یک کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی:
هیچ یک از لایههای موثر اجتماعی به اعتراضات نپیوستند
رویبران گفت: واقعیت این است که اتفاقات ایران پایگاه اجتماعی خاصی پیدا نکرده است. پرسش اینجاست که کدام لایه های موثر اجتماعی به این اعتراضات پیوسته است؟ هیچکدام.
حسین رویوران در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، درباره تاثیر معضلات موجود در سپهر سیاسی داخلی بر موقعیت بینالمللی کشور گفت: ما در نظریههای مربوط به تغییرات اجتماعی با سه مفهوم مواجه هستیم. یکی مفهوم انقلاب است که مربوط به دوره کامل شدن تضادهاست و طی آن تغییرات بنیادین باعث جایگزینی یک نظام متفاوت میشود. مفهوم بعدی شورش است که در آن معترضان تعارضات را میدانند اما هیچ الگویی ندارند که شاید اکثر جنبشهای مربوط به بهار عربی از همین جنس بودند. مفهوم سوم رفرم است که به اصلاحات جزئی در یک نظام سیاسی ارتباط پیدا میکند. آنچه امروز در جامعه ما درحال رخ دادن است نوعی شورش است که هیچ افقی ندارد. این اعتراضات اخیر تنها هزینههای نظام را افزایش میدهد و آن دشمنانی که در خارج از کشور روی این موضوعات سرمایهگذاری کردهاند را خوشحال میکند.
وی با بیان اینکه برای چیزی که الان در کشور ما رخ داده هیچ افقی برای رسیدن به نتیجه وجود ندارد افزود: این نکتهای است که بر اساس استدلالهای علمی آن را مطرح میکنم. اعتراضات اخیر بیشتر یک جنبش دانشجویی- دانشآموزی است و حدود ۹۵ درصد افراد دخیل در آن جوانان ۱۸ تا ۲۲ ساله هستند. هیچ لایه موثر اجتماعی نه لایه های اقتصادی مثل بازار نه لایههای نظامی و نه لایههای فرهنگی مثل اساتید دانشگاه و فرهیختگان اجتماعی جذب این اعتراضات نشدهاند. چنین حرکتی نمیتواند با دانشآموزان به نتیجه برسد چون دانشآموز یک قشر دارای توان برای یکسرهسازی نیست.
رویوران در واکنش به اینکه براساس یک گمانهزنی آمریکاییها به دلیل نگرانی از تبعات بی ثباتی در منطقه سیاست تغییر حکومت در ایران را دنبال نمی کنند اذعان کرد: امروز آمریکاییها آنچه اتفاق افتاده را به نفع خودشان میدانند. اما واقعیت این است که وقتی حرکت بدون افق اتفاق میافتد و تکرار میشود بیشتر به ناامیدی میانجامد. نکته اینجاست که اولویتهای آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست بلکه در چین و روسیه است. در منطقه هم اتفاق خاصی که آمریکا را برای تغییرات امیدوار کند وجود ندارد. بلکه تهدیدهای جدی برای آمریکا از ناحیه یمن، لبنان، سوریه و عراق است. به همین دلیل من تصور میکنم خوشحالی امروز آمریکا از اتفاقات ایران چندان طولانی نخواهد بود و نتیجه بخش هم نیست.
این کارشناس سیاسی با اشاره به نوع اقدام و عمل آمریکا در جریان ناآرامیها در کشور سوریه گفت: آمریکاییها در سوریه روی اسب بازنده شرط بندی کردند. آنها روی داعش و نیروهای واگرایی نظیر کردها و نیز روی نیروهایی که پایگاه اجتماعی ندارند سرمایه گذاری کردند. درنهایت الان آمریکا در سوریه دچار بحران است. اگر ما کمی به عقب برگردیم ترامپ قرار بود از سوریه عقب نشینی کند. ترامپ معتقد بود حضور آمریکا در آنجا چیزی جز هزینه بدون افق نیست. اما لابیهای صهیونیستی فشار آوردند و مانع خروج آمریکا از این منطقه شدند. آمریکاییها در سوریه امید و افق روشنی ندارند. الان با رفتار دوگانه، سرقت نفت سوریه، دخالت در امور این کشور و اشغال بخشهایی از این کشور عملا دچار دوگانگی رفتاری شدهاند. خیلی هم قدرتی برای توجیه آن رفتارهای نابهنجار ندارند. بنابراین وضعیت آمریکا در سوریه قطعا قابل قبول نیست.
وی در پاسخ به اینکه آیا همین سیاست اشتباه آمریکا در قبال سوریه قابل تعمیم به ایران هم هست تصریح کرد: درمورد ایران هم همین وضعیت وجود دارد. الان اتاقهای فکر غربی درصدد هستند تا تعارضهای اجتماعی در ایران را بارور بکنند. اما واقعیت این است که اتفاقات ایران پایگاه اجتماعی خاصی پیدا نکرده است. پرسش اینجاست که کدام لایه های موثر اجتماعی به این اعتراضات پیوسته است؟ هیچکدام. این اعتراضات در نهایت یک حرکت ایذایی است. این یک حرکتی است که برای نظام و مردم هزینه ایجاد میکند اما قطعا افقی در جهت تغییر معادلات ندارد.
ارسال نظر