با حضور برخی از اعضای خانواده، هنرمندان و برخی از مدیران فرهنگی؛
عزت الله مهر آوران به خاک سپرده شد
مراسم خاک سپاری عزت الله مهرآوران در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری موج، مراسم خاک سپاری عزت الله مهرآوران با حضور برخی از اعضای خانواده، هنرمندان و برخی از مدیران فرهنگی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد.
سیدعباس عظیمی مدیر مجموعه فرهنگی برج آزادی در بخش از مراسم تشییع پیکر عزت الله مهرآوران در سخنانی گفت: ۸ سال در موسسه هنرمندان پیشکسوت با استاد مهرآوران زندگی کردم و شناختم؛ ایشان یک بمب انرژی بود و من هیچوقت فکر نمیکردم استاد مهرآوران در میان ما نباشد. نمیدانم چرا روزگار اینگونه شده و اینقدر زود همه را از دست می دهیم. مرگ حق است و گذشتگان ما نیز رفتهاند و روزی همه خواهیم رفت ولی مهم این است وقتی می رویم اینچنین عاشقانه دوست مان داشته باشند. من مطمئنم با دل پاک و صافی که استاد داشت، رفتنش مثل پرواز بود و من این عروج غمناک را به خانواده ایشان و به عنوان یک لُر به لُرهای هم تبار خودم تسلیت میگویم.
وی بیان کرد: تلاش استاد مهرآوران در لبخند نشاندن روی لبهای همه بود و در اوج مشکلاتی که میدانستم دارد، یک لحظه غم روی صورت ایشان ندیدم. کاش میشد فیلمهای سفرهایمان را نشان دهم که به ما انرژی میداد و عشق سفر را به سختیهایش میدانست. من نمیدانم چطور این مرد انرژی و عشق از میان ما رفت و فکر میکردم با وجود ناامیدی پزشکان، این مرد با انرژی خودش به زندگی برگردد.
رضا بنفشهخواه در ادامه مراسم با اندوه بسیار گفت: برای رفتن عزت مهرآوران خیلی زود بود که برود و میتوانست باز هم سر به سر ما بگذارد. ۵۰ سال یک عمر است که ما با هم همکار و دوست بودیم. حالا نمیتوانم رفتنش را باور کنم و نمیتوانم دیگر حرفی بزنم. امیدوارم این کرونای لعنتی هر چه زودتر از بین برود تا کمتر شاهد از دست رفتن عزیزانمان باشیم.
نیکنام حسینیپور مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت که به دلیل ابتلا به کرونا نتوانست در این مراسم شرکت کند، با ارسال پیامی، تسلیت خود را اعلام کرد. متن پیام او به شرح زیر است:
«نام نیکو گر بماند ز آدمی
بِه کزو ماند سرای ماندگار
در صبح روز شنبه ١٧مهر بانگی برامد وفضای حقیقی ومجازی کشوررافرا گرفت وباخبر شدیم هنرمند پیشکسوت و صاحبنامِ کشورمان جناب آقای «عزتالله مهرآوران» به دیار باقی شتافتند. سالهای سال با خاطرۀ لبخند و نقشآفرینیهای ماندگارش در عرصۀ هنرهای نمایشی حظ کردیم. نویسنده، بازیگر و کارگردانی که هیچگاه اصالت ذاتیاش را از یاد نبُرد و در تعدادی از آثارش مثل «مالکَنون»، «دالُو» و «عاشقکُشون» به فرهنگ ایلیاتیاش اشاراتی داشت. هنرمندی که نگاه نافذ، چهرۀ معصومانه، تُن صدای خاص و بازیهای درخشانش، دل از مخاطب عاشق میربود و آنی را میزبان هنرمندی این مهربانِ مهرآور بود.
هنوز هم باورش سخت است نوشتن از غم در فراق دوست دیرینهمان؛ هنرمند اردیبهشتزادی که در سپیدۀ مهرماه رخت سفر بست. به قول سهراب سپهری: «مرگ پایان کبوتر نیست»، اگرچه کرونا – این بیماری مهلک قرن- در کمال ناباوری هرازگاهی گلی از گلستان هنر این مرزو بوم را میچیند اما یاد و خاطرۀ بزرگمنشی و اصالت و توانمندی مهرآوران و مهرآورانها از ذهن و ضمیر مردم هنردوست و وفادار ایران اسلامی محو نخواهد شد.
مهرآورانِ لبریز از مهرورزی، همواره با مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت تعامل داشت و در هر برنامهای که دعوت میکردیم خالصانه و خاضعانه لبیک میگفت و همراه و همگاممان بود بار وغمخوارمان بود. از خصوصیات بارز این چهرۀ دوستداشتنیِ فراموشناشدنی، عشق بیحد و حصرش به هنرمندان بود؛ همچنانکه مهربانیاش را از همکاران ما در مؤسسه دریغ نمیکرد. انسانی به معنای کلمه خاص و خالص که انسانیت در وجودش نهادینه شده بود و فارغ از جایگاه هنری و پایگاه اجتماعی بلندبالایش، از هرچه منم و منیّت دور بود و عاشقانه به همه عشق میورزید. در ایام کوتاهی که مسئولیت مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت به اینجانب واگذار شد، دائم از حضور هنرمندانۀ عزتاللهِ عزتمندِ هنرِ ایران و مهرآورانِ مهرانگیز بهره میبردیم و این اواخر قول همکاری دادیم که آثار نوشتاریاش را منتشر کنیم اما هزار فغان و هزاران دریغ که در جشن رونمایی از مکتوباتش حضور ندارد. گهگاهی در جمع هنرمندان همقطارش آواز میخواند و سوزِ صدایش همه را منقلب میکرد؛ صدایی که ریشه در فرهنگ فولکلور بختیاری داشت و نجابت بینظیرش را عیان میکرد.
این استاد مسلّم هنر ایرانزمین، به واسطۀ جد و جهدش در هنر و شاهکارهای هنریاش، موفق به دریافت نشان درجۀ یک هنری شد. چه بسیار لحظاتی که با خاطرهسازیهایش خاطرهبازی کردیم. این «صاحب منصب عشق» در «نغمۀ نوروز» به «سیب سرخ حوا» رسید. در «آژانس شیشهای» خوش درخشید و با طنازیهایش در «لیسانسهها» لبخند را به لبها هدیه داد. ناگاه «نسخۀ خطی»ِ «طومار حیرت به قلم باد» منتشر شد. «ابریشمبانو»! «خیال» میکنی این «زندگی شیرین میشود». کاشکی... کاش «شاهد عینی» حادثه نبودیم، سرانجام این نکونام نیکسرشت «غریبانه» در مهرماه ۱۴۰۰ به «مرگ سفید» سلام داد و «داستان زندگی»اش ناتمام ماند. و اینک ما ماندیم و «انتظار» و «غربت» و قاب عکسی که «پنجشنبه در گنبد صندلی» قلبهایمان جا خوش میکند فقط «به خاطر تو».
امروز هنرمندی در این قطعۀ خاطرهانگیز و در کنار همکاران خود آرام میگیرد که سرتاسر عمرش نیکی بود و نکویی. مهربانانسانی که بزرگی یاد و نامش در تاریخ هنر ایران به بادگار میماند و درخشان بر تارک تاریخ فرهنگ.اوکه شور بودوشعور .
ضمن ابراز تألم و تأثر عمیق نسبت به این واقعۀ تلخ و جانسوز، از طرف خودم و همۀ همکارانم در مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت، درگذشت این هنرمند مهربانِ همتبار را به خانوادۀ داغدار ایشان بخصوص همسر وفادار ومهربانش وفرزند بزرگوارش هژیر عزیز که در این مدت ازهیچ کوشسی دریع نکردندوهرآنچه باید انجام دادند، هنرمندان و هنردوستان وهم تباران ودوستان نازنینش و تمامی کسانی که با هنر این مردِ بزرگ روزگار گذراندهاند، تسلیت و تعزیت عرض مینمایم. امید که به یُمن این ماه و روزهای عزیز، روح والای عزتالله مهرآوران با نیکان محشور شود.»
هژیر مهرآوران فرزند عزت الله مهرآوران نیز گفت: من و مادرم تنها عضو کوچکی از خانواده بزرگ مهرآوران هستیم. پدرم مردی بود پر از عشق شادی و سرزندگی و هر جا که میرفت با خودش خنده و شادی و سرور میبرد هرچند در دل غمهای بسیاری داشت. من عشق را با پدرم تجربه کردم چه در زندگی با او و چه در رفتن اش. پدر به معنای واقعی کلمه یک هنرمند بود حتی در زندگی شخصی است.
در پایان نیز پس از خواندن نماز میت، پیکر عزتالله مهرآوران در یکی از طبقات قبر زندهیاد حمید مهرآرا به خاک سپرده شد.
ارسال نظر