سرتیپ دوم خلبان مجید عقیقی روان در گفتگو با خبرگزاری موج:
تاریخ می نویسد زمانی مردانی بودند که اجازه ندادند وجبی از خاکشان جدا شود
فرمانده اسبق هوانیروز جمهوری اسلامی ایران از خاطره حضورش در هشت سال دفاع مقدس و همراهی خانواده اش سخن گفت.
سرتیپ دوم خلبان مجید عقیقی روان که به مدت ۶سال فرمانده هوانیروز جمهوری اسلامی ایران بوده و در سال ۱۳۸۳ بازنشسته شده است، به مناسبت هفته دفاع مقدس و به عنوان یکی از راویان دفاع مقدس به خبرنگار خبرگزاری موج گفت: من در سال۱۳۵۲برای خلبانی هوانیروز استخدام شدم و از آن سال تا سال ۱۳۵۶ آموزش دیدم.
او افزود:من در نهایت با مدرک استاد خلبانی هلیکوپتر کبری فارغالتحصیل شدم. در زمانی که هلیکوپتر کبری تازه در اختیار ارتش ایران قرار گرفته بود، هنوز بحثی از جنگ با کشور دیگر مطرح نبود. در آن زمان ما فکر نمیکردیم روزی با این هلیکوپتر نقشی در یک جنگ ایفا کنیم اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درگیریهای کردستان و ۸سال دفاع مقدس مواجه شدیم.
فرمانده اسبق هوانیروز جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: من در سال ۱۳۵۹ و زمان آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ایران در تهران بودم و مقدمات عروسی را مهیا میکردم. در همان زمان فرودگاه مهرآباد بمباران شد و از روز بعد از آن حادثه، همه چیز را رها کردم و به کرمانشاه رفتم.
سرتیپ دوم خلبان عقیقی روان ادامه داد: به مدت 10سال در کرمانشاه بودم که 8سالش مصادف با سالهای جنگ بود. من در طول 8سال دفاع مقدس شاهد شهادت دوستانی چون کشوری، شمشادیان، احمد هادیان، حمید کاویان و سهیلیان بودم و خاطرات زیادی از آن سالها دارم.
او گفت:هماکنون ۴فرزند دارم و ۳نفر از آنها که دختر هستند، در منطقه جنگی کرمانشاه به دنیا آمدهاند.به خاطر دارم فردای تولد آخرین دخترم در بیمارستان به من توصیه کردند که همسر و فرزندت را از اینجا ببر زیرا اینجا برق نیست و وضعیت برای مراقبت از یک زن زائو زیاد مناسب نیست؛ بنابراین من همسر و فرزند تازه به دنیا آمدهام را به خانه بردم.
فرمانده پیشین هوانیروز جمهوری اسلامی ایران تأکید کردم: همسرم هیچ وقت راضی نشد در طول ۸سال دفاع مقدس من را رها کند و در تهران و کنار والدینش زندگی کند. او همیشه میگفت من میخواهم در منطقه عملیاتی کرمانشاه باشم زیرا برایم سخت است که در تهران باشم و خبر چگونگی حالت را در آنجا بشنوم.
سرتیپ دوم خلبان مجید عقیقی روان بیان کرد: خانوادههای ما چنین روحیهای داشتند. ۲برادر همسر من در طول جنگ تحمیلی عراق بر ایران به شهادت رسیدند.
او افزود: آخرین روزهای جنگ به شکلگیری عملیات مرصاد منجر شد. قبل از شکلگیری این عملیات، کمک و بهترین دوست من خلبان شهید حسین فرزانه در داخل هلیکوپتر من و در منطقه سر پل ذهاب به شهادت رسید.
فرمانده اسبق هوانیروز جمهوری اسلامی ایران گفت: ما زمانی که به مدرسه میرفتیم و درس تاریخ را میخواندیم، وقتی به قسمتهایی از تاریخ کشورمان میرسیدیم که در آن زمان بخشهایی از کشورمان جدا شدهاند، با خودمان میگفتیم مگر آن زمان رزمندگانی نبودهاند که نگذارند تکهای از وطنشان جدا شود؟ بنابراین در طول ۸سال دفاع مقدس همواره به این فکر بودیم که در تاریخ بنویسند زمانی مردانی بودند که اجازه ندادند یک وجب از خاکشان از دست برود.
سرتیپ دوم خلبان عقیقی روان ادامه داد:در طول جنگ تحمیلی عراق بر ایران 80کشور دنیا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از دشمن ما پشتیبانی میکردند .در آن زمان ما و خدایمان بودیم و با غیرت و صلابت آنچنان در مقابل دشمنمان ایستادگی کردیم که ذرهای از خاکمان در دست دشمن باقی نماند.
او بیان کرد: امروز خدا را شکر میکنیم که تاریخ را طوری رقم زد که نسل ما با تجهیزاتش و آموزشهایی که دیده بود، توانست از وطن و آرمانهایش دفاع کند. ما امروز به نقشی که در تاریخ کشورمان ایفا کردیم افتخار میکنیم و یاد شهدا را گرامی میداریم.
فرمانده سابق هوانیروز جمهوری اسلامی ایران توصیه کرد که نگذاریم یاد و خاطره شهدا به فراموشی سپرده شود و نگذاریم خانوادههای آنها احساس حقارت کنند زیرا ما هر چه داریم، از شهدا است.
سرتیپ دوم خلبان مجید عقیقی روان گفت:من درود میفرستم به تمام رزمندگانی که از سر تا سر ایران جمع میشدند،خالصانه و مخلصانه پای به جبههها میگذاشتند.
ارسال نظر