به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، فیلم سینمایی هشتگ که این روزها بر پرده سینما رفته، تجربه ای متفاوت برای  نیوشا ضیغمی و سینمای ایران محسوب می شود چرا که در این فیلم کمدی، این بازیگر با گریمی نسبتا سنگین و متفاوت، در قامت یک مرد مسن بر روی پرده ظاهر شده است. بر همین اساس با محسن ملکی طراح گریم با نویسندگی و کارگردانی رحیم بهبودی‌فر به گفتگو نشسته ایم که جزییات آنرا در ادامه می‌خوانید:

اجرای یک اسپشیال میکاپ در فیلم هشتگ

محسن ملکی در مورد دسته بندی گریم انجام شده بر روی نیوشا ضیغمی گفت: این گریم، جزء گریم های خاص و اسپشیال میکاپ محسوب می شود. خیلی ها در ذهنشان گریم های ویژه را زخم و سوختگی و امثال اینا می دانند.اما اصولا هر قطعه و پروتزی که روی صورت بازیگر نصب می شود، خواه ریش و سبیل باشد یا مو و بینی مصنوعی و یا هر چیز دیگری، همه اینها زیر مجموعه همان اسپشیال میکاپ محسوب می شوند.

اولین گزینه این نقش نیوشا ضیغمی بود

ملکی درباره این که آیا از روز اول در فیلم نامه این تغییر چهره مشخص شده بود، گفت: از روز اول تغییر چهره در فیلمنامه آمده بود ولی توضیحاتی درباره آن داده نشده بود و یکی از وظایف من به عنوان طراح گریم این است که ایده هایی به کارگردان بدهم. من هم ذهنیت بهبودی‌فر را به نوعی تکمیل کردم و این تغییر چهره به این شکل که مرد باشد، تکمیل شد.

وی در مورد دلیل پیشنهاد چنین گریمی گفت: در واقع این قصه می طلبید که چنین اتفاقی در آن بیفتد. یک بخشی از ایده تغییر چهره این آدمها در قصه، می تواند ساخته ذهن کارگردان یا نویسنده باشد که در یک خط قصه، در این رابطه توضیحی داده می شود و با پیشنهاد طراح گریم این کار تکمیل‌تر می‌شود. در فیلم سینمایی هشتگ هم، این اتفاق افتاد و ما تغییر چهره داشتیم. جالب این است که تا آخرین لحظات بهبودی‌فر هم دقیقا نمی‌دانست که چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد. ما اتصالات را حاضر می‌کردیم و چون تا روزی که نیوشا ضیغمی می‌خواست جلوی دوربین برود، فرصت تست گریم به شکل مجزا نبود، ما فقط این قطعات را چند بار پرو کردیم تا اندازه‌ها درست در بیایید. زمانی که بهبودی‌فر، ضیغمی را در راه پله دید، شگفت‌زده شد و اصلا او رانشناخته بود؛ همانطور که بچه های فیلم برداری هم او را نشناختند و این یک خاطره و تجربه بسیار خوب و در عین حال سخت، هم برای من و هم برای ضیغمی بود.

ملکی در مورد انتخاب بازیگر و گریم او چنین گفت: قبل از انتخاب بازیگر، فیلمنامه را با کارگردان خواندیم و صحبت کردیم. نیوشا ضیغمی اولین کاندیدایی بود که برای این نقش در نظر داشتیم؛ زیرا این ایده در ذهنمان بود که تغییر چهره یک کنتراست خیلی شدید داشته باشد و وقتی ایجاد شد، تفاوت فاحشی به وجود آید. می‌خواستیم به چیزی برسیم که قابلیت اجرایی نیز داشته باشد، بنابراین من ذهنیت کارگردان را تکمیل کردم . من فقط یک بار، دو یا سه اتود کامپیوتری زدم. ضیغمی هم استقبال کرد و در یکی از آنها به توافق رسیدیم. خیلی همکاری خوبی با من داشت.

ضیغمی یکی از مردان سینمای ایران است!

این طراح گریم در مورد سختی های اجرای چنین گریمی گفت:  با تجربه قبلی که داشتم می گفتم که تحمل بازیگر در این مسئله، بسیار مهم است چراکه این یک گریم سخت خواهد بود. گریمی که اگر قالب گیری و موارد دیگر آن را کنار گذاریم، فقط اجرای آن، 5 الی 6 ساعت در هر نوبت طول می کشد. این گریم تماما پروتز است یعنی کل مو و ریش و سیبیل همه پروتز است و بازیگر باید کسی باشد که آن را تحمل کند و اگر ما هزینه کنیم و بازیگر تحمل نکند یعنی ما باخته ایم و کار دیگری نمی شود انجام داد. ما قرار بود که یک الی دو جلسه برداشت با این گریم داشته باشیم ولی چهار جلسه طول کشید و انصافا ضیغمی خیلی تحمل کرد و خیلی صبورانه با ما همکاری داشت. تحمل یک چنین گریمی برای مردان سخت است چه رسد به خانم ها. از همین رو من به شوخی می گویم که نیوشا ضیغمی با این تحملی که دارد یکی از مردان سینمای ما است!

دلیل تفاوت گریم ضیغمی از پانته‌آ بهرام

محسن ملکی در مورد تجربه اش در اجرای گریم مردانه بر روی صورت زنان گفت: این دومین باری بود که یک چنین گریمی را بر روی یک بازیگر زن انجام می دادم. در واقع یک بار 12 سال پیش برای سریال جستجوگران، بر چهره پانته‌آ بهرام انجام دادم؛ که چون قصه ایجاب می کرد، آن کار با تمام ریزه کاری‌ها و چین و چروک‌هایی که در چهره یک پیرمرد بود، انجام شد. این توضیحی بود که بعد از انتشار عکس گریم نیوشا ضیغمی گذاشتم چرا که، واکنش‌های خیلی متفاوتی راجع به این که این بازیگری که مرد شده، پوستش زنانه است و چیزهای شبیه به این بوجود آمد. من این کامنت را منتشر کردم توضیح دادم که در آن سریال، آن شخصیت یک کلاه بردار حرفه ای بود که باید آن اتفاق برایش می افتاد. ولی در فیلم هشتگ اگر چهره نیوشا ضیغمی با آن چین و چروک ها انجام می شد، اشتباه بود. در واقع من کاملا حساب شده جلو رفتم و اگر ما با چین و چروک های ریز و پوست پیر مواجه می شدیم در روند قصه اشتباه و غلط بود. زیرا در داستان این فیلم، گریموری که آن گریم را انجام می دهد یک دانشجو است و دارد تمرین می کند و یک اتودی می زند. بنابراین قصه ایجاب نمی کند که آنقدر پیشرفته باشد و بیننده در فیلم هشتگ بر خلاف آن سریال، می داند که کاراکتر یک زن است، بنابراین نمی تواند آن ریزه کاری‌ها در کار باشد.

فیلمنامه نویسان گریمور ایرانی را باور ندارند

ملکی در مورد مقایسه سختی کار اجرای گریم‌های خاص در سالهای دور سینمای ایران با گریم های جدید گفت: این کار همچنان، سختی و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. مثلا اگر قرار است همانند آنچه در فیلم سینمایی سوته‌دلان علی حاتمی اتفاق افتاد، یک سر با آن ویژگی‌ها ساخته شود، همان قالب‌گیری و پروتزها لازم است. گرچه قطعا یک سری متریال جدید آمده است و شاید آن کار با این متریال، بهتر و جدیدتر انجام شود، ولی مراحل کار همان است.

وی افزود: اگر 30 یا 40 سال پیش، یک پروتز پوستی و یا گونه و چانه یا یک بینی مصنوعی می خواستند که باید ساخته شود، همان مراحلی که در قالب گیری‌های آن زمان انجام می‌شد، در زمان حال هم باید انجام شود و فرقی نمی کند که در ایران باشد یا در هالیوود؛ تنها این متریال است که جایگزین می شود. مثلا آن زمان ممکن بود از لاتکس استفاده کنند و الان از انواع و اقسام سیلیکون‌ها استفاده می شود اما همچنان، پیچیدگی ها و سختیهای خودش را دارد.

ملکی در مورد اینکه چرا در کشورمان این نوع گریم را کمتر می‌بینیم، تصریح کرد: به هر حال اگر سختی و زمانبری اجرای این نوع گریم را کنار بگذاریم، این اسپشیال میکاپ‌ها که در آن از پروتز استفاده می شود،  یک تخصص ویژه و همچنین تجربه خاص می خواهد، که متاسفانه تعداد همکارانی که این نوع کارها را انجام می دهند زیاد نیستند.

این گریمور با سابقه خاطر نشان کرد: یکی از دلایل دیگر این است که تهیه کنندگان زیر بار هزینه های سنگین آن نمی روند.

وی افزود: دلیل دیگر این است که حتی فیلم‌نامه نویسان هم در فیلم‌نامه چنین چیزی را لحاظ نمی کنند؛ چرا که هنوز خیلی از فیلمنامه نویسان توانایی گریمورهای ایرانی را باور ندارند در صورتی که کشورهای همسایه و حاشیه خلیج فارس، خیلی بیشتر کار ما را قبول دارند و به این نتیجه رسیده اند که گریمورهای ایرانی، توانایی خیلی بالایی دارند. به همین خاطر خیلی از کشورهای منطقه از این گریمورها استفاده می کنند، ولی در ایران هنوز جا نیفتاده است و شاید به خاطرهزینه یا به خاطر آن تخصص ویژه ای که گریمورها باید داشته باشند. هنرمندانی هستند که خیلی خوب در این زمینه کار می کنند و متاسفانه مسائلی که گفته شد باعث می شود که این بخش از گریم مظلوم واقع شود.

اجرای گریم یک کار گروهی است

ملکی در پاسخ به این سوال که آیا اجرای گریم فیلم هشتگ یک کار گروهی است یا به تنهایی انجام شده، اظهار داشت: من به تنهایی این کار را انجام نمی دهم و این کار یک کار گروهی است. گرچه در ایران مانند بسیاری از کارها ممکن است صفر تا صد کار را خود طراح گریم انجام دهد، ولی در همه جای دنیا به این شکل نیست و همه چیز جداست. در همین کار هم بخشی از کار را کسان دیگری انجام داده اند مانند بافت سبیل، بافت مو و حتی ساخت آن پوستی که روی سر کشیده می شود را شاگردان خودم انجام دادند.

وی ادامه داد: قالب‌گیری آن را خودم به همراه چند تن از همکاران و مجری‌های گریمم انجام داده ایم، چرا که یک نفره نمی شود و باید کار باید تقسیم شود. مثلا بافت ریش و سییل و یا ساخت دندان کارهای تخصصی است و وقتی به شکل تخصصی به آن نگاه شود و من به آدم متخصص بسپارم، مطمئنا کار دقیق و ایده‌آل تر از آب در می آید. در این کار هم ریش و سبیل، توسط پیام ابوالحسنی بافته شد که در تصاویر پشت صحنه هم که مربوط به قالب گیری است، کاملا مشخص است.

اجرای گریم بهاره رهنما از روی ناچاری بود

ملکی درباره گریم بهاره رهنما و فانتزی بودن گریم او نسبت به آنچه که در این فیلم بر روی چهره نیوشا ضیغمی اتفاق افتاده، پاسخ داد: در واقع این که گریم رهنما، شبیه کاراکتر مشهور دزد عروسک ها شده اتفاقی بود و هرگز چنین چیزی در ذهن من نبود. طرح اولیه، یک گونه برجسته با چانه متفاوت و فرم بینی دیگری بود که متاسفانه نشد آن کار را انجام دهیم و رسیدیم به این بینی که با خمیر درست شده بود.

وی تصریح کرد: اصلا قرار نبود این باشد و مانند ضیغمی تمام قالب‌گیری‌هایمان را برای چهره او هم انجام دادیم و تمام پروتزها، مانند پروتز بینی گونه و چانه ساخته شد. یک بار هم همه این‌ها را پرو کردیم. اما متاسفانه فرصت این که تست گریمی را انجام دهیم وجود نداشت و روز اجرا و درست زمانی که نوبت برداشت صحنه ای که این دو با هم روبه رو می شوند بود، گریم نیوشا ضیغمی انجام شد و سر صحنه رفت تا اعلام ورودش را فیلم بگیرند. بعد ما خواستیم که گریم بهاره رهنما را انجام دهیم که متاسفانه، پوست او واکنش بدی نشان داد و شروع به ملتهب شدن کرد. ما دیگر نتوانستیم ادامه دهیم و از پروتزهایی که ساخته بودیم،استفاده کنیم. بنابراین ناچار شدیم با آن دندان و مویی که در فیلم نهایی دیده می شود سر صحنه برویم، یعنی حتی مویی که می‌خواستیم استفاده کنیم را تغییر دادیم چرا که باید با یک تکه پوست به موی اصلی چسبانده می شد، که باز هم نمی‌توانستیم این کار را انجام دهیم. تنها کاری که من توانستم انجام دهم این بود که با استفاده از خمیر موقت، که همانطور که از اسمش پیدا است برای گریم‌های موقت استفاده می‌شود، فرم کلی بینی و دندان را به کارگردان نشان دهیم و بگوییم به این شکل در می‌آید و موها هم عوض شد.

ملکی افزود: این ایده در لحظه به ذهنمان رسید که بازی دیگری از این فرم بینی بگیریم و ضیغمی به بینی رهنما بزند و چون این خمیر، قابل انعطاف بود یک دفعه تغییر شکل بدهد؛ در صورتی که اگر پروتز بود این اتفاق نمی افتاد و به این دلیل بود که این گریم و صحنه یک مقداری به صورت فانتزی در آمد.

طراح گریم فیلم سینمایی هشتگ در پاسخ به این سوال که آیا این اجبار و محدودیت از سوی تهیه کنندگان و برای جلوگیری از صرف هزینه بیشتر اعمال شد یا اینکه بازیگر با شما همراهی نکرد، گفت: هیچ کدام از این موارد نبود چرا که این اتفاق ممکن بود برای هر بازیگر زن یا مردی بیفتد. ما به ناچار مجبور به این کار شدیم و نمی توانستیم کار دیگری انجام دهیم چرا که در هر صورت، پوست بهاره رهنما نسبت به چسب واکنش نشان می داد و نمی‌توانستیم این ریسک را انجام دهیم که باز هم پوست او ملتهب شود. به همین دلیل جلسات بعدی فیلم هم می‌خوابید.

ملکی در مورد قالب گریم ها و زمان انجام این کار توضیح داد: پروسه قالب گیری بیشتر از یک هفته طول می کشد، دندان 5 الی 6 روز از زمان قالب گیری تا ساخت آن زمان می برد و قالب گیری سر و صورت 5 الی 6 ساعت زمان می برد و چند روز باید بماند تا خشک شود و مراحل مختلفی دارد و آن قطعات گریم ضیغمی و رهنما که هم زمان در حال ساخت آنها بودیم، حدود 25 روز طول کشید تا ساخته شود.

سخن پایانی

ملکی در نهایت به برنامه کاری امسال خود اشاره کرد و گفت:  امسال هنوز صحبتی برای کار انجام نداده ام و امیدوارم فیلم هشتگ آنقدر فروش خوبی داشته باشد و مخاطبان زیادی داشته باشد که جباری و کیانی باز هم این ذوق را داشته باشند که شروع کنند و فیلم بسازند و امیدوارم بهبودی‌فر باز هم فیلم بسازد و من در کنارشان باشم.