خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
چرا اسرائیل به دنبال حمله زمینی به لبنان است؟
علی رغم حملات گسترده نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در لبنان، مقامات این رژیم تأکید دارد برای تکمیل پازل امنیت در شهرکهای شمالی اسرائیل، بایستی از نیروی زمینی نیز در لبنان استفاده کرد.
، تحولات در خاورمیانه به سرعت در حال وقوع هستند و اسرائیل سرمست از موفقیتی که در رابطه با ساختار فرماندهی حزب الله به دست آورده، تصمیم دارد برنامه خود را یک گام دیگر جلو ببرد. تجربه تاریخی ۷۶ ساله رژیم صهیونیستی نشان می دهد در هر جنگی که این رژیم وارد آن شده، سرزمین کشور طرف مقابل را تسخیر کرده است. در شرایط کنونی که دولت رسمی لبنان توانی برای مقابله با تجاوز نظامی اسرائیل ندارد و سازمان ملل هم تحت فشار غرب، ورودی به این مسئله نکرده است، بعید نیست مقامات رژیم صهیونیستی مصمم باشند بخشی از لبنان را تحت کنترل خود درآورند. دلیل این موضوع تأکید تحلیلگران اسرائیلی بر لزوم ورود زمینی به لبنان در راستای تکمیل جنگ در این کشور است. در همین راستا معاریو در گزارشی با اشاره به لزوم ورود نیروی زمینی ارتش اسرائیل به لبنان برای پایان دادن به تهدیدات حزب الله نوشت: در جریان جنگ سال ۲۰۰۶ نیز اعتماد زیاد به نیروی هوایی یک اشتباه بود که در گزارش سال ۲۰۰۸ بدان اشاره شد. دشمنان سرسخت رژیم صهیونیستی تنها زمانی معنی قدرت را به صورت ملموس و واضح درک می کنند که ببینند تانک ها و سربازان ارتش این رژیم مناطقی را که تحت کنترل آنها بوده، تسخیر میکند. بنابراین چارهای جز ورود زمینی نیست. این حمله زمینی جزء لاینفک یک طرح سیاسی خواهد بود که دولت برای پایان جنگ به ارتش ارائه خواهد کرد و مبنای مذاکرات برای آتش بس بلندمدت با حزب الله خواهد بود و میتواند در توافق نامه با این سازمان نیز گنجانده شود که حماس اسرای اسرائیلی را نیز آزاد کند.
در سال ۱۹۸۲ اسرائیل وارد خاک لبنان شد، تا بیروت پیش رفت اما مجبور شد آنجا را ترک کند بدون اینکه به هدفی دست یابد. ولی امروز این رژیم می تواند وارد لبنان شود بدون اینکه تا بیروت نیروهایش را پیش ببرد. تسخیر فقط بخش جنوبی لبنان تا رودخانه لیتانی نیز می تواند هدف این رژیم را محقق سازد. اسرائیل به دنبال اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت است. بر اساس قطعنامه مذکور که مصوب ۲۰۰۶ است، حزبالله باید به ساحل شمالی رودخانه لیتانی عقبنشینی کند تا راه را برای استقرار ارتش ملی لبنان و نیروهای پاسدار صلح هموار سازد. همچنین ارتش اسرائیل مؤظف است با آغاز استقرار این نیروها، نیروهای خود را از مناطق جنوبی لبنان خارج کند. اما این سازمان قطعنامه ۱۷۰۱ را در عمل نپذیرفت. زیرا قدرت عمل حزب الله علیه اسرائیل را محدود می کرد. حال اسرائیل مصمم است هر طور شده منطقه حائلی را در مرزش با لبنان در داخل خاک این کشور ایجاد کند. اگر قطعنامه مذکور اجرایی نمی شود، راهکار بعدی می تواند ورود زمینی به لبنان و تسخیر این منطقه باشد. همین اتفاق اکنون در نوار غزه نیز رخ داده است.
حضور ارتش اسرائیل در مرز رفح به نظر می رسد همیشگی باشد. این رژیم در این محدوده مرزی در حال ایجاد زیرساخت است و علی رغم مخالفت مصر که این اقدامات را نقض پیمان صلح دوجانبه می داند، این کارها ادامه یافته است. اگر گمان بر این است که لبنان چون یک کشور مستقل عضو سازمان ملل است، اسرائیل دست به تصرف جنوب آن نخواهد زد باید گفت خیر، در عمل چنین اتفاقی رخ می دهد. زیرا عملاً هیچ ابزاری در اختیار سازمان ملل و شورای امنیت نیست که بتواند با این تصمیم تل آویو مقابله کند. قطعنامه های الزام آور شورای امنیت نیازمند رای ۵ عضو دائمی آن است و لذا قطعی است که آمریکا هر اقدام خلاف منافع اسرائیل را وتو کند حتی اگر حکومت دموکرات ها در کاخ سفید ادامه یابد. با توجه به درگیری روسیه در اوکراین دور از انتظار است این کشور وارد این بحران شود و بخواهد فشاری بر اسرائیل وارد کند. بنابراین اکنون یک دوره سرنوشت ساز برای لبنان محسوب می شود. ممکن است به اسم منطقه حائل، بخشی از این کشور تحت تصرف اسرائیل درآید چنانکه ترکیه نیز با همین بهانه بخشی از خاک سوریه را در دست گرفته است و اقدام مؤثری هم علیه این کشور اتفاق نیفتاد.
بنابراین تداوم و تشدید حملات هوایی این روزهای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی علیه لبنان، زمینه ساز ورود زمینی آن به این کشور است. نتانیاهو بارها تأکید کرده امنیت و ثبات در شهرکهای اطراف مرز لبنان به صورت پایدار تأمین خواهد شد. و طبیعتاً تنها راه پایداری آن هم اشغال جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی است.
ارسال نظر