خبرگزاری موج گزارش میدهد؛
راهکار عملیاتی شدن راهبرد «تنشزدایی» در سیاست خارجی دولت چهاردهم
تنشزدایی شعار خوبی برای یک سیاست خارجی است مشروط به اینکه بازیگر توانمندی آن را مدیریت کند. در این راستا نخست تعریف درستی از «تنش» و «منطقه تنش» لازم است. عراقچی باید انتخاب کند که قرار است کدام منطقه را در ابتدای امر در دستورکار قرار دهد..
، در نخستین سخنانی که سیدعباس عراقچی پس از رأی اعتماد نمایندگان مجلس به وی بهعنوان وزیر خارجه دولت چهاردهم، مطرح کرد، «تنشزدایی» محور برنامههای کاری وزارت خارجه بود. براساس شعار تنشزدایی یا مدیریت و کنترل تنش میتوان گسترش تعاملات با همسایگان و توسعه میدان دیپلماسی را از جمله اولویتهای ایران در سیاست خارجی دولت پزشکیان برشمرد.
بهگفته عراقچی «طی سالهای اخیر روابط ما با اروپا فرازونشیبهایی داشته است. آنها سیاستهای خصمانهای نسبت به ایران داشتهاند و ما تلاش میکنیم براساس تعامل عزتمندانه، فرصتمحور و براساس احترام متقابل، در راستای تأمین منافع ملی کشور تعامل با اروپا را پیش ببریم». وی ارتباط و تعامل ایران و آمریکا را هم از دیگر محورهای تنشزدایی دیپلماسی دانست و افزود: «ما بهدنبال رفع تخاصم و تنشها با آمریکا نیستیم؛ خیلی از این تنشها و دشمنیها ناشی از یکسری اختلافات دیدگاههای مبنایی است و ما تلاش میکنیم این تلاشها و تخاصمها را مدیریت کنیم.»
در واقع در این سخنان، تنشزدایی به معنای این است که اجازه ندهیم هر هزینهای به ما تحمیل شود. تا زمانی که این مدیریت تخاصم به یک نقطه قابلقبول و قابلدفاعی نرسد، سایر برنامههای مدنظر عراقچی و دولت چهاردهم برای تنشزدایی منطقهای و فرامطقهای بینتیجه خواهد بود یا در حالت عکس، آمریکا جلوی راهبرد تنشزدایی منطقه و فرامنطقهای تهران را خواهد گرفت. در این میان، بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند مسیر را برای دولت پزشکیان بسیار سختتر کند.
در این رابطه برخی کارشناسان عنوان میکنند دولت پزشکیان و وزیر امور خارجه باید روی موارد اختلافی انگشت بگذارند که میتوانند در سریعترین زمان ممکن آن را حلوفصل کنند تا از دل آن به یک تفاهم نسبی با ایالات متحده دست پیدا کنند. اما این دیدگاه بسیار آرمانی است. تجربه مناسبات ۴۵ ساله جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نشان میدهد بهبود این روابط صرفاً محدود به خواست روسای جمهور دو کشور نیست و متغیرهای متعدد دیگری را نیز شامل میشود از جمله نیروهای تندرو در داخل آمریکا و ایران، اثرگذاری برخی کشورهای خاورمیانه، اروپا و همچنین چین و روسیه، وقوع یکباره اتفاقات بینالمللی مانند جنگ غزه یا اوکراین و مسائلی از این دست.
ضمن اینکه در دولت خاتمی به عنوان یک دولت اصلاحطلب که برخی پزشکیان را نیز تا حدی پیرو رویکردهای آن دولت میدانند، تلاشهایی برای نزدیکی بین ایران و آمریکا صورت گرفت، اما نتیجه نداد.
لزوم تمرکز اجرای راهبرد تنشزدایی بر تقویت روابط ایران با همسایگان
تعدادی از تحلیلگران نیز تأکید دارند که باید اولویت در تنشزدایی به ارتقای مناسبات پیرامونی و تقویت روابط ایران با کشورهای همسایه اختصاص پیدا کند. از این منظر، تمرکز بر پایان یافتن جنگ غزه مهمترین کار دولت چهاردهم است، زیرا با ادامه جنگ غزه، ناامنی در منطقه تداوم پیدا میکند و هیچکدام از برنامههای عراقچی و دولت چهاردهم برای تنشزدایی منطقهای و فرامنطقهای و همچنین ترسیم مناسبات حسنه با اروپا و آمریکا و احیای برجام و... به نتیجه نخواهد رسید. در این راستا جو بایدن، دموکراتها و شخص کاملا هریس در سایه رقابتهای انتخاباتی، بیش از هر زمان دیگری به پایان جنگ غزه و مذاکرات صلح بین حماس و اسرائیل نیازمند هستند. نیاز دموکراتها میتواند فرصت مغتنمی را در اختیار جمهوری اسلامی ایران و سیاست خارجی دولت چهاردهم قرار دهد که هرچه جدیتر و سریعتر به جنگ در غزه پایان دهند.
بنابراین اشاره به «تنشزدایی» بهعنوان سرفصل اصلی کار وزارت خارجه دولت چهاردهم میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد که اگر تاکتیکهای درستی در پیشبرد این راهبرد انتخاب نشود، نهتنها این استراتژی عقیم میماند، بلکه در سایر ابعاد، سیاست خارجی دولت موفقیتی کسب نمیکند. بهطور دقیقتر اینکه با توجه به درگیر بودن اروپا در دو نبرد جاری در خاورمیانه و اوکراین و از طرفی پیوستگی این دو جنگ با منافع ایران، ترسیم یک نقشه راه به سادگی مقدور نیست. گام برداشتن در جهت پیشبرد منفعت ملی نیازمند ریزبینی ویژهای است. عراقچی که زمانی معاون سیاسی وزارت خارجه دولت روحانی بود، به مشکلات پیشرو آگاه است، اما شرایط جهانی امروز نسبت به 10 سال به مراتب بدتر و درهم تنیده تر شده است. 10 سال قبل نگاه غرب به جمهوری اسلامی ایران با امروز کاملاً متفاوت بود. در آن زمان، دولت اوباما و رهبران اتحادیه اروپا توانستند بر سر برجام به توافق برسند، اما اکنون تجربه تلخ شکست آن توافق و اضافه شدن بر حجم سوءتفاهمات فیمابین کار را دشوارتر کرده است.
تنشزدایی شعار خوبی برای یک سیاست خارجی است، مشروط به اینکه بازیگر توانمندی آن را مدیریت کند. در این راستا، نخست تعریف درستی از «تنش» و «منطقه تنش» لازم است. عراقچی باید انتخاب کند که قرار است کدام منطقه در ابتدای امر در دستورکار قرار دهد. آغاز گفتوگو با اروپا وجه خوبی برای دولت به همراه دارد و ممکن است مدتی بازار و سرمایهگذاران را خوشبین کند و باعث صعودی شدن نمودارهای اقتصادی شود، اما این بازار که تجربه شکست برجام را دارد مانند یک دهه قبل چندان معطل گفتوگوها نخواهد ماند و اگر در بازه زمانی کوتاهی نشستها به نتیجه نرسد، بدتر از قبل سیر نزولی در شاخصها اتفاق میافتد.
ارسال نظر