در برنامه زاویه مطرح شد؛
آیا کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ انگلیسی بود یا میهنی؟/رضاخان قبل از کودتا آنگوفیل بود بعد از آن آلمانوفیل
برنامه زاویه این هفته به بررسی کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و ریشه های داخلی و خارجی آن پرداخت و به این سوال پرداخت که آیا این کودتا حرکتی داخلی بود یا خارجی.
به گزارش خبرنگار تلویزیونی خبرگزاری موج، برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع «کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹» و با حضور محمدصادق کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و لطفالله آجدانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ، ۱۳ اسفندماه از شبکه چهار سیما پخش شد.
محمدصادق کوشکی در ابتدای برنامه گفت: ماجرای کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ از این نظر مهم است که نه فقط پایان سلسله قاجار بود بلکه برای اولین بار در ایران سرنوشت حاکمیت به دست غیر ایرانی تعیین شد. در دوران مغول حاکم بیگانه داشتیم یا در زمان خلیفه دوم حمله به ایران شده بود اما اینکه یک نظام ایرانی سر کار باشد و یک قدرت بیگانه آن را تعیین کرده باشد برای اولین بار بود. تاریخ به تعبیر حضرت امام معلم انسانهاست. اگر تاریخ را پایش نکنیم همین روند میتواند دوباره صورت گیرد. امروز هم همان تمایلات در انگلستان و انگلستانهای دیگر وجود دارد و افراد بیگانهپرست نیز هنوز در میان ایرانیان وجود دارند.
لطفالله آجدانی در ادامه عنوان کرد: در ابتدا به چند آفت تحلیل منصفانه از موضوع میپردازم. یکی از اشکالات جدی ما در تاریخنگاری مخصوصاً تاریخ معاصرمان، متأثر بودن از جزمیتها و سیاستزدگی و ایدئولوژیزدگی است که موجب میشود به جای نزدیک شدن به واقعیت، از واقعیت دور شویم. ذهن سادهاندیش و دچار غرض در پاسخ به پرسشهای تاریخی میخواهد بگوید که مثلاً کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹منفی بود یا مثبت؟ یا اینکه رضاشاه خادم بود یا خائن؟
این مورخ و پژوهشگر تاریخ افزود: کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ چند اهمیت ویژه دارد. یکی اینکه برای اولین بار در تاریخ ایران با یک حکومت کاملاً عرفی طرف هستیم. به تبع این امر با چالش جدیدی در حوزه سنت و تجدد مواجه میشویم. درباره کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ باید به زمینهها و علل داخلی و خارجی توجه کنیم. بنده علل داخلی را بیشتر مؤثر میدانم و بر خلاف برخی که این کودتا را خارجی میدانند آن را یک کودتای داخلی میدانم. حمایت بریتانیا بخشی و مقطعی بود و در داخل خود دچار تنش و اختلافنظر بود.
محمدصادق کوشکی سپس گفت: فرض کنیم یک فرد غیر ایرانی بدون پیشداوری بخواهد راجع به این کودتا پژوهش کند. دو گزاره به ذهن او میرسد: یکی اینکه این کودتا از داخل طراحی و اجرا شده باشد و دیگر اینکه از خارج صورت گرفته باشد. از اسنادی که در دوران پهلوی چاپ شده است استفاده میکنم. دکتر شیخالاسلامی میگوید سفارت انگلیس به لندن پیشنهاد میدهد که باید انگلیس خودش حکومت و کابینهای را برای ایران سر کار بیاورد تا تکلیف قرارداد ۱۹۱۹ را مشخص کند. این قرارداد یکی از اصلیترین انگیزههای کودتا بوده است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: در کتاب خاطرات آیرونساید نیز آمده که چرچیل میگوید باید حکومتی از مردان قوی و درندهخو تشکیل دهیم که قبایل از آنها میترسند و میتوانند ایلات و عشایر ایران را سرکوب کنند. ملکالشعرای بهار نیز میگوید والتر اسمارت از سفارت انگلیس به خانه من آمد و با من درباره حکومتی قوی که بتواند همه افراد مدعی را کنار بزند صحبت کرد. همچنین کولونل کریستوفر انگلیسی میگوید باید کودتایی به دست قزاقها رخ دهد تا حکومتی قوی تشکیل شود.
وی ادامه داد: بر روی گزینههای مختلف فکر میکنند که در این منابع نام آنها آمده است و در نهایت به گزینه ترکیبی رضاخان و سید ضیا میرسند. نورمن تعبیری دارد که میگوید سید ضیا یک آنگلوفیل رسواست. در کتاب آقای سیروس غنی هم آمده که تمام دستاندرکاران کودتا با انگلیسیها ارتباط داشتند. در گزارشات سفارت آمریکا و انگلیس نیز از این دست اسناد زیاد وجود دارد. اتفاقات ایرانی هم در آن زمان داریم که یکی از آنها قیام جنگل است که در ابتدا مردمی و تأکید آن بر استقلال ایران است اما در ادامه بلشویکها آن را منحرف میکنند.
لطفالله آجدانی سپس عنوان کرد: در فرمایشات آقای دکتر کوشکی اشاره شد که عدهای از ایرانیان بیگانهپرست هم بودهاند. مثلاً با استناد به نورمن گفتید که سید ضیا یک آنگلوفیل رسواست. اگر بنای شما بر استفاده گزینشی از تاریخ نیست آیا اسناد دیگر از نورمن را هم دیدهاید؟ طبق اسناد وزارت خارجه که آقای سیروس غنی آورده است آمده که نورمن نوشته رضاخان ضد انگلیس است و در تماس نزدیک با روتشتاین کار میکند.
وی اضافه کرد: در آثار هوشنگ صباحی و سیروس غنی آمده است که زمانی که بین رضاخان و سید ضیا اختلاف در میگیرد رضاخان خطاب به سید ضیا میگوید افسران من به من میگویند که ما قیام نکردهایم تا بار دیگر زیر بار صاحبمنصبان انگلیس و روس قرار بگیریم. نورمن بعد از اطلاع از این تنش و درگیری گزارشی مینویسد که در کتاب سیروس غنی آمده است. میگوید برخورد سردار سپه با افسران انگلیسی بسیار نگرانکننده است و مدام از اختیارات آنها کاسته میشود. همچنین آرنولد ویلسن هم میگوید سردار سپه سخت مخالف هر خانی است که دوست بریتانیا است.
لطفالله آجدانی خاطرنشان کرد: باید توجه کنیم که در آن زمان سیاست انگلیس درباره کودتا و شخص رضاخان یکپارچه نبود. قرارداد ۱۹۱۹ در زمان وثوقالدوله منعقد شد و از آن طرف هم سرپرسی کاکس آمده بود و سرگرد استوکس وابسته نظامی سفارت و وزیر مختار انگلیس در ایران یعنی هاردینگ نیز نقش داشتند. اینها در این قرارداد به دنبال تشکیل یک حکومت کاملاً دستنشانده تحت قیمومیت انگلستان بودند و وزارت جنگ مخالف این دیدگاه است. اینها سلطه مستقیم را قبول ندارند و میگویند زمان اینگونه سلطهها به سر آمده است. آیرونساید از وزارت جنگ به کودتا آمده است. وزارت جنگ به دنبال ایجاد یک حکومت به ظاهر مستقل و خواهان خروج نیروهای انگلیس است. در حالی که کرزن مخالف خروج نیروهای انگلیس است. بنابراین یکپارچگی در سیاستهای انگلیس وجود نداشته است.
وی اظهار داشت: قبل از انگلیسیها افراد دیگری مانند مدرس ، صمصامالسلطنه و سردار اسعد بختیاری در صدد کودتا بودند که همه اینها نشان میدهد وضعیت جامعه نابسامان است و به تعبیر ملکالشعرای بهار جامعه ایرانی به این نتیجه رسید که اصلاح وضع موجود از راه قانونی امکان پذیر نیست و اقدامی فوری و انقلابی نیاز دارد.
محمدصادق کوشکی در ادامه یادآور شد: بحث ما درباره شکلگیری کودتا است و اسنادی که بنده خواندم مربوط به مقطع زمانی قبل از کودتا بود. در آن مقطع تمامی اسناد تأکید میکنند که رضاخان در خدمت انگلیسهاست و برای آنها کار میکند. اشاره کردید که چند ماه بعد از کودتا گفتهاند که رضاخان ضد انگلیس است. آیا امکان ندارد کسی در مقطع کودتا انگلیسی بوده باشد و چند ماه بعد انگلیسستیز شده باشد؟ هیچکدام از اسنادی که شما خواندید مربوط به قبل از کودتا نیست. بحث اصلی ما این بود که ثابت کنیم کودتا انگلیسی است. طبیعت سیاست این است که افراد بعد از قدرت تغییر میکنند. رضاخان در ادامه آلمانوفیل میشود اما این دلیل نمیشود که بگوییم در مقطع کودتا انگلیسی نبوده است و انگلستان او را انتخاب نکرده است. لطفاً ۲ مورد سند بیاورید که گفته باشد رضاخان قبل از کودتا انگلیس ستیز بوده است.
وی افزود: درباره دوگانگی سیاست انگلستان هم اشاره نکردید که پارلمان انگلیس چه فشارهایی برای قرارداد ۱۹۱۹ میآورده است. یک نکته را ایشان گفتند که کاملاً تأیید عرایض بنده بود. به صراحت گفتند که آیرونساید به دنبال تشکیل حکومتی بوده است که منافع انگلیس را حفظ کند. انگلیس میخواست که عنصری ایرانی بر سر کار باشد که به ظاهر خود را ملی و ضد انگلیسی نشان دهد و رفتارهای خشن با افسر انگلیسی انجام دهد اما سناریوهای انگلیس را اجرا کند. چرا که جامعهای که از تسلط انگلیس و روس خسته شده باید او را بپذیرد. آیرونساید میگوید من میخواهم بروم و میخواهم خیالم از پشت سرم راحت باشد.
محمدصادق کوشکی تأکید کرد: اینکه بگوییم کسانی مانند مدرس قصد کودتا داشتهاند باید سند داشته باشد. وقتی سندی وجود ندارد نه میتواند چیزی را رد کرد و نه میتواند آن را تأیید کرد. سید ضیا قبل از کودتا درِ خانه خیلیها را میزند و میگوید بیایید کاری کنیم اما هیچکس با او همراهی نمیکند. حتی یکی از افراد به او میگوید اگر میخواستیم با کمک انگلیس کاری کنیم نیاز به کمک تو نبود و خودمان با انگلیس همراه میشدیم. چرا انگلیسیها به سراغ فردی نظامی برای کودتا رفتند؟ چرا که برای کودتا به نیروی نظامی نیاز بود. مدرس با کدام نیرو میخواست کودتا انجام دهد؟
لطفالله آجدانی در پاسخ گفت: حسین مکی آورده است که وضعیت ایران در آن زمان بحرانی بود و همه از جمله مدرس به این نتیجه رسیده بودند که نیاز به کودتاست. با توجه به عشایری بودن جامعه آن زمان اکثر افراد مسلح بودند و نیاز به نیروهای دیگر نبود. ملکالشعرای بهار و چند منبع دیگر هم آوردهاند که مرحوم مدرس به خود من گفت که رضاخان قبل از اینکه کولونل اسمایس به سراغ او برود در فکر کودتا بوده است. بنابراین تنها ایرانیان بیگانهپرست نبودهاند که قصد کودتا داشتهاند. موضعگیری علما درباره کودتا نیز جالب توجه است. علما یا ساکت بودند یا برخی حتی حمایت تلویحی کردند. آقای مدرس نیز در جلسه استیضاح رضاخان میگوید رضاخان را مضاری است و فوایدی و منِ مدرس به صراحت میگویم فواید او بیش از مضرات اوست. در کتب رسمی آموزشوپرورش متأسفانه نطق مدرس را گزینشی و متأثر از ایدئولوژیزدگی آوردهاند.
محمدصادق کوشکی اظهار کرد: نمیتوانیم بگوییم اکثریت ایرانیان موافق کودتا بودهاند. باید دید سازوکار نظرسنجی ما چیست که این ادعا را مطرح میکنیم. در آن زمان اصلاً سازوکاری برای نظرسنجی از مردم وجود نداشت. اگر افرادی به دنبال کودتا بودند چرا این کار را انجام ندادند؟ منتظر چه چیزی بودند؟ اینکه چون عالمان سکوت کردهاند آنها را موافق کودتا بدانیم غلط است. حقیقت این است که بعد از مشروطه عالمان از سیاست سرخورده شده و کنار کشیده بودند و درباره هیچکدام از مسائل بعد از مشروطه اظهارنظری نداشتهاند و این به معنای تأیید نیست.
لطفالله آجدانی در واکنش گفت: مراجع تقلید نجف برای رضاخان شمشیر و حمایل فرستادند.
محمدصادق کوشکی عنوان کرد: ایشان تماماً به بعد از کودتا استناد میکنند در حالی که تمامی مراحل قبل و حین کودتا توسط انگلیس انجام میشود و همه اسناد این نکته را به صورت شیوا بیان میکنند. دولتی که سر کار میآید هم علما را تار و مار میکند و هم عشایر را و جالب اینجاست که از قبل هم بنا بوده که همین کارها را بکند. اگر نام این اعمال بیگانهپرستی نیست پس چیست؟
لطفالله آجدانی گفت: اگر کودتا انگلیسی بوده حضور افراد ضد انگلیسی در کودتا به چه معناست؟ ماژور مسعود خان به عنوان افسر مقاومت در برابر انگلیس مطرح بود و فردی مطرود بود.
در ادامه محمدصادق کوشکی گفت: چطور میشود مطرود انگلیس باشد و در عین حال عضو کمیته آهن نیز باشد؟
لطفالله آجدانی ادامه داد: کاظم خان سیاح که قبل از کودتا قرار بود توسط انگلیسیها اعدام شود. چرا نصرت فیروز که طرفدار انگلیس بود را دستگیر میکنند؟ پرسش اینجاست که این افراد در کودتا چه میکنند؟
در انتها و به دلیل اتمام وقت برنامه عطاالله بیگدلی ، مجری کارشناس برنامه عنوان کرد: با توجه به کمبود وقت، امکان بحث دقیق و جامع علمی وجود ندارد و هدف برنامه امشب بیشتر این بود که موضع اختلاف را به بینندگان نشان دهد.
ارسال نظر