بفرمایید زهر!/ شبجمعه؛ از آوینی و نوذری تا امروز
شبکههای ماهوارهای مهاجم همچنان به پیشروی خود ادامه میدهند و نسل جوان ما بی هیچ دفاعی، پذیرای این تهاجماند... این که دست روی دست گذاشتهایم تا به هویت نسل جوان ما تعرض شود، تلخ است.
به گزارش خبرگزاری موج، شبکههای ماهوارهای مهاجم همچنان به پیشروی خود ادامه میدهند و نسل جوان ما بی هیچ دفاعی، پذیرای این تهاجماند، و این سوال تاریخی مهم را به همراه میآورد که آیا دفاع از حریم یک کشور، فقط به دفاع از خاک اطلاق میشود؟ آیا قرار نیست از هویت و آینده یک نسل دفاع شود؟آیا اصولا راهکار عملیاتی در این زمینه وجود دارد یا همه چیز در حد حرف است؟
از آوینی و نوذری تا ...
روزگاری در شبهای جمعه، نه «مسابقه هفته» مرحوم منوچهر نوذری، که «روایت فتح» شهید آوینی هم در تلویزیون بیننده داشت. امروز نسل عوض شده، ابزار متنوع شده، از نوذری و آوینی خبری نیست. از حساسیت و دغدغه هم نه آنچنان در خانوادهها خبری هست و نه از متولیان فرهنگی. راهکارهای سلبی هم دیگر جواب نمیدهد. فیلتر، کارکردش را از دست داده و به شوخی کودکان و نوجوانان بدل شده. حتی یک کودک خردسال ۶ ساله هم فیلترشکنها را میشناسد! وقتی در کوچه و خیابان راه میروی، خانوادهها هم حرف از «شب جمعه» فلان شبکه ماهوارهای میزنند.
هیچکس انتظار ندارد شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، به اعتلای فرهنگ ایرانی- اسلامی بپردازد. قرار هم نیست آن شبکهها، با اهداف عالیه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هماهنگ شوند و برای تولید برنامههای ما، اسپانسر پیدا کنند! آنها پولشان را از جایی دیگر میگیرند و قطعا در ازای پولی که میگیرند، موظفند خدمات ریز و درشتی را به حامیان خود ارائه دهند. حال این که بیاییم بگوییم به عنوان مثال شبکه من و تو با برنامه مبتذل «شب جمعه» قرار است چه بکند و حامیانش ضدانقلاباند یا صهیونیستاند، چه دردی را دوا میکند؟ مگر قرار است اتفاق دیگری رخ دهد؟ مگر آنها از ما پول میگیرند؟ مگر آنها توجهی به خواست گروههای مختلف مردم کماکان با ریشه و دغدغهمند در ایران را دارند؟ مگر حامیان این برنامه و این دست برنامهها قرار است در راستای فرهنگسازی بومی کشور قدم بردارند؟ اصولا مگر من و تو، زیرمجموعه صداوسیما یا وزارت ارشاد است؟ آیا از پول بیتالمال استفاده میکند؟ آیا در مقابل جامعه مسئولیتی دارد که از آن مسئولیتی بخواهیم؟
فرار مدلها بعد از فرار مغزها!
متاسفانه، مثال مرغ و تخم مرغ، اینجا هم صدق میکند. آیا من و توی غربی متأثر از نسل جوان هویتباخته ماست یا این نسل، تحت تأثیر آنها هستند؟
یکی از مسائلی که با دیدن برنامههای متنوع و رو به تکثر شبکههای ماهوارهای خود را نشان میدهد، حضور ایرانیان نسل دهه هفتادی است که اگر در ابتدای فعالیت این شبکهها به نظر میرسید فارسی زبانهای تینایجر، ایرانیان مقیم خارج از کشور یا متولدین خارج از ایران هستند، این روزها نحوه صحبت کردن و رفتار افراد در قاب برنامههای ماهوارهای، نشانگر آن است که اینها علاقمندان به مدلینگ و اجرا هستند که شاید در همین سالها و ماهها و روزهای اخیر مهاجرت کردهاند چرا که نشانههای عرفی این نسل را با خود دارند. به نسل عجیب و پیچیده دهه هفتاد و هشتاد اشاره شد و باید گفت ارزیابی شخصیتی این نسل، نشان دهنده آن است که شخصیت شان چگونه توسط آنچه از بیرون می گیرند شکل می گیرد. یکی از دلایل عمده این وضعیت رشد سریع تکنولوژی ارتباطی از تلفن همراه و ماهواره هاست که بر جامعه اثر می گذارد و رفتارهای اکتسابی جامعه در حال گذار اینگونه به وجود می آید.
در این شرایط چه انتظاری میتوان داشت که رفتار، گفتار، پوشش و آرایش را از آن سوی مرزها نگیرد؟ به عبارتی دیگر برخلاف آنچه به نظر میرسد، این نسل با مختصات خاص خود در آن شبکهها دیده میشوند در حالی که ذهن و فکر و عقیدهشان، قبل از این که در برنامههای آنها بروز پیدا کند، اینجا و در همین خاک، متأثر از فرهنگسازی وارداتی غربیها، ساخته و پرداخته شده است. جایگزینی بیبندوباری رفتاری به جای حیا و از رنگ و رو رفتن تعهد و باورهای اخلاق شرقی، آنچیزی است که کلیدش از داخل کشور زده شده و حالا در شبجمعه و برنامههای مبتذل نظیر آن خود را مینمایاند.
وقتی در تهران و شهرهای ریز و درشت، روابط گاه به بدترین شکل ممکن خود را نشان میدهد، چه انتظاری از ترویج فلان عقیده منحرف از این برنامهها میرود؟ اگر نگران این هستیم که نکند رابطه همجنسخواهی این مسابقه فکر جوانان ما در داخل کشور را آلوده نکند، باید کمی هم به این فکر کنیم که بخشی از این جوانها، قبل از دیدن این برنامهها، خود آلوده شدهاند و ذهنشان مهاجرت و پناهندگی و تسلیمشدن است!
بفرمایید زهر!
این که دست روی دست گذاشتهایم تا به هویت نسل جوان ما تعرض شود، تلخ است. هشت سال دفاع مقدس پر از قهرمان و حماسه است و دو دهه اخیر، پر از منفعتطلبی و خیانت. واقعا به خوردن جام زهر میماند که یکی از مقصران مهم تطور نسل جدید، وابستگیهای ذهنیاش به خوراک رسانههای غربی و وابستگی جسمی و روحیاش به انواع مخدرات و تخدیرکنندهها را سازمان عریض و طویل صداوسیما بدانیم. رسانهای که باید امید به زندگی را هر لحظه به وجود بیاورد و نمیتواند. رسانهای که باید جوان ما آن را از خود بداند و نمیداند! گفتنیها کم نیست...
ارسال نظر