خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
اصلی ترین چالش جنگ غزه برای جهان غرب چیست؟
«شاید بتوان اصلیترین چالش و خسارت جنگ غزه برای جهان غرب را مخدوش شدن گفتمان حکمرانی بین المللی آن دانست. موضوعی که سبب شده تا نظم بین المللی کنونی جهان که تا حد زیادی ساخته و پرداخته قدرت های غربی است نیز با آسیب و چالش رو به رو شود و موانع جدی در مسیر تداوم عملکرد آن به صورت عادی پیش آید.»
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج؛ بیش از ۵ ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد. جنگی که موجب کشته، مجروح و مفقود شدن بیش از ۱۰۰ هزار نفر شده و البته که خسارات مادی و روانی زیادی را نیز به مردم غزه تحمیل کرده است. جنگی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی، یک نقطه عطف بزرگ در عرصه سیاست بین الملل است و نتیجه نهایی آن می تواند حامل معانی و پیام های قابل توجهی برای روندهای آتی نظام بین الملل باشد.
این جنگ به معنای واقعی کلمه یک بحران بین المللی است و محدود کردن آن به دو طرف درگیرِ ماجرا یعنی حماس و رژیم اسرائیل به هیچ عنوان واقع بینانه نیست. کما اینکه اکنون نیز می بینیم که طیف قابل توجهی از بازیگران در منطقه غرب آسیا، عملا در این جنگ درگیر شده اند. با این همه، این جنگ برای جهان غرب و به طور خاص گفمان حکمرانی بین المللی آن نیز چالشهای جدی و عدیده ای را ایجاد کرده است. در این راستا، پایتخت های مهم غربی در رویدادی کم سابقه شاهد برگزاری سیل قابل توجهی از اعتراضات و راهپیمایی ها در دفاع از مردم غزه و محکوم سازی جنایات صهیونیست ها بوده اند.
برگزاری راهپیمایی بزرگ ۳۰۰ هزار نفری در لندن پایتخت انگلیس و یا برگزاری راهپیمایی های گسترده در شهرهای مهم آمریکا نظیر شیکاگو، نیویورک و واشینگتن، همه و همه صرفا بخشی از نمودهای این مساله هستند. بگذریم که تاکنون بیش از ۸۰۰ نهاد حکمرانی محلی و شورای شهر در آمریکا نیز همبستگی خود را با مردم غزه اعلام کرده اند. در این چهارچوب، جریان های نخبگانی در غرب نیز قویا جنگ غزه را محکوم کرده و علیه آن موضع گرفته اند.
موضوعی که در شبکه های اجتماعی و یا برگزاری اعتراضات سازمان یافته در محیط های دانشگاهی غرب، جلوههای عینی را به خود گرفته است. مسائلی که همه و همه هزینه های تداوم جنگ غزه را به ویژه برای قدرت های غربی به نحو قابل توجهی افزایش داده اند و سبب شده اند تا جهان غرب رو به رویکردهای منافقانه در سایه تداوم جنگ مذکور بیاورد. در این راستا، غربی ها علی رغم محکوم سازی برخی رویه های اسرائیل در جریان جنگ غزه، با این حال، حمایت های همه جانبه مادی و تسلیحاتی را از صهیونیست ها به عمل می آورند و عملا روند نسل کشی رژیم اسرائیل در نوار غزه را تسهیل می کنند.
در این چهارچوب، شاید بتوان اصلی ترین چالش و خسارت جنگ غزه برای جهان غرب را مخدوش شدن گفتمان حکمرانی بین المللی آن دانست. موضوعی که سبب شده تا نظم بین المللی کنونی جهان که تا حد زیادی ساخته و پرداخته قدرت های غربی است نیز با آسیب و چالش رو به رو شود و موانع جدی در مسیر تداوم عملکرد آن به صورت عادی پیش آید. اکنون دیگر کمتر کسی در جهان گول شعارهای متعالی غرب در حمایت از آزادی و دموکراسی و مخصوصا حقوق بشر را می خورد.
موضوعی که حتی سبب شده تا موضع گیریهای ظاهری غربی ها در رابطه با مسائل مذکور و اعلام حمایتشان از این اصول و حمله به دیگران به دلیل عدم رعایتشان، از چشم بسیاری از افکار عمومی و دولت های جهان، به مثابه اقدام و رویه های مضحک و مناقفانه به چشم بیاید و قابل باور نباشد. همین قابل باور نبودن موضع گیریهای غرب در رابطه با طرح شعارهای متعالی سبب می شود تا آن ها تا حد زیادی قدرت اقناعیشان که در چهارچوب قدرت نرم جهانی آن ها معنا و مفهوم پیدا می کند را از دست بدهند.
مساله ای که به زغم بسیاری از تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل نظیر پل کندی، نظریه پرداز مشهور آمریکایی می تواند در نهایت زمینه های سقوط هژمونی غرب در نظام بین الملل و ظهور سازورکارها و یک نظم جدید با بازیگران تازه را فراهم کند. معادله ای که به هیچ عنوان به نفع غرب و متحدان بین المللی آن نیست.
ارسال نظر