سفیر ایران در لبنان:
نتانیاهو به زودی از طرف ترامپ سرخورده خواهد شد
سفیر ایران در لبنان با اشاره به اینکه نتانیاهو فکر میکند ترامپ برای او بیشتر از بایدن فداکاری میکند، اما اشتباه میکند، تاکید کرد: نتانیاهو به زودی از ترامپ سرخورده خواهد شد.

، مجتبی امانی سفیر ایران در لبنان با اشاره به برگزاری نشست کشورهای اسلامی در جده گفت: از کشورهای عربی به ویژه و همچنین کشورهای اسلامی بیش از این انتظار میرود که در برابر جنایتهایی که انجام میشود، به محکوم کردن صرف اقدام نکنند. همچنین درباره اقدامهای رژیم صهیونیستی در داخل سوریه به عنوان یک کشور عرب مسلمان هم به نظر من لازم بود که این کشورهای اسلامی ها موضع قویتری بگیرند.
وی افزود: با توجه به روندی که امروز در سوریه دیده میشود با توجه به مداخلهگریهایی که الان وجود دارد از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای عربی هم چندان به دنبال سوریه امن نیستند.
امانی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری صدا و سیما همچنین تاکید کرد: حمایت از مقاومت است که تنها راهی است که میتواند رژیم صهیونیستی را بر سر جای خودش بنشاند.
متن کامل گفتوگو با سفیر ایران در لبنان بدین شرح است:
آقای امانی درگیریهای شدید در سوریه ادامه دارد. رژیم اشغالگر صهیونیستی هم به تجاوزاتش در خاک سوریه دارد ادامه میدهد و حاکمانی که سکوت اختیار کردهاند در مقابل تجاوزات و موضوعات مختلف رژیم صهیونیستی. تحلیل شما از آنچه که الان در سوریه دارد اتفاق میافتد چیست؟
مشخص بود که بعد از سقوط نظام حاکم و آقای بشار اسد دچار همچین وضعیتی خواهیم شد. ولی آنچه که آقای احمد الشرع در سوریه برقرار کرد نشانههایی از حکومتی را داشت که میتواند سیطره داشته باشد بر تمامی مناطق سوریه. غیر از مناطقی که رسماً در اشغال صهیونیستها قرار گرفت و چه مناطقی که در اختیار نیروهای مورد حمایت آمریکا یعنی در واقع نیروهای دموکراتیک کرد بود.
اما رفته رفته وضعیت به گونهای شده که نوعی کشتار سازمان یافته علیه طایفههای مختلف در آنجا شکل میگیرد و این به شدت خطرناک است و در منطقه هم تاثیر خودش را خواهد گذاشت به خصوص در لبنان که همجوار با سوریه است. آنچه که الان دیده میشود در ابتدای روی کار آمدن آقای جولانی و یا احمد الشرع دستور داده شده بود که هیچگونه صحنه خشونت آمیزی را تصویربرداری نشود ولی در نهایت شدت خشونتی که اینها به کار بردند زیاد نبود در مقایسه با آنچه که این چند روزه اتفاق افتاده و تصویرهای آن هم دارد دست به دست میشود. این تصویرها به گونهای است که میتواند دیگران را هم تشویق کند به درگیری، کشتار و خشونتی که عموماً در سوریه مشاهده شده در ۱۳ سال گذشته. این خشونت الان مقدار زیادی اوج گرفته و بسیار خطرناک است در حالی که یک طایفه و یک عدهای به خودشان جرات و حق بدهند به طور مثال میخواهند با علویها مقابله کنند یا بخشی از اهل سنت را یا بروند سراغ دروزیها.
این نکته را هم باید در نظر گرفت که تمام این طوایفی که در سوریه وجود دارد و مذاهب و ادیان یعنی اهل سنت، مسیحیها، دروزیها، علویها و شیعیان تقریباً همه اینها در لبنان هم وجود دارد و این نگرانیها منتقل میشود به داخل لبنان. این تاثیری است که دارد و تا اینجا نشان داده آقای احمد الشرع نمیتواند به امنیتی که قول داده بود و متوقف کردن چرخه خشونت پایبند باشد.
آقای امانی حضرت عالی اشاره کردید آنچه هم در میدان دارد اتفاق میافتد همین هست نفوذ رژیم صهیونیستی در خاک سوریه. بر اساس گزارشهایی که منتشر شده مثلاً در نشریه آحارنوت که عنوان کرده تلآویو گزارش داده و از واشنگتن خواسته که از راهبرد نظامی جدیدش در لبنان، در سوریه و در غزه حمایت کند اهداف مختلفش را جسته و گریخته با محورهای مختلف عنوان و اشاره میکند که قصد ندارد از جنوب سوریه خارج شود. رژیم صهیونیستی در خاک سوریه دنبال چیست؟
این سوالی است به نظر من هنوز ابهام وجود دارد. یک اصل وجود دارد که بالاخره رژیم صهیونیستی به تمامی سرزمینهای کشورهای همسایه خودش طمع دارد و بارها هم حمله کرده اشغال کرده و هرگاه در اینها ضعفی ببیند تلاش میکند بیاید و کار خودش را پیش ببرد و اشغالگری و در واقع سلطه خودش را قرار دهد. این کار را چندین بار در طول تاریخ تاسیس این رژیم نامشروع یعنی از ۱۹۴۸ تا به حال چندین بار در لبنان انجام داده بخشهایی از اردن را اشغال کرده بخشهایی از مصر را اشغال کرده و بعداً از آنها خارج شده. سوریه را اشغال کرده و خارج نشده و از فرصتی که به دست آورد رژیم صهیونیستی ۲ کار مهم انجام داد:
یکی اینکه تمامی زیرساختهای نظامی سوریه را از بین برد و بعد هم مناطق استراتژیکی را اشغال و اعلام کرده به این زودیها قصد خروج ندارد. خوب این اول در راستای همان مطامع سرزمینی هست که رژیم صهیونیستی دارد. ولی الان و به اعتقاد من چیزی که نیاز فوری رژیم صهیونیستی است این است که چهره پیروز بگیرد. با این حال گرچه هم جنگ غزه و هم جنگ با لبنان با توافق انجام شد، در نوع توافق چیزهایی علیه رژیم صهیونیستی وجود دارد به اهداف خودش نرسیده و از این فرصت استفاده کرد تا یک مقدار بتواند آن چهره شکست خورده خودش را در مصاف با حزبالله لبنان و غزه روتوش کند و نمایش پیروزی دهد و این بخش دومی است که به اعتقاد من اسرائیلیها دارند دنبال میکنند. بحثهایی هم درباره قطع ارتباط سوریه با لبنان وجود دارد و به زعم آنها این راه زمینی منجر به تسلیم هرچه بیشتر حزبالله میشود که حالا این گزینه در برابر روی کار آمدن گروهی در سوریه که چندان هم روی خوشی به ایران و حزبالله و شیعه نشان ندادهاند به نظر نمیرسد گزینه آن چنان مهمی باشد.
قطعاً رژیم صهیونیستی اهداف بزرگی برای گسترش در منطقه دارد و اینها بخشهایی از آن طرح است. بحث اینکه میخواهد خودش را ترمیم کند. سعی میکند چهره شکست خورده خودش را در برابر غزه و حزب الله با این نوع مانورها و این نوع اشغالگریها بتواند مقداری ترمیم کند.
در بخشی از صحبت حضرت عالی اشاره کردید که همین طوایف و مذاهب را ما در لبنان هم داریم. اشاره کردید به برنامهریزیها و تاکتیکها و سناریوهای مختلف رژیم اشغالگر صهیونیستی. ممکن است این درگیریها گستردهتر شود و شاهد جنگ طولانیتر باشیم. آیا امکان یا احتمال تجزیه سوریه وجود دارد با توجه به این درگیریهایی که در این حجم میبینیم؟
کلاً سوریه از دیرباز کشوری بوده که زمینههای تجزیه در آن وجود داشته شاید یکی از دلایلی که یک نظام سکولار در دوره آقای حافظ اسد و آقای بشار اسد در آنجا حاکم بود همین بود که زمینهای برای ایجاد مذاهب و ادیان مختلف برای تفکیک و تجزیه سوریه پیش نیاید. با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی هم از چند پاره کردن سوریه سود میبرد که آنها به جان هم میافتند و از دشمن اصلیشان که رژیم صهیونیستی باشد در واقع به نوعی غافل میمانند، اما آنچه که الان در صحنه میبینیم متاسفانه نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی دنبال سوریه یکپارچه نیستند و تجربه کاری شان هم در این ۱۳ سال نشان داده که آنها هم قائل بودهاند که بخشهایی تحت کنترل آقای بشار اسد باشد و بخشهایی تحت کنترل ترکها و بخشهایی تحت کنترل خودشان ضمن اینکه حالا زمان را مناسب نمیدیدند. در آن موقع که اسرائیل بخواهد بخشهایی از آن را به سرزمینهای خودش ملحق کند و به سرزمینهای فلسطین اشغالی یک نوع رسمیت بدهد به طور مثال مثلا برای دروزیها هم سرزمینی را در نظر بگیرد و حیاط خلوت امنی برای خودش در داخل سوریه ایجاد کند.
روندی که امروز دیده میشود با توجه به مداخلهگریهایی که الان وجود دارد از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای عربی هم چندان به دنبال سوریه امن نیستند. در طول این ۱۳ سال هم تلاشهای زیادی کردند که نظام آنجا را به هم بریزند. ترکها خودشان نقش حمایتگرانهای از این گونه اعمال دارند و در هر حال الان سوریه با یک حکومت ضعیف و با تعدادی از همسایگان و بازیگران بین المللی مواجه است که آنها هم چندان از تجزیه سوریه نگران نیستند بلکه نوعاً بعضاً استقبال میکنند.
آقای امانی کشتار وحشیانه علویان به دست شورشیان وابسته به جولانی، اقداماتی که از سوی اتحادیه اروپا و از سوی انگلیس و سوئیس در همراهی اتحادیه اروپا و انگلیس میبینیم در لغو برخی تحریمهای سوریه. این رفت و آمد کشورهای غربی و آن اقداماتی که انجام میدهند در قبال هیئت حاکمه جدید سوریه گویای چیست چه تحلیلی را در پی دارد؟
در زمانی که نیروهایی علیه نظام آقای بشار اسد میجنگیدند یک وجهه خشنی داشتند هر چقدر هم کسانی که از آنها حمایت میکردند تلاش میکردند که اینها یک چهره متمدانه به خودشان بگیرند چندان موفق نبودند. همواره این گروهها تحت اسمهای مختلفی از داعش، تحریرالشام یا احرار تحریرالشام یا احرار شام و اسامی مختلفی بودند که اکثراً هم دارای صبغه اسلامی هستند یعنی وجهه اسلامی برای خودشان قائل هستند غیر از چند تا نیروهای دموکراتیک کرد که آنها سکولار هستند. در واقع اینها در صحنه سوریه آمدند و فعال شدند و به گونهای الان شرایط شرایط طائفهای شده. آنجا یک نوع خشونت نهادینه هم در سوریه وجود داشته از قبل و نه مربوط به تحولات مربوط به انقلابهای عربی و این خشونت الان به کار میآید که متاسفانه به نوعی کشتار انسانها مثل شکارچیهایی است که فقط برای کشتن شکارشان میروند به صحرا و بیابان. صرفاً هر جنبندهای را ببینند میکشند اصلاً نیت اسیر گرفتن ندارند یعنی به گونهای رفتار میکنند و این خشونت که این چند روز پیش دیده شده قطعاً طرف مقابل هم وقتی ببیند که نه به تسلیمش رضایت میدهند و نه به خانه نشینیاش و صرفاً او را در هر کجا ببینند میخواهند بکشند بدون هیچ علتی او هم به سلاح دست پیدا میکند. خودش را مسلح میکند و این راه را به عنوان یک راه برتر و بهتر نسبت به اینکه کنج خانهاش بنشیند و کشته شود انتخاب میکند این روند به شدت نگران کنندهای است داخل سوریه که حالا باید ببینیم که آقای احمد الشرع چقدر میتواند این فضا را کنترل کند.
فکر میکنید پرونده سوریه فکر میکنید به صورتی پیش خواهد رفت؟ فرجام درگیریهای داخلی را چطور خواهیم دید؟ درگیریها ادامه پیدا میکند یا نه با کشتارهایی که الان هم شاهدیم در واقع سرکوب خواهد شد؟
در واقع نوعی خونخواهی و انتقام گیری در درون سوریه نهادینه است و این کشتارها موج کشتارهای دیگری را در پی خواهد داشت. یعنی نمیتوانیم توقع داشته باشیم که بعد از روی کار آمدن دولت جدید، امیدهایی بود که نوعی عفو عمومی داده شود، افراد فکر انتقام را فراموش کنند. ولی این موجی که در چهار پنج روز اخیر شروع شده، موجی است که قطعاً میتواند دولت سوریه را با مشکل جدی مواجه کند.
برویم سراغ پرونده لبنان، برمی گردم به موضوعاتی در قبال پرونده لبنان، موضوع توافق آتش بس، تعهداتی که رژیم صهیونیستی در قبال این توافقنامه داده بود. اگر اشتباه میکنم، اصلاح بفرمایید، ۳۰ دیماه قرار بود از جنوب لبنان خارج شود، ولی همچنان اعلام کرد که استقرار طولانی مدت را برای پنج نقطه دارد. حمله پهپادی چهارشنبه گذشته یا حتی امروز، وضعیت الان لبنان چطور است؟
ابتدا دورهای ۶۰ روزه یعنی آتشبس موقت را شاهد بودیم. بعد از آن مجدداً سه هفته اضافه شد و قرار بود این مدت تمدید نشود و به یک آتشبس کامل براساس قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل که تأکید دارد که باید رژیم صهیونیستی برگردد به مرزهایی که در این ترسیم شده است .
در همین مدت به تعهداتش عمل کرد؟
آنچه که دیدیم، نه، رژیم صهیونیستی نقصهای زیادی داشت. بالغ بر هزار یا الان اگر درست بگویم بیش از هزار مورد ثبت شده است، الان عدد دقیق آن خاطرم نیست، موارد نقض آتش بس. به طور مثال در طول آن ۶۰ روز و در طول آن کمتر از سه هفته، پهپادهای رژیم صهیونیستی بالای سر بیروت میگشتند، این خودش نقض آتشبس است. یا اینکه تمام خانهها را از بین بردند، خانههای در جوار مرز را از بین بردند. گاهی اوقات برخی خودروها را که از نظر آنها مشکوک بودند مورد هدف قرار دادند.
در طول این دوره حزبالله ۲ کار میتوانست بکند، یکی او هم موارد نقض را به شکل خودش پاسخ بدهد. دوم اینکه دولت لبنان و آمریکا و فرانسه و ارتش و یونیفل یعنی این پنج مؤسسه و کشور، قرار بوده بر این نقض آتش بسها مقابله کنند و اجازه ندهند که نقض آتش بس شود. آمریکاییها و فرانسویها پای قطعنامه و توافق را امضا کردند، دولت خودش را موظف دانسته که با اینها مقابله و از کشور دفاع کند. ارتش در جایگاه خودش قرار بوده این کار را انجام دهد و یونیفل هم به عنوان مؤسس سازمان بین المللی. حزب الله راه دوم را برگزید و گفت این پنج تا که قول دادند که آتش بس برقرار بماند، ما صبر میکنیم ببینیم اینها آیا به تعهدات خودشان عمل میکنند یا نه. یک سؤال همیشه بزرگی در لبنان وجود داشت که چرا یک مجموعه مسلح باید خارج از ارتش وجود داشته باشد و حزب الله چرا باید دارای نیروی مسلح باشد. اصل استدلال حزب الله این بود و همچنین حرکت امل این بود که تا وقتی که ارتش لبنان و نیروهای یونیفل نمیتوانند از لبنان دفاع و حفاظت کنند، براساس اصل مسلم حق دفاع از خود، حزب الله میتواند دارای سلاح باشد و از موجودیت خودش و لبنان و خانههای افراد خودش حفاظت کند و خانههای مردم لبنان این حق دفاع را داشته باشد.
در طول این سالیان زیادی که وجود داشت، از ابتدای انقلاب اسلامی و قبل از انقلاب اسلامی هم وجود داشت،اینها آمدند و از لبنان دفاع کردند، حرکت امل و حزب الله. الان بعد از اینکه جنگ در گرفت و خرابیهایی وارد شد، یکسری انتقادهای داخلی به حزب الله شد که به علت تحرک شماست که اسرائیل حمله میکند. اخیراً هم وزیر خارجه لبنان در مصاحبهای در تلویزیون همچنین چیزی گفت. این موضوع، چون اهمیت دارد، میخواهم وقت بیشتری برای توضیح داشته باشم، حزب الله لبنان گفت هیچ اقدامی علیه این نقض آتش بس انجام نمیدهیم، اگر نیروهای خارجی میخواهند دخالت کنند، اگر ارتش، اگر دولت، اگر یونیفل، این گوی و این میدان بروید و این کار را انجام دهید. در واقع این حرکت را انجام داد تا بتواند اثبات کند که برای دفاع از لبنان، ارتش، یونیفل، آمریکا، فرانسه و دولت و اینگونه کشورها هیچگونه کفایت نمیکند و اگر اسرائیل هر زمان فرصت ببیند و ضعفی ببیند، همان کاری که در سوریه کرد بر سر لبنان خواهد آورد. این بحث است. اینجا یک بحث هم مطرح شد که گفته شده لبنان شده است محل درگیری دیگران. به طور مثال گفته شد که اینجا محل درگیری ایران و اسرائیل است و مردم لبنان دارند فدا میشوند. اینجا هم باز همین اصل ثابت میکند، نه ایرانی در کار است و نه حزباللهی برای دفاع اسلحه کشیده است. همین امروز یک ترور انجام داده است. گزارشگر شما در بیروت این را گفت که ۲۰ نقطه را دیشب زده؛ بنابراین این درست نیست که لبنان محل جنگ ایران و اسرائیل است، خیر، لبنان محل دفاع مردم لبنان از حکومت و کشور و خاک و سرزمین خودشان در برابر رژیم صهیونیستی است. یک دلیل واضحی هم که در این موضوع وجود دارد، اینکه قبل از اینکه جمهوری اسلامی به وجود بیاید، اسرائیل چندین بار حمله کرده و به بیروت آمده و اشغال کرده و همواره حملاتی را داشته و هرگاه اراده میکرده بیروت را بمباران میکرده است.
الان حزبالله در فضایی است که میخواهد این را اثبات کند به همه که اگر حزب اللهی هم وجود نداشته باشد شما تصور نکنید اسرائیل در سر مرزهای قطعنامه ۱۷۰۱ خودش میایستد، نه هر زمان ضعفی ببیند، یعنی الان باید خیلی واضح گفت اگر حزب الله سلاحش را زمین بگذارد یا به زعم آنها خلع سلاح شود، قطعاً رژیم صهیونیستی نه تا بیروت بلکه تا شمال لبنان خواهد آمد و این منطقه را اشغال خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی بعد از شهادت زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، سیدحسن نصرالله و فرماندههای شاخص حزب الله، جنگ روانی و رسانهای بزرگی راه انداخت و آن را گره زد به عدم کسب دستاوردهایی که باید کسب میکرد. با وجود این همه هزینه، این همه برنامهریزی سالهای سال و روی این موضوع تمرکز کرد، روی این نتیجه میخواست نتیجهگیری کند و این بازی روانی را ادامه دهد که همه چیز با رفتن سیدحسن نصرالله شهید مقاومت به پایان رسیده.
رسانههای غربی را که مرور میکنیم، برخی از آنها معتقد بودند که شهادت سیدحسن نصرالله و موضوع مراسم تشییع این شهید مقاومت یعنی پایان حزب الله. اما ما بیاییم سمت دیگر این موضوع را ببینیم، جمعیت میلیونی که رسانههای مختلف جهان دیگر نتوانستند آن را انکار کنند؛ مردمی که چه از لبنان و چه از کشورهای مختلف در یک حمایت عظیم از حزب الله در تشییع این سید مقاومت حضور داشتند، نظر شما چیست؟
من در لبنان مورد این سؤال قرار گرفتم، چه از جانب دیپلمات و سفرای کشورهای غربی یا دیگر کشورها و چه از باب مردم عادی. سؤالی وجود دارد. در برابر هر کس باید استدلال خودش را داشت. اصل این استدلال این است که با کشتن افراد پیروزی حاصل میشود. حتی وجود منحوس رژیم صهیونیستی اینها معتقد هستند که هیتلر ۶ میلیون از اینها را در جنگ جهانی دوم کشت. الان آثاری از هیتلر نیست، اگر قرار است که ما قاتل کسی که بیشترین قتل را انجام داده، به عنوان طرف پیروز و جنگ جهانی دوم و تعداد تلفاتی که کشورهای اروپایی و شوروی و روسیه در زمان جنگ جهانی اول دادند، دهها و صدها برابر تلفات آلمان هیتلری است ولی پیروزی با هیتلر و آلمان نبود، بعد از آن کشورش تقسیم شد، آلمان شرقی و آلمان غربی و طرفهای پیروز آمدند و اروپا را برای خودشان تقسیم کردند.
بنابراین اینکه ادعا شود که سیدحسن نصرالله را شهید کردند یا عملیات پیجری انجام دادند یا فرماندهها را زدند، اینها هیچکدام دلیل بر پیروزی نیست. آنچه که میتواند دلیل پیروزی باشد اینکه آیا بعد از شهادت سید شهید و سیدهاشم شهید، آیا نیروی حزب الله افت کرد یا نه. آیا الان حزب الله دارای قدرت قبلی خودش است یا نیست.
یا حتی مقاومت در لبنان، محبوبیت گذشتهاش را دارد یا نه؟
مردم غزه موهبتی دارند که میتوانند هر هفته در این چند هفتههای اخیر، پیروزی خودشان را از لحاظ رسانهای داد بزنند. میآیند و یک مراسم تسلیم گروگانها یا این افرادی که گرفتند است و با لباس نظامی میآیند و همه میگویند احسنت بر حماس که این وجه پیروزی را داشت. حزب الله در این مسئله برگی نداشت که بتواند این پیروزی خودش را داد بزند. یک مرحله این پیروزی خودش را داد رسانهای زد، آن زمانی بود که مردم جنوب لبنان سرازیر شدند و به خانههای خودشان رفتند، همان روز ۲۰، ۳۰ تا شهید دادند ولی رفتند.
در صورتی که ما چنین صحنهای را در شمال فلسطین اشغالی از سوی صهیونیستهای فراری از شمال فلسطین اشغالی نمیبینیم. صحنه دیگری که رقم خورد که ارزش آن هزاران برابر از آن صحنههای قبلی است، صحنه تشییع بود. نظم برگزاری که نشان دهنده این است که سازمانی به نام حزبالله وجود دارد که میتواند تنظیم کند، افراد بیایند، آدمها را بیاورند، کشورهای خارجی در جایگاه مراسم پرشکوهی درست کنند. بعد هم جمعیتی زیادی که آمد، خیلیها در عدد این جمعیت میخواهند مناقشه کنند، چند نفر بودند، ۳۰۰ هزار نفر بودند، ۴۰۰ هزار نفر بودند، یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بودند، ولی الان چیزی در داخل لبنان ثبت شد. طرفداران یا پیروان یا حامیان مقاومت و حامیان سید شهید، این عدد و این نظم و این تشکیلات شد. اگر کسی در لبنان دارای چنین نظم و تشکیلات و عددی است، ورزشگاه بیروت آماده است. در آن ورزشگاه ۶۵ هزار نفر در صندلیهای اطراف، بالا و ۲۳ هزار صندلی در پایین بود. تعداد بسیار زیادی از شخصیتهای ایرانی آمدند، در رأس آنها جناب قالیباف و عراقچی بودند و تعداد زیادی از دفتر حضرت آقا نمایندگان حضرت آقا، قوه قضائیه، شورای نگهبان، مؤسسات مختلف، حتی از صدا و سیما گروههای بسیار زیادی آمده بودند. بعضی هایشان هم همینطور براساس علاقه آمده بودند، تعداد زیادی نماینده مجلس آمده بودند، با هزینه شخصی، بدون هیچ چشم داشتی که ما شب کجا باید بخوابیم، کدام تشریفات راجع به ما رعایت میشود. خیلیها آمده بودند، من بعدها عکسها را دیدم که مثلاً فلان نماینده آمده بوده و من ملاقاتش نکردهام، این از جانب ایران بود. از جانب کشورهای خارجی، بسیار هیئتهای مختلفی آمدند، به ویژه هیئتهای مردمی و مردم لبنان هم در این تشییع آنچه که نشان دادند، یک برگهای بود که این برگه پیروزی مقاومت تا سالیان سال در صحنههای اجتماعی سیاسی لبنان نقش بازی میکند. به نوعی نشان داد که مقاومت در لبنان قابل حذف نیست و این جریان یک جریان ریشه داری است که توانایی ایجاد چنین صحنههایی را دارد.
رژیم صهیونیستی درحال تغییر بی سر و صدای مرزهای لبنان است. به نظر میرسد که رئیس مجلس لبنان هم خبر داده که اشغالگری رژیم صهیونیستی تنها محدود به پنج تپه مرزی نبوده است، بلکه این رژیم یک نوار مرزی ایجاد کرده که یک یا ۲ کیلومتر در خاک لبنان امتداد پیدا کرده.
سؤال اینجا است که هدف رژیم صهیونیستی از ایجاد این منطقه حائل چیست و نکته مهمتر اینکه واکنش دولت و مقاومت و مردم لبنان در مقابل این تجاوزگری رژیم صهیونیستی برای ادامه حضور در خاک لبنان چیست. با توجه به اینکه اعلام آمادگی کرده برای حضور طولانی مدت در خاک لبنان؟
الان بحثی داریم به نام همان بحث پنج نقطهای که فرمودید. یک بحث طمع ورزیهای رژیم صهیونیستی است. واقعیت این است که الان رژیم صهیونیستی معضل بزرگی دارد که آزارش میدهد بخصوص در صحنه داخلی و آن این است که بین ۷۰ تا ۲۰۰ هزار شهروند صهیونیست هستند که اینها در شمال فلسطین اشغالی و در نزدیکی مرز لبنان اسکان داشتند، فرار کردند و رفتند.
هرچقدر دولت صهیونیستی تلاش میکند که اینها برگردند، برنمیگردند یا اگر برمیگردند بسیار به شکل کند و با توقعات فراوان و با درخواستهای تضمینهای فراوان که ما باید جان مان در اینجا حفظ شود. رژیم صهیونیستی اشغالگریهای مختلفی در جنوب لبنان داشته. از سال ۱۹۸۲ اینها تا بیروت آمدند، بعد خرده خرده رفتند صیدا، صور و بعد نبطیه تا جنوب لیتانی رفتند تا اینکه چندین مرحله عقب نشینی کردند و مرحلههایی که رفتند در سال۲۰۲۳ ، 2 سال پیش اینها در مرزهایی وجود داشتند که نقاط کمی از اشغالگری براساس مرزهای ۱۹۲۳ وجود داشت. الان رژیم صهیونیستی برای اینکه به قول خودش تضمینی برای بازگشت آنها داشته باشد، میآید یک نقطههایی را میخواهد اشغال کند تا آنها برگردند. ولی هیچگاه در همین نقاطی که اشغال کرد در زمانهای مختلف و بعضاً تحت همین مقاومتهای گاه و بی گاهی میشده از طرف جنوب لبنان مجبور شدند خارج شوند در سال ۲۰۰۵ و خرده خرده عقب رفتند.
منازعه اخیری که بر اساس مزارع شبعاست که آن هم اخیراً قبل از بحث طوفان الاقصی در هفتم اکتبر بود، آنها تلاشهایی کرده بودند و حزب الله تلاش داشت که دهکدهای به نام قجر را بیرون کند. داشت به تدریج آنها را برمی گرداند به همان مرزهای ۱۹۲۳ که مرزهای تعیین شده توسط دولت بین لبنان و فلسطین آن زمان است.
آقای دکتر امانی در موضوع توافقنامه آتش بس غزه فکر میکنید که چشم انداز توافق آتشبس غزه با توجه به عهدشکنیهای مکرر رژیم صهیونیستی در انواع توافقنامهها و زمانهای مختلف، به چه سمتی خواهد رفت؟
البته رژیم صهیونیستی پایبندیاش به توافقها و آنچه که امضا میکند و یا خودش را ملتزم میکند که این کار را انجام دهد بستگی دارد به قدرت طرف مقابل به طور مثال یک توافقی به نام توافق ۱۹۷۴ بین اسرائیل و سوریه وجود داشت که با هم درگیر نشوند سوریه پایبند آن بود، اما بلافاصله که نظام آقای بشار اسد ساقط شد ساعتی نگذشت که آنها این توافق را زیر پا گذاشتند و حمله کردند و تمامی زیرساختهای نظامی سوریه را از بین بردند، بنابراین زبانی که رژیم صهیونیستی میفهمد زبان زور است یک محاسبات نتانیاهو داشت در باب اینکه بایدن با او همراهی نمیکند و ترامپ با او همراهی خواهد کرد.
ترامپ قبل از اینکه بیاید تهدید کرد که باید جنگ در غزه پایان داده شود این نوع تهدید به گونهای برآورد شد که با توجه به اینکه ترامپ با آمریکا و اسرائیل روابط نزدیکی دارند فکر کردند که این تهدید تهدیدی علیه مردم غزه است. اما در واقع هشداری به نتانیاهو بود. نتانیاهو تصور میکند که ترامپ برای او بیشتر از بایدن در واقع فداکاری میکند بیشتر از بایدن از او حمایت میکند در صورتی که به نظر من اصلاً ترامپ این نیست درست است شعارها و در واقع مطالب بسیار زیادی در حمایت از نتانیاهو میگوید ولی این خوشبینی نتانیاهو به ترامپ در صحنه عملی محقق نشد. تهدیداتی که ترامپ میکند صرفاً به خاطر این است که یک نوع ایجاد جنگ روانی کند به کمک نتانیاهو و عملاً کاری به نفع او انجام نداده. من فکر میکنم که نتانیاهو به زودی از ترامپ سرخورده شود به علت اینکه او توقعهایی از ترامپ دارد که ترامپ آنها را اجرا نمیکند توقعاتی که حالا مشخص است در بحث دفاع تمام قد از رژیم صهیونیستی، بحث حمله به منافع ایران در داخل منطقه یا احیاناً به زعم نتانیاهو اینکه آمریکا علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد اینها را دارد. نتانیاهو تصور میکند که این ترامپی که بر سر کار آمده پای نتانیاهو خواهد ماند، بنابراین این موضوع در صحنه غزه تأثیر گذاشته است. آنچه که نتانیاهو نمیتواند جواب داخل خودش را بدهد این است که مجبور است تک تک این اسرایی که نزد حماس دارد و از طریق توافق و با آزاد کردن تعداد مشخصی زندانی اینها را آزاد کند. توقع این بود که فکر میکرد نتانیاهو میتواند با آمدن ترامپ به گونهای رفتار کند که این معادله به هم بخورد که تا الان این معادله به هم نخورده است.
آقای امانی، نشست جده، ۵۷ کشور با قاطعیت طرح کوچ اجباری ترامپ را محکوم کردهاند. بپردازیم به کشورهای اسلامی و وظایفی که آنها در قبال مظلومین مقتدر در غزه و فلسطین دارند؟
البته کلاً از کشورهای عربی به ویژه و همچنین کشورهای اسلامی بیش از این انتظار میرود که در برابر این جنایتهایی که دارد میشود، به محکوم کردن صرف اقدام نکنند. همچنان درباره اقدامهای رژیم صهیونیستی در داخل سوریه به عنوان یک کشور عرب مسلمان هم به نظر من لازم بود که اینها موضع قویتری بگیرند.
ولی در هر حال همین موضع یکپارچه درباره بحث مهاجرت دادن مردم غزه یا تعیین تکلیفی غیر از آنچه که خیلی از کشورهای عربی به ناچار قبول کرده بودند و فکر میکردند که راه حل نهایی فلسطین ایجاد ۲ دولتی است، (خوب بود) الان این ۲ دولتی هم که بسیاری از این کشورهای عربی، در مذاکرات با ایران میگفتند شما به این رضایت بدهید و موضوع فلسطین حل شود، مشخص شد که این هم خواب و خیالی بیش نبود، آمریکاییها و خود رژیم صهیونیستی هیچگاه ذرهای از سرزمینی که اشغال کردهاند را به فلسطینیها نخواهند داد و اگر هم میدهند تحت شرایط خاص خودش است و برای سرکوب مبارزین است. آنچه که ثابت شده و دولتهای اسلامی و سازمان همکاری اسلامی باید حمایت کنند، حمایت از مقاومت است که تنها راهی است که میتواند رژیم صهیونیستی را بر سر جای خودش بنشاند.
ارسال نظر