امیر فرض اللهی در گفتگو با خبرگزاری موج مطرح کرد:
روزگار بلور در مورد روزنامه نگاری است نه صرفا محمد بلوری/تفاوت های کتاب با فیلم روزگار بلور از قول کارگردان
کارگردان مستند روزگار بلور که خود روزنامه نگار و منتقد سینمایی هم هست، هدف اصلی فیلمش را گوشزد تفاوت روزنامه نگاری ایده آل با وضع موجود این شغل اعلام کرد.
امیر فرض اللهی کارگردان «فیلم مستند روزگار بلور» که موفق به حضور در سی و هشتمین جشنواره ملی و جهانی فجر شده است، در پاسخ به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج در مورد میزان تشابه این فیلم با کتاب خاطرات محمد بلوری پدر حوادث نویسی مطبوعات ایران که وجه مشترک هر دو اثر است، گفت: تصور شباهت این دو اثر برای افرادی پیش می آید که در تماشای این فیلم و خواندن کتاب دقت لازم را نداشته اند و یا موفق به تماشای فیلم و خواندن کتاب نشده اند.
وی با اشاره به روند نگارش فیلمنامه این مستند افزود: من زمانی ساخت این فیلم را شروع کردم که محمد بلوری در شرف آغاز دست نویس کتاب بود و طی شش ماه، قرار های هفتگی داشتیم و به طور شفاهی ماجراها را برایم تعریف میکرد. من با یک فیلم نامه آماده کار را شروع کردم اما در طول تولید متوجه شدیم که آقای بلوری برخی از اسامی را اشتباه گفته بود. به عنوان مثال موتیفی در فیلم وجود داشت که آقای بلوری نامش را مریم عنوان کرده بود اما بعد از تورق دوره چند ساله روزنامه کیهان در یکی از کتابخانه های معتبر تهران دریافتیم که نام صحیح این فرد ماهرخ است.
کارگردان روزگار بلور ادامه داد: آقای بلوری در کتابش تنها به حوادث پرداخته و نه جزئیات دیگر؛ در حالی که فیلم من صرفا متمرکز بر حوادث نیست بلکه بر تفاوت های ماهیتی، کیفیتی و کمیتی «روزنامه نگاری» که به ایده آل ایشان نزدیک بوده و این روزها به هذیان کشیده شده است، تمرکز کرده است.
وی تاکید کرد: فیلم من صرفا درباره محمد بلوری نیست اگرچه او شخصیت محوری آن است اما اگر فیلم روزگار بلور را مشاهده بفرمائید متوجه می شوید که این فیلم درباره روزنامه نگاری است و آقای بلوری یک مثال قابل توجه است که همانند یک نخ برای تسبیحی است که من بافته ام.
فرض اللهی ادامه داد: کارشناسان و روزنامه نگارانی که در داخل فیلم حضور دارند و به طور موجز از آنها استفاده شده است، هویت فیلم مرا شکل می دهند و ساختار روایی مستقل که در داخل فیلم شکل گرفته و باعث می شود که مخاطب با علاقه فیلم را پیگیری کند، شاهد و دلیل من برای تفاوت ماهوی فیلم روزگار بلور از کتاب خاطرات آقای بلوری هستند.
این کارگردان که تا کنون سه اثر مستند ساخته است ادامه داد: « فیلم مستند روزگار بلور » هرگز شبیه مستندهای تلویزیونی نیست و کاملا یک ساختار سینمایی در آن وجود دارد که تفاوت های قابل توجهی از مستند تلویزیونی را ایجاد می کند. تماشاگران این فیلم به خوبی متوجه می شوند که روزگار بلور فقط شامل گفتگو با یک سری از افراد نیست بلکه یک نخ تسبیحی دارد که ساختار روایی آن را تشکیل می دهد که جذاب، رونده، روان و فیلم را بسیار قابل تامل و حتی پرمخاطب کرده است.
وی که خود روزنامه نگاری با سابقه است افزود: نکته مهم و قابل توجه دیگری که خوب است به آن اشاره کنیم این است که کتاب و سینما هر دو محصولی فرهنگی هستند اما کارکردهای متفاوتی دارند. به قول شاعر دانه فلفل سیاه و خال و مه رویان سیاه هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا. واضح است که کتاب کار خودش را می کند و رسانه سینما هم کار خودش را. بر همین اساس، اکنون که من با شما سخن می گویم چند ده برابر خوانندگان کتاب فیلم را دیده اند و تحت تاثیرش قرار گرفته اند. در واقع خواندن یک کتاب فقط برای اهل تامل قابل تحمل است و کمتر مخاطبی سعی می کند به صورت فراگیر کتاب را بخواند.
نکته دیگر قابل تامل موقعی که فیلمبرداری این فیلم تمام شد، نگارش کتاب به اتمام رسید و تکمیل شد و در حال سپردن به ناشر برای تایپ و حروفچینی بود.
این روزنامه نگار، صاحب نشریه و فیلمساز در مورد اهداف فیلمش گفت: یکی از مهمترین اهداف تولید این فیلم، گوشزد این نکته به همکاران اهل رسانه مان است که آنچه شما در حال انجام آن هستید روزنامه نگاری نیست و چیزی که فیلم من را از کتاب خاطرات آقای بلوری بسیار جدا می کند تاکید من بر ماهیت روزنامه نگاری در شکل نزدیک به ایده آلش در گذشته و شکل امروزی که شکلی کپی پیست کاری دارد. فعالیتی بدون آگاهی، از سر تنبلی و از منفعت طلبی. نکته قابل توجه اینکه روزگار بلور درباره روزنامه نگاری معاصر به خصوص در هفتاد سال اخیر است و نسل هایی که به درستی و بر اساس شرافت قلم، قدرت قلم و تاثیرگذاری رسانه ای پروریده شده اند. فیلم من در این مورد است.
وی تصریح کرد: بلوری یک مثال خوب برای موضوع فیلم است شاهد ادعای من هم این است که من هرگز به زندگی خصوصی آقای بلوری نپرداخته ام و دانه درشت ترین اتفاقاتی که این روزنامه نگار پیشکسوت رقم زده است را در فیلمم آورده ام.
کارگردان روزگار بلور افزود: نکته دیگر اینکه اگر بنا داشتم تا همه داستانهای آقای بلوری را به تصویر در بیاورم فیلمی حدود چهار تا چهار ساعت و نیم تولید می شد که از حوصله مخاطب خارج بود و فکر نمی کنم که هیچ کارگردانی بتواند یک مستند چهار ساعت و نیمی بسازد که بتواند مخاطبش را نگه دارد. در حالی که در این فیلم نود دقیقه ای مخاطب کنجکاو می شود و با ساختار و ریتم فیلم خودش را مجبور به دیدن می بینید.
امیر فرض اللهی اظهار داشت: نکته آخر اینکه روزنامه نگاری در این روزگار از شکل ایده آلش خیلی به دور است و همکاران رسانه ای ما متاسفانه به روابط عمومی بودن بیشتر نزدیکند تا روزنامه نگار. بر همین اساس آخرین جمله ای که در این فیلم بر پرده نقش می بندد این است: «جرج اورول: روزنامه نگاری آن چیزی است که نمی خواهند منتشر شود بقیه چیزها روابط عمومی است.» همین یک جمله و پارادایمی که در طول فیلم حاکم است تفارق بین فیلم من و تاب آقای بلوری را مشخص می کند.
این روزنامه نگار، صاحب نشریه و فیلمساز در مورد تفاوت تجربه حضور در دو جشنواره ملی و جشنواره جهانی فجر نیز گفت: قامت جشنواره ملی که گذشت با این دوره جشنواره جهانی فجر قابل قیاس نیست. تجارب مدیریتی آقای محمدمهدی عسگرپور که چهاردهه است که در عرصه سینمای ایران فعالیت و مدیریت کرده است قابل قایسه با سایرین نیست و تیم همراهی که دارد، همانند آقای اسفندیاری و کامیار محسنین و ... افراد توانمندی هستند که توانایشان غیر قابل انکار است و اگر با کرونا مواجه نبودیم، حتما شاهد حضور پررنگ کارشناسان و فیلمسازان مطرح بین المللی در این رویداد بودیم.
فرض اللهی در پایان گفت: فیلم روزگار بلور در بازار مجازی فیلم هم عرضه شده و توسط معتبرترین پلتفرم دنیا یعنی همان پتلفرمی که جشنواره کن از آن بهره می برد، پخش کننده های بین المللی فیلم های ما را می بینند و متقاضی می شوند.
ارسال نظر