منصور ضابطیان، نویسنده شاعر و برنامه ساز رادیو و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج از رونمایی کتاب جدیدش در بهمن ماه خبر داد و گفت: جلد ششم از مجموعه کتاب های سفرنامه‌هایم مربوط به کشور ویتنام است و امسال نگارش آن به پایان رسید و در حال حاضر در مرحله گرافیک و صفحه بندی است. این کتاب شامل آداب و رسوم، فرهنگ غذاخوردن و تمامی اتفاقاتی است که در کشور ویتنام آنها را تجربه کردم.

وی بیان کرد: جلد ششم از مجموعه کتاب های سفرنامه من، موآ نام دارد که در زبان ویتنامی به معنی باران است و توسط نشر مثلث منتشر خواهد شد.

مجری و تهیه کننده برنامه رادیو شب گفت: جلد هفتم از مجموعه کتاب هایم، شامل سفرنامه چهار کشور تاجیکستان، آذربایجان، گرجستان و اکراین است که بعد از مدتی منتشر خواهد شد.

پیش از این منصور ضابطیان پنج سفرنامه دیگر هم منتشر کرده که با استقبال خوب مخاطبان به چاپ های متعدد رسیده است. مارک و پلو و مارک دوپلو دو کتاب اول او در این زمینه هستند که حاوی شرح سفرهایش در قالب مصاحبه و گزارش به کشورهای فرانسه، اسپانیا، لبنان، هندوستان، ایتالیا، اتریش، ارمنستان، کره جنوبی و آمریکا است.

برگ اضافه سومین کتاب این نویسنده است که در بخشی از مقدمه آن نوشته است: برخلاف دو کتاب پیشین، گزارش‌هایى کامل از سفر به کشورهاى مختلف نیست. بلکه یادداشت‌هاى پراکنده‌ای است از مشاهدات و خاطراتم از این‌سو و آن‌سوى جهان. اگر تصور مى‌کنید با خواندن این کتاب مى‌توانید اطلاعات کافى و وافى درباره این کشورها به‌دست بیاورید سخت در اشتباهید. این کتاب فقط خاطره‌نگارى‌هایی اىست از یک آدم دیوانه سفر که هیچ‌چیز را به اندازه تجربه‌هاى منحصربه‌فرد در گوشه و کنار جهان دوست ندارد.

کتاب سباستین چهارمین سفرنامه ای است که از منصور ضابطیان منتشر شده است و شامل سفرنامه و عکس‌های او از کوبا است. وی در معرفی این کتاب نوشته است: وقتی پرچم آمریکا بالا می‌رفت و در وزش نسیم کناره اقیانوس اطلس، ستاره‌هایش را به رخ دشمن قدیمی می‌کشید، با خودم فکر می‌کردم آینده کوبا چگونه خواهد بود؟ قضاوتی نمی‌کنم که بهتر است یا بدتر، این را خود کوبایی‌ها باید بگویند و تاریخ، اما هر چه هست دیگر شبیه کوبای امروز نخواهد بود. کوبایی که هنوز روح فیدل با همه کهنسالی‌اش در آن حضور دارد، کوبایی که هنوز «چه» قهرمان رویاهایش‌ است، کوبایی که یکی از آخرین مظاهر دیگر گون بودن است... من دوست دارم این کوبا را ببینم، نه کوبایی که مثل جاهای دیگر دنیا پر از مک‌دونالد و کی‌اف‌سی است. من دوست دارم بر دیوارهای شهرهایش عکس چه‌گوارا را ببینم نه جاستین بیبر را... چند روز بعد خطر جدی‌تر شد. باراک اوباما هم قرار شد برای ملاقات با رائول کاسترو به هاوانا برود. شک ندارم که روند تغییرات و آمریکاییزه شدن سرعتی بیش از پیش خواهد گرفت. باید می‌جنبیدم، اگر امسال هم به کوبا نمی‌رفتم معلوم نبود تا سال دیگر چه میزان تغییرات در آن جا صورت بگیرد و چقدر کوبا می‌تواند از دام کاپیتالیسم برهد و همچنان شبیه جاهای دیگر نباشد. باید می‌جنبیدم و می‌رفتم. باید آخرین یادگاری‌های استقلال را می‌دیدم و ثبت می‌کردم.

سفرنامه و عکس‌های منصور ضابطیان از مراکش، سفر نامه دیگر او است که با نام چای نعنا منتشر شده است. این نویسنده در بخشی از مقدمه این کتاب اظهار داشته: مراکش دروازه آفریقاست و نزدیک‌ترین کشور آفریقایی به اروپا. مراکش زمانی مرا وسوسه کرد که در جنوب اسپانیا فیلم می‌ساختم و وقتی در کوچه پس کوچه‌های گرانادا قدم می‌زدم، احساسی از خویشاوندی با مردم آن منطقه داشتم. ایرانی‌ها مراکش را چندان نمی‌شناسند.

این برنامه ساز و مجری محبوب رادیو و تلویزیون در مورد فعالیت‌هایش در این حوزه گفت: کماکان برنامه رادیو شب را دارم که همچون برنامه تلویزیونی رادیو هفت به حوزه های مختلف فرهنگی و هنر می پردازد. این برنامه هر شب ساعت 10 از شبکه شما پخش می شود که با پرداختن به فرهنگ و لهجه‌های اقوام مختلف و موسیقی‌ نواحی مختلف ایران و هرچه که مربوط به سراسر ایران است، نشانه‌ای از وحدت ملی و زندگی صلح آمیز اقوام ایرانی است را روی آنتن می برد.