مروری بر آثار سینمای دفاع مقدس (بخش سوم - دهه هشتاد)
کمرونقترین دهه در ساخت فیلمهای جنگی
اگرچه در ۲ دهه قبل شاهد تولید آثار مختلفی در عرصه دفاع مقدس بودهایم اما دهه ۸۰ یکی از کمرونقترین دههها در ساخت فیلمهای جنگی بود و تعداد کمی از آنها توانستند توجه مخاطب را به خود جلب کنند.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، همزمان با هفته دفاع مقدس برای مروری آثاری که با موضوع جنگ و دفاع مقدس ساخته شدهاند، پروندهای باز کردیم که در اولین و دومین بخش این پرونده نگاهی به سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ و ۷۰ انداختیم، حال در سومین پرده قرار است نگاهی گذرا داشته باشیم به آثاری که در دهه ۸۰ ساخته شده و روی پرده سینما رفتهاند. اگرچه در ۲ دهه قبل شاهد تولید آثار مختلفی در عرصه دفاع مقدس بودهایم اما دهه ۸۰ یکی از کمرونقترین دههها در ساخت فیلمهای جنگی (دفاع مقدسی) بود و تعداد کمی از آنها توانستند توجه مخاطب را به خود جلب کنند.
در این دهه فیلمهایی از جمله «پیک نیک در میدان جنگ» به کارگردانی سیدرحیم حسینی با بازی علی صادقی ، «طبل بزرگ زیر پای چپ» به کارگردانی کاظم معصومی با بازی حسین محجوب، حمید فرخنژاد، بابک حمیدیان و...، «شب به خیر فرمانده» به کارگردانی انسیه شاهحسینی ، «سینه سرخ» به کارگردانی پرویز شیخ طادی ، «فرزند خاک» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر با بازی شبنم مقدمی ، مهتاب نصیرپور و...، «سیزده ۵۹» در سال ۱۳۸۹ به کارگردانی سامان سالور با بازی پرویز پرستویی، جمشید مشایخی، صابر ابر ، فرهاد اصلانی و...، «گیلانه» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و با بازی فاطمه معتمدآریا و بهرام رادان و... ساخته شد.
آثار رسول ملاقلیپور در دهه ۸۰
«قارچ سمی» سیزدهمین فیلم بلند رسول ملاقلیپور بود که تهیهکنندگی و نویسندگی فیلم را هم خود بر عهده داشت و در سال ۸۰ ساخته شد. این اثر با بازی جمشید هاشمپور، میترا حجار ، فرهاد قائمیان، رویا تیموریان و... علاوه بر کاندید شدن در چند بخش از جمله بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن و نقش مکمل زن و...، سیمرغ بلورین بهترین تدوین، بهترین جلوههای ویژه و بهترین موسیقی متن ۲۰ دوره جشنواره ملی فیلم فجر را از آن خود کرد.
بسیاری از افراد معتقدند چهاردهمین اثر رسول ملاقلیپور با نام «مزرعه پدری» تقریبا عصاره و جانمایه تمام فیلمهایش است و دستاوردهای او چه در روایت، چه در اجرا و خلق لحظات و تصاویر منحصربهفرد است به همین علت بسیاری از منتقدان این فیلم را بهترین اثر ملاقلیپور میدانند اما این اثر در جشنواره و نمایش عمومی با بیمهری و بیتوجهی مواجه شد.
مهدی احمدی ، آتنه فقیهنصیری و جمشید هاشمپور بازیگران اصلی فیلم که در چند بخش بیست و دومین دوره جشنواره ملی فیلم فجر کاندید شده بود، هستند.
کارگردان «اشک سرما»: سلیقه شخصی من میگوید که دست به هر کاری نزنم
سال ۸۱ و ۸۲ چند فیلم با مضمون جنگ ساخته شد که یکی از آنها «اشک سرما» به کارگردانی حمید عزیزنژاد بود در حقیقت عزیزنژاد یکی از متفاوتترین فیلمهای سینمای جنگ را ساخت که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. داستان این فیلم با بازی پارسا پیروزفر، گلشیفته فراهانی و... در کردستان ایران در زمان جنگ و عراق اتفاق میافتد. این فیلم در ۲ بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین جلوههای ویژه جشنواره ملی فیلم فجر کاندید شده بود.
عزیز الله حمید نژاد در زمان فیلم «اشک سرما» در گفتگوی با مسعود مهرابی در ماهنامه فیلم گفته بود: «فیلم ساختن فینفسه کار سادهای است، اما همیشه به چند دلیل اساسی، بین تولید کارهایم وقفهای طولانی میافتد. این موضوع، اول برمیگردد به سلیقه شخصی من در انتخاب موضوع و فیلمنامهای که تصمیم میگیرم روی آن کار کنم. دوم به شرایط عمومی سینما برمیگردد. سلیقه شخصی من میگوید که دست به هر کاری نزنم. معتقدم فیلمسازی، کاری حساس، دشوار و بامسئولیت است و فیلمساز باید جوابگوی مخاطب عام و خاصاش باشد. تلاش میکنم روی موضوعهای نو کار کنم؛ راه نرفته باشد. این یک نوع سلیقه شخصیست که باعث میشود صبر پیشه کنم و فیلمی بسازم که در درجه اول خودم را ارضا کند و بعد مخاطب را.»
«دوئل»؛ پُرخرجترین فیلم سینمایی در ژانر دفاع مقدس
«دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش را که در سال ۸۲ ساخته شده است میتوان اثری موفق و در عین حال پُرحاشیه توصیف کرد چراکه یکی از پرخرجترین فیلمهای سینمایی در ژانر دفاع مقدس بوده که به گفته کارگردان در نشست خبری این اثر در جشنواره ملی فیلم فجر سال ۸۲ هزینه واقعی تولید این فیلم بالای پنج میلیارد تومان است اما این موضوع را فراموش نکنید که این فیلم متعلق به بخش خصوصی است و به عنوان تجربهای موفق در سینمای ایران محسوب میشود. جالب است بدانید این اثر نخستین فیلم سینمایی ایران است که با صدای دالبی دیجیتال ضبط شده است.
از جمله دیگر نکات جالب فیلم، وزنی است که بر دوش بازیگران جوان آن زمان یعنی پژمان بازغی و کامبیز دیرباز قرار داده شده است که بازی خوبی را به نمایش گذاشتند. ناگفته نماند که این ۲ در کنار چهرههای شناخته شده دیگری از جمله سعید راد ، پرویز پرستویی، پریوش نظریه، انوشیروان ارجمند و هدیه تهرانی که نقشآفرینی کوتاهی داشتند، بازی کردند.
این فیلم همچنین موفق به دریافت ۷ سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین صداگذاری، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین تدوین و بهترین جلوههای ویژه از بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
درخشش حامد بهداد در نقش یک افسر عراقی عاشقپیشه در «روز سوم»
سقوط و فتح خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس است اما در سینمای ایران کمتر اثر درخوری را از این رویداد میبینیم و شاید بهترین نمونه آن «روز سوم» اثر محمدحسین لطیفی باشد که بر اساس کار مستندی از حمید زرگرنژاد به همین نام تولید شد.
داستان در ابتدای جنگ اتفاق میافتد و شاهد مقاومت مردمی در برابر تهاجم نیروهای عراقی هستیم که بسیاری از آنها تا چندی پیش در همین شهر و کنار ساکنان بومی همزیستی داشتند.
پوریا پورسرخ ، باران کوثری ، حامد بهداد و... از جمله بازیگران این فیلم سینمایی بودند که بازی حام بهداد در نقش یک افسر عراقی عاشقپیشه و خشن جزو نقاط برجسته در کارنامه بازیگری او به شمار میآید.
«روز سوم» توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول زن بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر را از آن خود کند.
«به رنگ ارغوان»؛ فیلمی که پس از ۵ سال توقیف اکران شد
«به رنگ ارغوان» ساخته ابراهیمی حاتمیکیا با بازی حمید فرخنژاد، خزر معصومی، کوروش تهامی و... در سال ۸۳ ساخته شد
در بیست و سومین جشنواره ملی فیلم فجر از نمایش فیلم به دستور وزیر اطلاعات جلوگیری شد و سیدجمال ساداتیان تهیهکننده فیلم طی نامهای به محمود احمدینژاد خواستار رسیدگی به وضعیت اکران عمومی «به رنگ ارغوان» شده بود که در نهایت اما پس از ۵ سال توقیف سال ۸۸ روی پرده سینماها رفت.
«به رنگ ارغوان» علاوه بر کاندید شدن در چند بخش جایزه بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلمبرداری را در جشنواره ملی فیلم فجر بدست آورد.
حاتمیکیا هنگام دریافت جایزهاش گفته بود: «این فیلم ساخته شد تا جاودانه بماند. من خوشحال و ممنونم از عزیزانی که باعث این اتفاق شدند. چیزی که باید بگویم این است که به امثال ما اعتماد کنید.»
ابراهیم حاتمیکیا در برنامه «کافه فیلم» تاکید کرده بود که ۵سال به توقیف این فیلم اعتراض نکرد، چون نمیخواست وزارت اطلاعات از او و این فیلم دلخور باشند.
کارگردان «به رنگ ارغوان» درباره شایعه نقش وزارت اطلاعات در ساخت فیلم همچنین توضیح داده بود: «آن زمان که ما میخواستیم این فیلم را بسازیم، عوامل فیلم فکر میکردند که «به رنگ ارغوان» متعلق به وزارت اطلاعات است و هر چه ما میگفتیم ما با وزارت اطلاعات همکاری نداشتیم و این فیلم برای آقای ساداتیان است و ایشان هم هیچ هماهنگی با این ارگان نداشته است کسی باور نمیکرد. ما این فیلمنامه را نوشتیم و ارشاد هم تایید کرد. اما تا پایان این بحث وجود داشت که «به رنگ ارغوان» را تشکیلات وزارت اطلاعات میسازد.»
حاتمیکیا درباره شباهتهای «به رنگ ارغوان» با فیلم «لئون» لوک بسون گفته بود: «از لوک بسون من فیلمهای «نیکیتا» و «لئون» را بسیار دوست دارم و اصلا قد و قامت حمید فرخ نژاد با بازیگر نقش «لئون» (ژان رنو) شباهتهای بسیاری دارد .در این فیلم همچون «لئون» دختر معصومی وجود دارد اما تعریف عشق در بین این دو فیلم تفاوتهای بسیاری دارد.»
«به نام پدر» فیلم دیگر ابراهیم حاتمیکیا با بازی گلشیفته فراهانی، پرویز پرستویی، مهتاب نصیرپور و... است که در سال ۱۳۸۴ ساخته شد. این اثر توانست سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش دوم زن را از آن خود کند.
فیلم «به نام پدر» درباره پدری است که خود در جنگ جزو رزمندگان بوده و حالا بر سر ارزشهای جنگ با دخترش دچار بحث و تعارض شده است. پدر بر اثر انفجار مینهای باقیمانده از دوران جنگ تحمیلی مجروح میشود و این سرآغاز تحول در دختر جوان است. «به نام پدر» یک درام جنگی دلپذیر و بسیار دیدنی از ابراهیم حاتمی کیاست که رابطهای عاشقانه را میان یک پدر و دختر به تصویر میکشد. این اثر در جشنواره فیلم فجر در ده رشته نامزد دریافت سیمرغ شد و از آن بین، چهار سیمرغ را دشت کرد.
کارگردان «اتوبوس شب»: در این فیلم بسیاری از اصول را زیرپا گذاشتهام
سال 1385 فیلم «اتوبوس شب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد با بازی خسرو شکیبایی ، محمدرضا فروتن، الناز شاکردوست و... به صورت سیاه و سفید ساخته شد که جزو فیلمهای تاثیرگذاری در ژانر دفاع مقدس محسوب میشود. کیومرث پوراحمد، قصه اتوبوس شب را در طول ۹ ماه، پنج بار بازنویسی کردهاست او که این فیلم را بر اساس داستانهای شهر جنگی اثر حبیب احمدزاده ساخته، در این باره گفته است: «وقتی این کتاب را مطالعه کردم، داستان نوجوانی که چهل اسیر را از آبادان به ماهشهر میبرد، به قدری گیرا و جذاب بود که مرا به دنبال خود کشاند و گفت مرا بساز.»
پوراحمد در جلسه نقد و بررسی «اتوبوس شب» در فرهنگسرای هنر درباره فیلم گفته بود: «در این فیلم نیز همچون سایر آثارم بسیاری از اصول و قواعد را زیرپا گذاشتهام و با این شیوه معتقدم بسیاری از آثار درخشان نیز به اثری برجسته تبدیل شده است.»
در بخشی از این جلسه پوراحمد از انتخاب بازیگران فیلم مطرح کرده بود: «مهرداد صدیقیان را از بین ۳۰۰ نفر انتخاب کردم و او نیز بازی درخشانی داشت که در جشنواره استرالیا هم بین ۷۲ کشور کاندیدای بهترین بازیگر مرد شد و به هنگام اعطای جوایز نیز عنوان شد این جایزه به فردی تعلق میگیرد که دارای تحصیلات آکادمیک باشد و به همین دلیل مهرداد از دریافت جایزه این جشنواره محروم شد. در مورد «فاروق» هم انتخاب با خود محمدرضا فروتن بود و او خود از بین نقشها این نقش را انتخاب کرد و من ترجیح میدادم او به عنوان بهیار عراقی یا عماد به ایفای نقش بپردازد.»
«میم مثل مادر»؛ یکی از ماندگاترین عاشقانههای سینمای ایران
«میم مثل مادر» آخرین اثر مرحوم رسول ملاقلیپور با بازی گلشیفته فراهانی، حسین یاری، سحر دولتشاهی، شراره دولتبادی، علی شادمان و... دیگر اثری بود که سال ۸۵ ساخته شد این فیلم بنا به تشخیص کمیتهای از بنیاد سینمایی فارابی به عنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره جوایز اسکار در سال ۲۰۰۷ انتخاب شد.
این فیلم را که یکی از ماندگاترین عاشقانههای سینمای ایران با موضوع جنگ و دفاع مقدس است، شاید نتوان فیلم کاملا جنگی نامید اما ماجرای آن بطور کاملا غیرمستقیم با جنگ گره خورده است. «سپیده» پرستاری است که در جنگ ایران و عراق در منطقه سردشت حضور داشته است و در بمباران شیمیایی این شهر در سال ۱۳۶۶ در معرض گازهای سمی و شیمیایی قرار گرفته است. همین مسئله سبب شده است که سالها بعد، در روزهایی که سهیل و سپیده منتظر اولین فرزند خود هستند پزشکان به آنها بگویند فرزندشان سعید دچار نقص است. سهیل با فهمیدن این موضوع اصرار به سقط جنین دارد اما سپیده نمیپذیرد و سهیل او را رها میکند. سعید به دنیا میآید و عاشقانهای زیبا میان مادر و فرزند شکل میگیرد.
بازیگر اصلی فیلم «میم مثل مادر» درباره نقشاش گفته است: «همه نقشهایی که تاکنون بازی کردهام با یکدیگر تفاوتهای ویژهای داشتهاند و تجربه کار با هر کارگردان نیز تجربه دنیای ویژه و منحصر به فردی است. اما «میم مثل مادر» نقطه عطفی در کارنامه بازیگری من به شمار میآید. نقش «سپیده» سه فصل داشت که من باید ۱۸ سالگی، ۲۴ و ۳۴ سالگی او را در خودم بیدار میکردم و ایفای نقش «مادر» تمام فیلم، تقریبا به چیزی شبیه تجربهی «مرگ» میمانست و تا کسی مادر نشود نمی تواند آن را درک کند. البته باید بگویم نقش «سپیده» نیز ویژگیهای و تواناییهای لازم برای ویژه شدن را داشت. نمیتوانم در ویژه شدن این نقش تواناییهای کارگردان را در نظر نگیریم. ایشان تمام هنرهایی را که در سینما وجود داشت به خدمت این نقش و دیگر نقشهای فیلم گرفت و شاید اگر کارگردان دیگری این نقش را هدایت میکرد با آنچه امروز دراین فیلم به وجود آمده است، تفاوت بسیاری میداشت.»
آثاری همچون میم مثل مادر، اشک سرما و به نام پدر از جمله آثاری بودند که گلشیفته فراهانی درآنها به خوبی ایفای نقش کرد و حتی درخشید؛ و اگر با تصمیمی ناگهانی و ماجراجویانه راهی غرب و جذب فرهنگ منحط آن سوی دنیا نمی شد، شاید آثار درخشانتری از این بازیگر در کشور خودمان و در راستای معرفی فرهنگ محجوب ایران اسلامی بر پرده سینماهای ایران می دیدیم.
سهگانه «اخراجی ها»؛ جزو پُرفروشترین فیلمهای دفاع مقدس در سینما
سهگانه «اخراجی ها» به کارگردانی مسعود دهنمکی با بازی اکبر عبدی، امین حیایی، محمدرضا شریفینیا، کامبیز دیرباز و... در دهه ۸۰ پُرفروشترین فیلمهای دفاع مقدس در سینما بوده اند. نخستین قسمت این فیلم در سال ۸۶ ساخته شد و به فروش معادل ۴ میلیارد تومان رسید و لقب پرفروشترین فیلم در سال ۱۳۸۶ به آن داده شد؛ اتفاقی که باعث شد سازندگان قسمت دوم و سوم این فیلم را بسازند و در سال های بعد اکران کنند. «اخراجی ها ۲» در فروردین ۸۸ به نمایش در آمد و به رقم فروش ۶ میلیارد تومان رسید اما «اخراجی ها ۳» مانند ۲ قسمت قبل نتوانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
«اخراجیها» داستان شخصی به نام مجید سوزوکی با بازی کامبیز دیرباز است که جز اراذل و اوباش محلهشان است. مجید پس از آزاد شدن از زندان، عاشق دختر همسایهشان میشود؛ اما پدر دختر (میرزا) تنها در صورت سر به راه شدن مجید، به ازدواج او و دخترش رضایت میدهد. مجید هم برای جلب رضایت میرزا تصمیم میگیرد به جبهه برود. در این میان دوستان مجید نیز با او همراه میشوند و بدین ترتیب پای اراذل جنوب شهر تهران به جبهه باز میشود که با ورود آنان به فضای جنگ اتفاقات طنز و جالبی رقم میخورد.
ارسال نظر