به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری موج، شمسی فضل اللهی در آخرین ماه پاییز سال ۱۳۲۰ در تهران به دنیا آمد و در عرصه های بازیگری، گویندگی رادیو و صداپیشگی فعالیت دارد. وی در دهه ۶۰ با بازی در سریال امیرکبیر به کارگردانی سعید نیک پور وارد تلویزیون شد و نقش مادام را در این مجموعه نمایشی ایفا کرد. فضل اللهی در فیلم های سینمایی همچون پدر آن دیگری، عملیات مهد کودک، فرزندخوانده، یه حبه قند، عسل تلخ، شیر سنگی، دختری به نام تندر، عاشق و.... جلوی دوربین رفته است. هنرنمایی وی را در سریال هایی همچون بوی باران، چرخ و فلک، آسمان همیشه ابری نیست، دفترخانه شماره ۱۳، سه در چهار، حس سوم، به همین سادگی، جاده های سبز شمال، کریم خان زند، سرآغاز یک باغ و... نیز دیده ایم. شمسی فضل اللهی در سریال «باغ سرهنگ» نیز ایفای نقش کرده است. این سریال تلویزیونی زندگی جوانی به نام هادی را روایت می کند که منتظر انتشار آلبوم موسیقی اش است و قصد دارد بر خلاف میل خانواده اش با دختری ازدواج کند. هم اکنون سریال باغ سرهنگ از شبکه آی فیلم در حال پخش است، به همین بهانه با شمسی فضل اللهی به عنوان یکی از بازیگران این مجموعه گفتگویی را ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید.

*نظرتان درباره آی فیلم و بازپخش سریال ها از این شبکه چیست؟

به طور کلی بازپخش کارها از شبکه آی فیلم کار درستی است. من فکر می کنم شاید یکی از بهترین کارهای تلویزیون این است که شبکه ای را به بازپخش آثار نمایشی ماندگار و خاطره انگیز اختصاص داده است. گاهی اوقات سریال های بسیار زیبا و خوبی از این شبکه پخش می شود اما بعضی وقت ها کارهای باارزشی را از دست می دهند و نمایش نمی دهند. به نظرم می رسد که اکثر اوقات انتخاب کارها خوب است. این شب ها سریال باغ سرهنگ از آی فیلم پخش می شود. ما این سریال را با یک تیم فوق العاده کار کردیم. بسیار راحت بودیم و جنگ اعصاب نداشتیم. همه افرادی که در این پروژه همکاری داشتند به هنر احترام می گذاشتند.

* باغ سرهنگ را از آی فیلم می بینید؟

خیلی کم دیدم. راستش دیروقت پخش می شود و من نمی دانم تکرارش چه ساعتی است که دنبال کنم.

* چه چیزی از این سریال در ذهنتان مانده است؟

وقتی نام این سریال را می شنوم بیشتر یاد حال و هوای کار می افتم و اینکه خیلی خوب کارگردانی شد. این سریال خوب نوشته شده بود. اتفاقاً الان بد موقعی نیست که درباره این سریال و موضوعش صحبت کنیم. موضوع سریال این بود که عشق می ماند و قدرت دارد. البته شاید اینکه روحی در باغ است و شخصیت اصلی داستان آن را می بیند، کمی برای برخی از بینندگان ترسناک باشد، اما مفهوم اصلی همان ماندگاری عشق است؛ چه برای زنده ها و چه مردگان. البته فکر می کنم باید بیشتر به این داستان عاشقانه در سریال پرداخته می شد. به طور کلی چیزی که از این سریال در ذهن من مانده، همین روایت عاشقانه است.

*چقدر با نقشی که در این سریال داشتید ارتباط گرفتید؟

من این نقش را خیلی دوست داشتم و با توجه به بازخوردها تصور می کنم که بینندگان به ویژه کودکان نیز آن را بسیار دوست داشتند. مثلاً یک بار دختر بچه ای در مرکز بهداشت تلویزیون پیش من آمد و گفت که شما خانمی هستید که در باغ سرهنگ بودید؟ من اول نفهمیدم چه می گوید و گفتم که نه اشتباه می کنی، اما بعد که متوجه شدم او چه می گوید، بغلش کردم و گفتم که تو چه کار به این سریال داری، باید کارهای کودک را ببینی. اما مادرش به من گفت که او این سریال را دوست داشت و دنبال می کرد. موارد دیگری هم از این طور برخوردها داشتم که نشان دهنده ارتباط کودکان با این سریال بود. چون نقش من در این سریال حالت مادربزرگ داشت، برای بچه ها جذاب بود. به طور کلی این نقش شیرینی خاصی داشت که در ذهنم مانده است.

* یک سریال چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا مورد توجه مخاطبان قرار گیرد؟

فکر می کنم باید در کارها یک حس حقیقی وجود داشته باشد تا مورد پسند مخاطبان واقع شود. گاهی اوقات پیش می آید که با زحمت با بعضی از سریال ها ارتباط می گیریم و این خیلی بد است. دلیل ارتباط نگرفتن با کارها این است که حقیقت را در آنها نمی بینیم. مردم با کارهایی که یک نوع احساس عاطفی و واقعی در آن ها وجود دارد، بیشتر ارتباط می گیرند. فکر نمی کنم بتوانیم با نشان دادن پلیدی ها راه درست را به مردم نشان دهیم. نمی توانیم به مثابه سخن سعدی عمل کنیم که می گوید: ادب از که آموختی، از بی ادبان. پس بهتر است که حقایق شیرین را نشان دهیم.

* چه عواملی برای انتخاب یک نقش برایتان مهم است؟

فقط برایم این مهم است که نقش را دوست داشته باشم. گاهی اوقات نقش منفی هم بازی کرده ام که دوستش داشته ام. اینکه نقش مثبت باشد یا منفی برایم مهم نیست، بلکه این موضوع اهمیت دارد که نقش خوب باشد. اگر نقش به خوبی پرداخته شده باشد و ببینیم که در جای خودش حرفش را به درستی می زند، این خیلی خوب است. من نقش هایی را دوست دارم که واقعیتی را به ما می گوید. البته نمی دانم چرا نقش های منفی خوب به من پیشنهاد نمی شود. ما باید در کارهایمان از حقایقی صحبت کنیم که برای بشر لازم است. باید یادمان بماند که مهمترین چیز به هم اندیشیدن ها، راستگویی ها، دوست داشتن ها و به فکر یکدیگر بودن ها است. در باغ سرهنگ دقیقاً همین موضوع مدنظر است؛ اینکه آدم ها یکدیگر را دوست دارند، حتی افرادی که مرده اند و حالا روحشان به باغ سر می زند.

* کدام نقش تان را بیشتر دوست دارید؟

من نقشم را در سریال امیرکبیر دوست داشتم. مادام سعی می کرد در فضایی که دوست داشت زندگی کند و تلاش می کرد که دیگران را هم به راه های خوبی بکشاند که نشد. کمی هم خودخواهی داشت و راه هایی پیش روی مهدعلیا می گذاشت که زیاد خوب نبودند. البته مهدعلیا خودش هم برای این راهکارهای نادرست و خباثت ها آمادگی داشت.

* در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

هیچ. الان صحبت هایی درباره حضورم در برخی از آگهی های بازرگانی شده است. در حال حاضر افراد زیادی در این حوزه ها فعال شده اند و شاید من هم تصمیم بگیرم که در این نوع از کارهای تبلیغاتی حضور داشته باشم. متأسفانه سینمای امروز نیازی به پدر و مادر ندارد و به سمتی می رویم که شخصیت های پدر و مادر، دیگر جایی در فیلم ها ندارند.