مسعود نجفی: شیوه برگزاری جشنواره فیلم فجر میتواند الگویی برای اکران سال آینده باشد
مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی و سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گفت:هیچ گزارشی مبنی بر ابتلای افراد به مرونا در سالن های سینمایی نداشتیم و شیوه برگزاری جشنواره فجر می تواند الگوی آینده اکران باشد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، محمدحسین لطیفی در میزگرد گزارش عملکرد سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در ضدو پنجمین برنامه هفت که بامداد امروز به روی آنتن رفت، میزبان مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر بود.
مسعود نجفی با بیان اینکه جشنواره سی و نهم فیلم فجر تقریباً از صفر آغاز به کار کرد، گفت: پیش بینی برگزاری جشنواره را حتی در خوشبینانهترین حالت نداشتیم که به جایی برسد که بیش از ۴ هزار سانس در سراسر کشور میزبان مردم باشد و فیلمها را نمایش دهد و با این وسعت بدون حذف برنامهای در شرایط کرونا، برگزار شود. خوشبختانه پیش بینی برنامهها کاملا انجام شد؛ علاوه بر نمایش فیلمها، سینمای رسانه را نیز داشتیم و نشستهای خبری با حضور عوامل فیلمها برگزار شد.
وی با اشاره به مشارکت خوب مردم در این دوره جشنواره با توجه به شرایط موجود، توضیح داد: تعداد سالنهای سینما در کشور به ۱۵۰ سالن رسید و با توجه به اینکه ظرفیت سینماها محدود به ۳۰ درصد شده بود، تعداد سالها بیشتر شد به طوری که این پراکندگی نقاط مختلف را شاهد باشیم. خیلی از اتفاقات نیز در سینمای مردمی برای اولین بار رخ داد؛ از جمله اینکه جشنواره در حومه تهران برای اولین بار در نسیم شهر و پیشوای ورامین برگزار کنیم. رایگیری مردمی برای اولین بار در سراسر کشور انجام شد. نحوه بلیت فروشی در سراسر کشور، یکسان و از طریق سامانه سمفا انجام شد.
نجفی در پاسخ به پرسشی درباره بیانیه هیات داوران و فضارهایی که از طریق فضای مجازی به آنها وارد شده بود، گفت: به هر حال این فشارها همیشه بوده و با گسترش فضای مجازی، هر سال بر میزان فشارهای وارده به هیات داوران بیشتر میشود. به شخصه طی این ۵ سال، این مساله را میبینم و گسترش فضای مجازی و رسانههایی که در این حوزه فعال هستند، علاوه بر مزایایی که داشته، فشارهایی نیز به جشنواره آورده است و اخبار و مواردی که منتشر میشود شاید این فشار بر داوران را مضاعف کرده باشد. این نکته وجود داشت که در بیانیه نیز مطرح شد.
وی با تاکید بر همراهی خوب اهالی رسانه و پذیرفتن شرایط و محدودیتها، گفت: سال گذشته حدود ۱۲۰۰ نفر کارت برای سینمای رسانه شامل پردیس ملت و چارسو صادر شده بود، امسال به ۴۰۰ نفر رسید که بخشی در برج میلاد و بخشی در پردیس ملت مستقر شدند که خوشبختانه وقتی به بازتاب اخبار نگاه میکنیم میبینیم علاوه بر اینکه هیچ کمبودی در اطلاعرسانی احساس نمیشود، بلکه پرتلاشتر حاضر شدند.
مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی با بیان اینکه شیوه برگزاری جشنواره فیلم فجر میتواند الگویی برای اکران سال آینده و در شرایط کرونا باشد، عنوان کرد: اتفاقا خبرهای خوبی رسیده است و فیلمهایی نیز برای اکران پیشقدم شدهاند و خیلی خوشبین هستم که چرخه اکران نیز در سال آینده به حرکت در میآید.
لطیفی بیان کرد: واقعا ثابت شد که انتقال کووید ۱۹ در سالن های سینما با این سقف های بلند و ظرفیت ۳۰ درصدی و رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجتماعی، صورت نمیگیرد.
مسعود نجفی نیز گفت: بله، ما هیچ گزارشی نداشتیم که کسی با مراجعه به سالن سینما مبتلا شده باشد، ضمن اینکه در اکران عادی ظرفیت ۵۰ درصدی سینماها را شاهد بودیم. البته تجربه جشنواره نشان داد که اگر فیلم خوب روی پرده داشته باشیم، مردم در سالنها حضور پیدا میکنند و مخاطب فیلمها هستند.
سینما هفت:
حسینی: فلسفه ساخت برخی آثار جشنواره فجر را متوجه نمیشوم
در بخش دیگری از این برنامه، محمدحسین لطیفی فیلمساز و مجری هفت میزبان سیدمحمد حسینی و محمدرضا مقدسیان منقد و کارشناس سینما بود.
سیدمحمد حسینی گفت: جشنواره فیلم فجر را می توان از سه وجه بررسی کرد؛ اول وجه برگزارشدن و نشدن آن، دوم محتوای آثار حاضر در جشنواره و سوم داوری این آثار بود. برخی اوقات نیز گمانهزنیهایی قبل از اعلام نتایج صورت میگیرد و وقتی نتایج اعلام میشود گمانهزنیها تبدیل به وجهی از گله و انتقاد یا تشویق می شود. به نظر من باید بیشتر روی محتوای آثاری که در جشنواره دیدیم صحبت کنیم و به مخاطب بگوییم آیا این محتوا، نشان دهنده وجه سینمای ملی ایران بود یا خیر.
وی با مطرح کردن سوالی مبنی بر اینکه عیار و معیار ما برای اینکه یک جشنواره ملی داشته باشیم چیست؟، توضیح داد: من فکر میکنم آنچه که در حال رخ دادن است، خیلی تراژیک است؛ امسال جشنواره فجر، وجه ملیاش را در تنوع ژانر، اقلیم، پخش شدن فیلمها در سراسر کشور دیده بود اما آنچه که نداشت ملیت بود و خیلی فیلمها، تهی از وجه ملیت و فرهنگ بومی بودند. برای مثال فیلم «بی همه چیز» به نظر من بی همه چیزترین فیلم از وجه ملی در سینمای ایران بود که اصلا ربطی به جغرافیای فرهنگی و ملیتی ما نداشت. واقعیت ماجرا این است که مردم ما با لقمههایی که قورت میدهند دارند نوعثمانیگری را در سفرهشان میبینند و به واقعیت جاری زندگی مردم بدل شده است؛ الان عثمانیهایی که قبلا مردم سرزمین ما را کشتند، برایشان محبوب شدند! الان سینمای ملی ترکیه، چین و کره در حال ترویج شدن است ولی سینمای ما اینگونه نیست و اگر بخواهیم بگوییم چه را ترویج میکنیم، مشخص نیست!؟ فلسفه ساخت برخی آثار را اصلا متوجه نمیشوم.
مقدسیان از حسینی درباره فیلم محبوبش در جشنواره پرسید که حسینی گفت: نمیتوانم بگویم فیلم محبوبم اما شاید اگر بخواهم از وجه ملی به موضوع نگاه کنم، فیلم «منصور» در سکانسهایی نوعی حال ملی به مخاطب میدهد. حس نهایی کار حس بدی نیست و به وجه ملی نیز نزدیک است.
لطیفی درباره «تک تیرانداز» پرسید که حسینی بیان کرد: «تک تیرانداز» فضایی متاثر از وجه فیزیکال سینمای آمریکا بود و نه وجه محتوایی آن سینما. اگر این اثر را با فیلم تک تیرانداز آمریکایی مقایسه کنیم، خیلی از مولفههایش کم میآورد؛ آن فیلم یک فیلم به شدت وسترن بود که قاتل را تبدیل به قهرمان اسطورهای میکند اما در تک تیرانداز ایرانی، ما یک قهرمان اسطورهای داریم که در نهایت میخواهیم بگوییم تعداد شاتهایی که زدیم بیشتر از آن نمونه است. مگر ما میخواهیم مسابقه بدهیم و در گینس ثبت کنیم!
لطیفی بیان کرد: علی غفاری در این فیلم قصد داشته و تلاش میکند بگوید که تک تیرانداز، قاتل نیست.
حسینی دوباره بیان کرد: خیلی تلاش کرده اما در دیالوگ میماند! آنچه که در فیلم رخ میدهد، فضایی بی ربط است و به نظر من به ساحت مستند بیشتر نزدیک است. اگر بخواهم به لحاظ سینمایی آثار جشنواره را بسنجم، شاید بتوانم فیلم «ابلق» را مثال بیاورم که کارگردانیاش جلوتر از بقیه بود و حتی از «بی همه چیز» هم بهتر بود. البته «بی همه چیز» قصهای را روایت میکند که متعلق به خودش نیست.
مقدسیان نیز گفت: نقطه عزیمت آقای حسینی، روی مضمون آثار جشنواره فجر است؛ اصل حرف غلط نیست چون هر کشوری در هر جغرافیایی با هر مختصات سیاسی، فکری و عقیدتی به هر حال باید تعریفی داشته باشد اما نکته اینجاست که آیا از اساس، جشنواره فیلم فجر را میتوانیم معیاری بگیریم که جایی برای سوگیری مضمونی فیلمها را تعیین کند یا خیر!؟ یا میتوانیم بگوییم از آنجایی که ویترین سینمای ایران است، برآیند آن چیزی که در لایههای بیرونی و درونی اتفاق می افتد، شناخت دقیق یا عدم شناخت دقیق افراد نسبت به سینما، دلسوزی آگاهانه یا جاهلانه و همه مواردی که خروجیاش در نهایت فیلمهای حاضر در فجر میشود. یا اینکه بیاییم و به این فکر کنیم که جشنواره فجر در مورد چه موضوعی به ما اعلام خطر میکند؟
بحث دیگری که برای من اهمیت دارد، بحث «سینمایی» فیلمهاست که در حال حاضر هم در برنامه سینمایی «هفت» نشستهایم و در این مورد باید صحبت کنیم! به نظر من صحبت شما غلط نیست اما از زوایه دیگری میتوان به موضوعی که شما مطرح کردید نگاه کنیم. برای مثال فیلم «منصور»؛ مگر ما چند شهید ستاری داریم؟ اگر همین شخصیت در نقطه دیگری از دنیا بود بهترین فیلمسازان، فیلمنامه نویسان و بازیگران شان روی آن کار میکنند که سطحیترین دستاوردش قهرمان سازی می کنند و حتی گردش مالی در سینمایشان اتفاق می افتد و در مرحله بعد وجه ملی شان تقویت می شود.
وی با تاکید بر اینکه متر و معیارش در این برنامه سینمایی است، گفت: وقتی میگویم «بی همه چیز» در همه موارد بهترین فیلم جشنواره است، در واقع درباره سینما صحبت میکنم. وقتی می گویم «ابلق» در بخشهایی خوب است و بخشهایی ضعیف است، معیارم سینما است و بر مبنای سینما صحبت میکنم. حتی در «مصلحت» نیز تلاشی اتفاق افتاده تا گروهی که میخواستند یک مدل از تفکر را بیان کنند فارغ از درست یا غلطش، به زبان سینما صحبت میکنند.
نقدهایی به جشنواره فجر/ فراستی: نقد بدون تخریب نمیتواند شکوفایی ایجاد کند
در یکصد و پنجمین برنامه «هفت» که جمعه شب 25 بهمن ماه پخش شد، میز نقد اختصاص به نقد آثار، جوایز و سیاستهای سی و نهمین جشنواره فیلم فجر داشت. در این برنامه، مسعود فراستی ، سیدناصر هاشم زاده، محمدتقی فهیم و شاهین شجری کهن حضور داشتند.
محمدتقی فهیم در ابتدای میز نقد، با اشاره به نامه یکی از فیلمسازان جوان که قرار است فیلم اولش را کلید بزند، گفت: این فیلمساز جوان فیلمبرداری کارش را به بعد از جشنواره موکول کرده تا بتواند میز نقد برنامه «هفت» را ببیند و معتقد است «این برنامه و میز نقدش، تنها برنامهای است که برای سینما پیشنهاد دارد که چطور میشود سینمای ایران را از این بحران نجات داد. فضای نقد کشور به گونهای پیش میرود که فیلمسازان را با تعریف و تمجید گمراه میکند.»
فراستی نیز گفت: امیدوارم راهی بگشاییم برای بهتر شدن و نقدی را برپا کنیم که به نظر من، این فصل از برنامه «هفت» توانسته در این مسیر حرکت کند، نقدی که سمت و سوی تخریب شکوفاکننده داشته باشد. نقد بدون تخریب نمیتواند شکوفایی ایجاد کند؛ نقد بدون تخریب تمام اشتباهات و کجرویها قادر نیست پیشنهادی دهد. پیشنهاد از بعد از تخریب میآید و این تخریب نیز، شخصی نیست همچنان که من و شما منتقدان، با آثار طرف هستیم و نقدمان را نسیه نیست. امشب نیز نشان خواهیم داد که اهل نسیه و به ویژه ترور یک فرد نیستیم اما تند هستیم.
در ادامه، فهیم به پوستر جشنواره فیلم برلین و فلسفه برگزاری جشنواره برلین اشارهای داشت که فراستی نیز بحث را به سمت این کشاند که پوسترهای جشنوارههای بزرگ که چقدر متعین هستند و خط میدهند. فراستی گفت: المانی که در پوسترهای جشنوارههای بزرگ به کار برده میشود، مخاطب را با اینکه چه رویکردی دارد، آشنا میکند.
شاهین شجری کهن نیست گفت: چطور یک پوستر میتواند بازتاب سیاست، وضعیت و رویکرد جشنوارهای باشد که خود سیاستگذرانش تا هفتههای منتهی به برگزاری، نمیدانند باید چه بکنند و هدفشان و نسبت شان با کلیت سینما چیست! زمانی میتواند مشخص باشد که یک جشنواره، هویت و کارکرد و عملکرد روشنی داشته باشد. در واقع تفکر ثابتی وجود ندارد که آیا جشنواره فجر برای مطرح کردن جوانهاست یا حمایت از تولید ملی!؟
فهیم ادامه داد: مشروط به اینکه جشنواره با پوستر و فضاسازیاش، بستری را بسازد برای اینکه سال آینده سینماگران آثارشان را بسازند! وقتی جشنواره چنین طلیعهای را به آنها نشان نمیدهد، چطور میتواند آثار درخور ایران و مردمی بسازند.
فراستی بیان کرد: بی شخصیتی پوستر در آثار جشنواره فجر و حتی جوایزی که هیات داوران اهدا کردند، جاری میشود.
سیدناصر هاشم زاده نیز گفت: اگر جشنواره فجر ایراد دارد باید مبنایی از گذشته را در خود داشته باشد. این نوع جایزههای جشنواره فجر چه چیزی را پرورده است؟ در ادامه امروز ما با چه پهلوان پنبههایی ممکن است روبرو شویم که ادعا دارند فراتر از چیزی که بودند، هستند. بنابراین این پوسترها میتواند نشانه باشد همان طور که انتخاب اسم و عنوان مهم است.
شجری کهن درباره بحث هیات داوری و انتخاب بیان کرد: ادغام هیات انتخاب و داوری و ارتباط آن با کرونا را متوجه نشدم! چطور این نوع انتخاب به ما در عبور از وضعیت کرونایی کمک کرد؟ به نظر میرسد با همان روحیه محفلی و حذبی و ترس از اینکه کار از دست خودی خارج شود و به دیگرانی که در تیم ما نیستند سپرده شود (حتی در حد مشاوره)، نتیجه اش مشخص است. در حالی که ۲ روز از جشنواره خالی بود و در شرایطی که این همه فیلمساز مدعی ثبت نام کرده بودند، تعداد کمتری فیلم به بخش سودای سیمرغ راه یافت!
ارسال نظر