در گفت و گو با موج مطرح شد:
پیشنهاد کتاب خوانی علیرضا قزوه/آمدیم خانه نبودید انسان را به فکر می برد
علیرضا قزوه از جایگاه شخصیت های فرهنگی و نحوه آشنا سازی مردم با آنها در کشورهای دیگر و نبود این نگاه در کشور ما سخن گفت.
علیرضا قزوه در گفت و گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری موج، در مورد کتاب و کتابخوانی گفت: من ترجیح می دهم که به جای سخنانی کلیشه و تکراری، به نکته دیگر در مورد یک کتاب اشاره کنم. اخیرا کتابی با نام «آمدیم، خانه نبودید» با مقدمه آقای احمد مسجد جامعی ، گرفته ام که به شخصیت های فرهنگی که خانه هایشان در تهران رها شده است پرداخته و به نظرم کتاب خوبی است.
وی افزود: نویسنده به خانه خانه های مشاهیری چون بدیع الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین کوب، سعید نفیسی، محمد معین، صادق هدایت، سیمین دانشور، نیما یوشیج، احمد شاملو، اخوان ثالث، فوغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، ملک الشعرا بهار، حسین منزوی، سهراب سپهری، محمد مصدق ، مهرداد اوستا، غلامرضا تختی، و ... رفته و رد پای این شخصیت های بزرگ را پیدا و در مورد سرنوشت خانه هایشان تحقیق کرده است.
این شاعر ادامه داد: این کتاب از نثر نسبتا خوبی برخوردار است ضمن اینکه موضوع خوبی هم دارد. به هر حال در برخی از کشورهایی که من از نزدیک دیده ام و در آن زندگی کرده ام، شخصیت های فرهنگی از جایگاه والایی برخوردارند. به عنوان مثال در تاجیکستان علاوه بر اینکه گاهی تصاویر این بزرگان فرهنگی خود، شخصیت هایی همچون، تورسون زاده یا صدرالدین عینی، یا لاهوتی که ایرانی بود و به آنجا رفت را بر روی اسکناس ها درج می کنند یا اینکه شهر، ناحیه، تالار و یا خیابان ها را به نامشان می کنند، در خیابان ها تابلویی نصب می کردند که توضیح می داد که یک شخصیت فرهنگی از چه زمانی و به چه مدتی در آن خیابان و خانه ساکن اقامت داشته است.
قزوه اظهار داشت: در حالی که این مسئله در کشور ما رها شده است و افراد حتی در مورد شخصیتی همچون استاد معین، کمترین اطلاعاتی را ندارند؛ ولو اینکه نام خیابانشان و یا حتی مغازه شان به نام این شخصیت باشد. این برخوردها با اهل فرهنگ، در شهر بزرگی همچون تهران با این جمعیت انبوه، خوب نیست.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر هم به دلیل مشکل چشمم و هم به دلیل اینکه کتاب های بسیار نخوانده ای دارم، کمتر اقدام به خرید کتاب می کنم اما این کتاب را که دیدم به نظرم جذاب و جدی آمد که نتوانستم آن را تهیه نکنم.
نویسنده و شاعر معاصر ایرانی در مورد اهمیت این مساله گفت: امیدوارم که هم شهرداری، وزارت فرهنگ و متولیان فرهنگ در این زمینه قدمی بردارند و هم مردم قدمی بردارند و نسبت به معرفی شخصیت هایی که در کوچه، خیابان، محله و شهرشان اقامت و تردد داشته اند اقدام کنند.
وی افزود: من وقتی زندگی خانواده علی اکبر صنعتی را خواندم و متوجه شدم که در روزهای پایانی عمرش، برای تامین داروهایش مجبور به فروش آثارش شده و در مقابل چشمان گریان خانواده اش، آثارش را برده اند، واقعا منقلب شدم که ممکنه تا هنوز هم انسان های بزرگی باشند که به یک نان شب محتاج باشند و مجبور باشند آثاری که ارزش حضور در موزه های ایران و جهان را دارند به دست فروش ها بفروشند. یا می بینید شخصیت بزرگی همچون دهخدا یک خانه سی و دو اتاقه را در اختیار افراد محروم گذاشته بوده و همان خانه را رهن کسبه محل تا به این افراد نیازمند مایحتاجشان را بفروشند و بعد می بینید که این انسان بزرگ ملکش را از دست داده است.
رئیس پیشین مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو ادامه داد: این نکاتی است که باید به آنها دقت شود. گاهی می بینید که یک جای با ارزشی را تخریب و به آپارتمان های چندین طبقه و برج تبدیل می کنند و همه یادگار یک شخص بزرگ را نابود می سازند.
نویسنده آن را نمی شناسم و این کتاب را به طور گذری دیده و تهیه کردم و تقریبا به طور کامل مطالعه کرده ام و به نظرم مطالعه آن برای دیگران نیز می تواند جذاب و تامل برانگیز باشد.
ارسال نظر