خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
نقش ایران و پرونده هسته ای در اختلافات بین اروپا و ترامپ چه خواهد بود؟
از زمان بازگشت ترامپ، اختلافات اروپا و آمریکا در موضوعات مختلف آشکار شده است. در این میان مسئله پرونده هسته ای ایران تبدیل به موضوع محوری ای شده است که می تواند آینده مناسبات اروپا با ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد.

، ورود ترامپ به سیاست بین الملل به عنوان رئیس جمهور آمریکا در دومین دولتش، با رویکردی تهاجمی تر از دولت اول وی آغاز شد. ترامپ در گام نخست نشان داد آماده است تا با روسیه به توافق برسد و به نوعی جنگ اوکراین را خاتمه دهد هرچند که این روش به ضرر اوکراینی ها باشد. در مقابل اروپا چندان از این وضعیت خشنود نیست، به ویژه اینکه مذاکرات در مورد جنگ اوکراین به صورت دوجانبه بین روسیه و آمریکا به میزبانی ریاض و البته بدون حضور اروپایی ها برگزار شد. عدم دعوت از اروپا برای بحث بر سر کشوری که بخشی از خاک قاره سبز است، اختلافات جهان غرب را آشکار کرد.
اگرچه هنوز اطلاعاتی در مورد این نشست رسانه ای نشده اما فشار ترامپ بر زلنسکی برای سپرده منابع معدنی کمیابش در قبال پایان جنگ و شروع بازسازی ها، مؤید آن است که تصمیمات مهمی در این رابطه بین پوتین و ترامپ گرفته شده است. از سویی اروپا شاهد دست اندازی ترامپ بر گرینلند است که بخشی از خاک دانمارک محسوب می شود و لذا این کشور نیز انتظار حمایت از اروپایی ها را دارد. تفاوت نگاه اروپا و آمریکا در خصوص مسئله جنگ غزه و آینده فلسطین که خود را در ارائه طرح کوچاندن مردم نوار غزه، تلاش برای تصاحب این باریکه و متهم کردن آنروا ترامپ نشان می دهد، مؤید وجود موضوع دیگری برای اختلاف بین بلوک غرب است.
در این راستا مبحث دیگری که می تواند موجب رویارویی بیشتر اروپا و آمریکا شود، مسئله پرونده هسته ای ایران است. ترامپ به محض ورود به کاخ سفید، در سخنان بسیار تند اعلام کرد «جمهوری اسلامی ایران نباید سلاح هسته ای داشته باشد، اگر آنها به توافق با من رضایت بدهند، اسرائیل آنها را بمباران نخواهد کرد»
این در حالی بود که از شهریور ماه سال جاری عراقچی تلاش کرده با اروپا وارد مذاکره شود و تا کنون هم دو دور از نشست ها در ژنو برگزار شدند. هرچند که گفته می شود این مذاکرات محدود به مسئله هسته ای نیست و سایر مسائل را هم دربرمی گیرد اما قطعاً موضوع محوری، هسته ای است. زیرا اروپا تا اکتبر فقط فرصت دارد از مکانیسم ماشه استفاده کند و پس از آن دیگر برای همیشه این ابزار از دستش خارج خواهد شد. لذا برای اطمینان از عدم اجرایش، لازم است اروپا تضمین هایی در رابطه با مسئله هسته ای کسب کند.
در چنین فضایی که اجرای مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم های مندرج در قطعنامه های ششگانه سازمان ملل، فقط در اختیار اعضای برجام است و ترامپ امکان فعال سازی آن را ندارد، این مسئله می توان تبدیل به ابزار چانه زنی اروپا با آمریکا شود.. براین اساس دو سناریو محتمل است: اروپا از پرونده هسته ای ایران به عنوان فرصتی برای نزدیکی دوباره به آمریکا استفاده کند و بنا را براین بگذارد که از این طریق در سایر حوزه ها نظر ترامپ را به نفع اروپا جلب کند و یا اینکه این پرونده مبنایی برای استقلال عمل اروپا باشد و نشان دهد حاضر نیست علی رغم فشاری که ترامپ به قاره سبز وارد می کند، در مسئله ایران به وی امتیازی بدهد.
تجربه تاریخی روابط اروپا و آمریکا ازپایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ تا امروز نشان می دهد، اروپایی ها توان و اراده استقلال عمل در مقابل ایالات متحده را نداشته اند. اکنون هم در روی همان پاشنه می چرخد. روسیه نشان داده حاضر است در راستای اهدافش حتی در قرن بیست و یکم، از تجاوز نظامی استفاده کند و در صورت لزوم خاک یک کشور اروپایی را به بهانه های مختلف به خود منضم سازد. اروپا هم نتوانست کار چندانی در مقابل این رویکرد از پیش ببرد. اگر حمایت های نظامی آمریکا نبود، شاید زودتر از اینها اوکراین سر تسلیم در مقابل روسیه فرود می آورد.
همچنین قدرت عملگرایی اروپا در حوزه خاورمیانه، آفریقا و در مقابل چین به اندازه ای نیست که بتواند جداگانه عمل کند. اروپا همچنان نیازمند حمایت آمریکاست. لذا دور از انتظار است در مسئله هسته ای، اروپایی ها بخواهند متفاوت عمل کند و در برابر ترامپ بایستند. اما این به معنای قطعی بودن اجرای مکانیسم ماشه نیست. در واقع فضای کنونی فرصتی برای دیپلماسی فعال تر ایران است. جمهوری اسلامی ایران باید با برنامه تر از قبل، گفتگوهایش با اروپا را پیش ببرد. اروپا می تواند میانجی خوبی برای انتقال پیام به آمریکا در مسئله هسته ای باشد که ترامپ هم سیگنال مذاکره اش را داده است. در صورتی که مذاکرات بدور از تحمیل پیش شرط باشد، می توان آغاز شود. اما پیش از آن باید موضوعات مورد گفتگو به طور دقیق روشن باشد تا بتوان درباره هر یک ایده و پیشنهادی مطرح است، کلی گویی در خصوص اینکه ایران نباید سلاح هسته ای داشته باشد، راهگشا نیست. زیرا تهران هم بارها اعلام کرده قصدش دستیابی به سلاح هسته ای نیست.
از این رو هشت ماه پیش رو، یک بازه زمانی بسیار خاص، مهم و حیاتی برای ایران محسوب می شود که بتواند از زیر فشار بازگشت تحریم های سازمان ملل خارج گردد و از سویی باب گفتگوها را باز کند. این کار از فشار آمریکا بر همسایگان ایران از جمله عراق در حوزه تجارت می کاهد.
ارسال نظر