، مدت زمان زیادی از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ نمی گذرد با این حال، بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران این سوال را مطرح می کنند که وی با اقتصاد جهانی چه خواهد کرد؟ به بیان ساده‌تر، ترامپ که به ادعای خود می خواهد عصر طلایی آمریکا و قدرتِ اقتصادی کشورش را احیا کند، چه سیاست هایی را در دستورکار قرار خواهد داد و آیا قادر خواهد بود که وعده های خود را عملی سازد یا خیر؟ به نظر می رسد در پاسخ به این پرسش، باید دو نکته راهبردی را مد نظر داشته باشیم.

اول اینکه ترامپ یک رئیس جمهور طبقاتی است. این بدان معناست که او رئیس جمهور همه مردم آمریکا نیست. او رئیس جمهور ثروتمندان است. سیاست هایی که وی مد نظر دارد نظیر مقررات زدایی از اقتصاد یا کاهش مالیات‌ستانی از طبقاتِ برخوردار و غیره، همه و همه ثروتمندان آمریکایی را مرفه‌تر و پولدارتر خواهند کرد. از این رو، همین رویکرد او سبب خواهد شد تا بخش قابل توجهی از مردم آمریکا با وی و سیاست‌هایش حس بیگانگی داشته باشند.

این مساله در مقام یک مانع و چالش بزرگ پیش پای ترامپ و روند حیات عادی دولتش ایفای نقش خواهد کرد. انتظار عمومی این است که ترامپ بتواند کلیه طبقات جامعه آمریکا را از رشد و رونق اقتصادی برخوردار کند با این حال، اساسا سیاست های ترامپ و رویکردهایش به نحوی نیستند که این گزاره امکان تحقق داشته باشد. از این رو، اقتصاد آمریکا در چهار سال آتی که ترامپ در کاخ سفید است، بیش از همه به سمت ثروتمندان و نه مردم عادی این کشور چرخش خواهد داشت.

نکته دوم اینکه برخلاف تصورات رایج، در عرصه بین‌المللی برای ترامپ فرش قرمز پهن نکرده اند. اکنون شمار زیادی از رهبران جهان ترامپ را در قامت فردی ماجراجو می بینند که به هر شکل ممکن باید او را مهار کنند. در واقع، اولویت رهبران جهان به ویژه طیف متحدان آمریکا این است که تا جای ممکن از تقابل با آمریکا خودداری کنند. با این حال، ترامپ آنطور که خود بارها گفته، صرفا به دنبال دستیابی به یک توافق مطلوب از نگاه خود است.

موضوعی که سبب شده برخ از رهبران اروپایی فریا بزنند که اروپا باید در برابر ترامپ متحد شود و الا سناریوهای تاریکی انتظار آن را می کشند. در رابطه با چین و دیگر قطب های قدرت جهانی نیز ترامپ صرفا سطح تنش ها را بالا می برد و این موضوع برای آمریکا دستاورد اقتصادی را به دنبال نخواهد داشت. از یاد نبریم که بر خلاف های و هوی های ترامپ، این آمریکا است که در وضعیت کنونی بیش از هر زمان دیگری به آرامش در محیط بین‌المللی نیاز دارد.

دلیل آن هم اوج گیری طیف قابل توجهی از بحران هایی است که از هر سوی این کشور را احاطه کرده اند. با این حال، ترامپ سعی دارد با شاخه و شانه کشیدن در محیط بین المللی، اینطور القا کند که همچنان دستِ آمریکا باز است. از این رو، ترامپ هم در حوزه اقتصاد داخلی آمریکا و هم اقتصاد جهانی، با چالش های جدی دست به گریبان است و البته که جز هرج و مرج و آشوب در هر دو حوزه تولید نخواهد کرد.