نگاهی به دو فیلم متفاوت در جشنواره ۳۸ فجر؛
تجربه گرایی تعارض و انتخاب موضوع ابربارانش گرفته ستودنی است/فیلم هایی برای مخاطبان سینمای هنری ایران
محمدرضا لطفی در اولین ساخته سینمایی بلندش و مجید برزگر در سومین تولید سینماییاش مخاطب را به تماشای فیلم هایی متفاوت از جریان موجود سینمای ایران دعوت می کنند که به نوعی می توانند ذائقه ساز باشند.
سرویس فرهنگی خبرگزاری موج-آزاده فضلی؛ فیلم تعارض با نام قبلی ریست به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا لطفی یکی از متفاوتترین فیلمهای جشنواره بود، فیلمی که از الگوهای سینمای اکسپریمنتال بهره گرفته و سعی کرده بود با زبان سینما حرفش را بزند. کارگردان جوان این فیلم از سال ۷۸ در مطبوعات فعالیت کرده و حالا که فیلمساز شده یکی از بهترین فیلمهای جشنواره سی و هشتم فیلم فجر را به نمایش گذاشت.
در این فیلم، موسیقی و صدا در جای خودش است و اتفاقا برای بیان بهتر آن چیزی که مدنظر کارگردان است به کار گرفته شده است. همچنین تدوین غیرخطی در راستای نمود بهتر زیباییشناسی کارگردان انتخاب شده است. برای فیلمبرداری از زاویه دوربینهای مداربسته استفاده شده و کارگردان برای اینکه درام سایکوی خود را تعریف و کاراکترش را به آن چیزی که میخواهد نزدیک کند، رنگ را از فیلم میگیرد و در پایان فیلم برای تکمیل کردن حرفش، هالهای از رنگ را به فیلم بازمیگرداند. رضا بهبودی یکی از بهترین بازیهای خود را در ریست به نمایش گذاشت و نشان داد که بازیگران هم میتوانند در سینمای تجربهگرا خود را به منصه ظهور بگذارند و همه اتفاقات خوب در سینمای بدنه نمیافتد.
تاکید لطفی بر تجربهگرایی و فرمگرایی در اولین کار سینماییاش از یک طرف و سرمایهگذاری سیدامیر سیدزاده روی این فیلم که ممکن است با اقبال از سوی مخاطب عام روبرو نشود، ستودنی است. چون ممکن است تماشای این فیلم برای مخاطب مردمی کمی سخت باشد آن هم به خاطر درهم تنیدگی ساختار و فرمی که کارگردان آن را انتخاب کرده، به علاقمندان سینمای تجربهگرا تماشای آن را توصیه میکنم.
دیگر فیلم متفاوت و البته خوب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، ابر بارانش گرفته چهارمین فیلم مجید برزگر بود. داستان این فیلم درباره ایمان و امید به زندگی بود و روایتگر تحول اندیشه یک پرستار نسبت به زندگی است. این پرستار جوان، جانِ بیمارانی را که امیدی به ادامه زندگی آنها وجود ندارد یا ادامه زندگیشان با سختی همراه است، میگیرد و به این کار خود اعتقاد راسخ دارد. اما در مواجهه با یک معجزه، تحولی در اندیشه و اعتقادش ایجاد میشود.
این فیلم به دلیل ریتم ملایمی که دارد شاید سلیقه همه مخاطبان سینما نباشد اما موضوعی که نویسنده و کارگردان به آن توجه کردند، قابل ستودن است. ایمان و معجزه دو مساله اصلی این فیلم است که برزگر با بهرهگیری از زبان و ارکان سینمای مختص به خودش، مسالهای که مدنظر دارد به مخاطب منتقل میکند و در این مسیر از گرتهبرداری سینمایی که دوستدارش است، صرف نظر نمیکند.
مجید برزگر چه در فیلم کوتاهش چه در فیلمهای بلندش مقلد نبوده و مسیر خودش را رفته است. این مسیر نیز به سمت جنسی از تجربهگرایی نه به معنای اکسپریمنتال بلکه به معنای اینکه برداشت ویژه خودش را از زندگی دارد و اتفاقا زندگی را علیرغم همه مشکلاتی که در جهان وجود دارد، خیلی خوشبینانه میبیند. نگاه ویژه او در فیلمی مثل پرویز که حجم زیادی از خشونت را داراست، در نهایت به مخاطب گوشزد میکند که باید در مقابل چنین آدمهایی حواستان را جمع کنید. فیلم ابر بارانش گرفته نیز از این قاعده مستثنی نیست و ایمان و معجزه را برای زندگی آدمی، لازم میداند، به همین دلیل است که تحول شخصیت اصلی فیلم برای مخاطب ملموس است.
مولف بودن و اینکه یک فیلمساز امضای خودش را داشته باشد، به سادگی اتفاق نمیافتد اما مجید برزگر بعد از سه فیلم نشان داده که ایدئولوژی و سینمای ویژه خودش را دارد و یک مخاطب سینما با تماشای فیلمهای او متوجه میشود فیلم متعلق به مجید برزگر است.
ارسال نظر