدامی اشتباهی از سوی وی می تواند بر بخت های انتخاباتی او اثرگذاری به شدت منفی را داشته باشد. از این رو، در منطقه غرب آسیا با نهایت احتیاط گام می گذارد و مراقب است که مبادا تحرکاتی را انجام دهد که صورت حساب های سنگینی را روی دست وی قرار دهند. از این رو، برخلاف لفاظی‌های کلامی خود، نهایتِ احتیاط در عمل و عرصه میدانی را در دستورکار قرار می دهد.

در حقیقت، در وضعیت کنونی و در بحبوحه حملات اخیر آمریکا به عراق و سوریه شاهد آن بوده ایم که میان سیاست های اعلامی و اِعمالی دولت بایدن، شکاف های جدی وجود دارد. نکته قابل تامل در این میان نیز این بوده که تنها اندکی پس از حملات اخیر آمریکا به خاک عراق و سوریه، جریان های مقاومت در منطقه تاکید کردند که همچنان به اقدامات نظامی خود علیه مواضع نیروهای آمریکایی و همچنین هدف قرار دادن اهدافی در عمق اراضی اشغالی ادامه خواهند داد.

اساسا به همین دلیل هم بوده که شاهد بودیم تنها اندکی پس از حملات اخیر آمریکا به عراق و سوریه، مقاومت عراق با 30 موشک مواضع و پایگاه های آمریکایی را در منطقه هدف قرار داد و گروه های مقاومت عراقی و سوری نیز در چندین نوبت حملاتی را به عمق اراضی اشغالی انجام دادند.