خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
تأثیر نگرانی از وقوع جنگ منطقه ای با آثار جهانی بر عملکرد ترامپ در خاورمیانه
پس از حملات نظامی جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل، اکنون ترامپ نگران وقوع تکرار این اتفاقات و در نتیجه بروز یک جنگ منطقه ای با تبعات بین المللی است. از این رو چنین سناریویی محدودیت هایی بر سیاست های خاورمیانه ای او خواهد داشت.
، همان طور که انتظار می رفت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موج جدیدی از تحولات سیاسی و اقتصادی را در سطح بین الملل پدید آورد. در مهمترین اتفاقاتی که می تواند تأثیر مستقیمی بر کشور ما داشته باشد، انتشار خبری در مورد درخواست قطر از مقامات حماس برای ترک این کشور به نقل از روزنامه الشرق الاوسط بود. همچنین چند روز بعد رسانه های خبری اعلام کردند مقامات قطری اعلام کردند از نقش میانجیگری بین حماس و اسرائیل برای پیشبرد مذاکرات کناره گیری کرده اند. اگرچه دو روز قبل رهبران حماس گفتند هیچ درخواستی از سوی قطر برای ترک این کشور به آنها ارائه نشده و این اقدامات صرفاً فشار آمریکا برای انعطاف حماس در مذاکرات است، اما همین که چنین اخباری در یک هفته گذشته و پس از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا مطرح شد گویای تصویری از اتفاقاتی است که پس از ورود ترامپ به کاخ سفید در کمتر از دو ماه آینده، رخ خواهد داد.
همچنین شب یکشنبه (۲۰ آبان) نتانیاهو اعلام کرد در یک هفته گذشته سه بار با ترامپ گفتگوی تلفنی داشته که مسئله تهدیدات جمهوری اسلامی ایران یکی از موضوعات مورد بحث بوده است. البته هنوز موضع رسمی ای از سوی ترامپ در خصوص ایران شاهد نیستیم ضمن اینکه وی در دوران رقابت انتخاباتی عنوان کرد به دنبال رژیم چنج (تغییر حکومت) در ایران نیست. اما تجربه نشان می دهد ترامپ از همه ابزارها برای فشار بر تهران استفاده خواهد کرد. خروج از برجام و تشدید تحریم های نفتی، تجاری و بانکی علیه ایران در بازه زمانی ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ (دوره چهار ساله اول ترامپ) اتفاق افتاد. بنابراین می توان انتظار داشت در چهار سال آینده این ابزارها دوباره به کار گرفته شوند. شاید در این خصوص برخی عنوان کنند دیگر حوزه ای نمانده که تحریم شود ولی عملکرد دولت بایدن مشخص کرد اگر آمریکا بخواهد می تواند در میانه همین تحریم ها، برخی فشارها را کاهش دهد تا امکان فروش نفت هرچند با تخفیف و هرچند محدود به چند مشتری، صورت بگیرد.
مسئله دیگر موضع رسمی پوتین بود که در ۱۷ آبان در بیستمین نشست سالیانهی اندیشکدهی «والادای» در سوچی اعلام کرد «بسیار زود است که بخواهیم درباره راه اندازی واحد پول مشترک بریکس حرف بزنیم و ما در این خصوص عجله ای نداریم و این ما نیستیم که میخواهیم استفاده از ارزی چون دلار را کنار بگذاریم.» برخی چنین اظهاراتی را مستقیماً به تغییر دولت در آمریکا مرتبط می دانند که تا حدی درست است. زیرا ترامپ خواهان پایان جنگ اوکراین است و برخلاف دولت بایدن از تجهیز نظامی و مالی اوکراین هم حمایت نمی کند و این به نفع روسیه است. لذا در چنین شرایط پوتین با تغییر مواضعش، نشان داد خواهان حرکت در مسیر مقابله با دلار نیست.
در حوزه سوریه نیز گفته می شود برنامه ترامپ خروج نیروهای آمریکا از این کشور است. شاید در ابتدا به نظر برسد این مسئله می تواند به نفع دولت سوریه باشد اما واقعیت این است که توان ارتش دولت این کشور به اندازه ای نیست که بخواهد به سرعت جای خالی نیروهای آمریکایی را پر کند. بنابراین باید انتظار داشت تنش شدیدی در مناطقی که خلاء قدرت پیدا می کنند، رخ دهد. این مسئله به هرچ و مرج منتهی می شود و لذا این فرصتی برای اسرائیل نیز خواهد بود که بتواند حملات بیشتری را در نقاط مختلف سوریه به ضرر محور مقاومت صورت دهد.
با این حال فضا نمی تواند همواره برای جمهوری اسلامی ایران منفی باشد. اگرچه این تحولات اتفاق افتاده یا خواهد افتاد. زیرا ترامپ در وعدههای انتخاباتی خود از توافق با ایران صحبت کرده بود. بنابراین این احتمال نیز وجود دارد که وی روند جدیدی را با تهران در پیش بگیرد و مذاکرات پشت درهای بسته در دوحه و مسقط را ادامه دهد. در این بین، ممکن است دولت پزشکیان هم بتواند امکان گفتگوهای رودرو را فراهم سازد. زیرا بنا به گفته مقامات وزارت خارجه این دولت، مذاکره غیرمستقیم زمان بر، سخت و بعضاً ممکن است با سوء تفاهم همراه باشد و لذا در شرایط مقتضی شاید پیشنهادی گفتگوهای رودرو مطرح شود. ترامپ بنا دارد این بار دوره چهار سال بعدی را دیگر به دموکرات ها نبازد، لذا برخورداری از یک دستاورد بزرگ می تواند نظر آمریکایی ها را جلب کند. بنابراین شاید بر خلاف دوره قبلی در این دوره بدون رفتارهای هیجانی مانند خروج از برجام، پرونده مذاکره ایران را روی میز سیاست خارجی خود نگه دارد تا به نتیجه برسد.
از سویی جمهوری اسلامی ایران هم در یکسال گذشته نشان داد از ورود به تقابل مستقیم با اسرائیل باکی ندارد و در صورت لزوم این گزینه را اجرایی می کند. چنین سناریویی که ممکن است باز هم تکرار شود، دست ترامپ را در تحولات خاورمیانه می بندد. زیرا این احتمال را در نظر می گیرد که تهران در جریان حمله به اسرائیل، کشورهای حامی آن را نیز هدف قرار دهد که چنین اتفاقاتی تأثیر مستقیم و بلافاصله ای بر روی قیمت جهانی نفت دارد. وقوع یک جنگ منطقه ای با آثار جهانی، بدترین سناریویی است که می تواند در دوره اول ترامپ اتفاق بیفتد و شرایط داخلی و بین المللی را علیه او کند.
ارسال نظر