سیدجواد طباطبایی، دانشمند و فیلسوفی ایران اندیش
سیدجواد طباطبایی فیلسوف و دانشمند معاصر ایرانی است که بیش از پنج دهه درباره اعتلای ایران قلم زد و تحلیل کرد و تا توانست به نقادی پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، پایه تمام تحولات بشری بر مبنای فکر و اندیشه استوار است. در این میان، متفکران و اندیشمندان اجتماعی نقش مؤثری را ایفا میکنند؛ زیرا یک متفکر علاوه بر بیان اهداف و آرای خود ابزارهای رسیدن به آن هدفها را نیز ارائه میدهد.
بر همین اساس، بررسی آثار متفکران اجتماعی دارای اهمیت است. در میان متفکران معاصر میتوان به سیدجواد طباطبایی اشاره کرد؛ فیلسوفی که به عنوان متفکر اجتماعی، سیر مطالعاتی خود را بر مبنای اندیشه سیاسی بنیان مینهد و آراء و نظراتش را با《درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران》آغاز میکند.
سیدجواد طباطبایی در ۲۳ آذر ۱۳۲۴ خورشیدی در تبریز چشم به جهان گشود. او از همان کودکی زبان فرانسه را فرا گرفت و همزمان با تحصیل در مدرسه برای فراگیری فلسفه به حوزه علمیه تبریز میرفت. بعد از پایان دوره تحصیلی در رشته حقوق تهران قبول شد و بعد از پایان این دوره برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه رفت.
این فیلسوف نامدار در ۱۳۶۳ با نوشتن رسالهای درباره «تکوین اندیشه سیاسی هگل جوان» دوره دکتری خود را در رشته فلسفه سیاست به پایان رساند و به ایران مراجعت کرد و به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد. سیدمحمود طباطبایی علاوه بر تدریس به کار پژوهشی در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در مراکز پژوهشی فرانسه، آلمان و آمریکا داشت توانست آثار بسیاری در تاریخ اندیشه در ایران بنویسد.
این مدرس و پژوهشگر فلسفه، تاریخ و سیاست، علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران، مدیریت گروه فلسفه مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی را نیز برعهده داشته است. همچنین طباطبایی از شارحان نظریه ایرانشهری بود که در آن کل نظام سیاسی ایران را در گذر تاریخ متأثر از فرهنگ ایران میداند.
شکلگیری اندیشه ایرانشهری در جهان ذهنی طباطبایی
طباطبایی بحث اندیشه ایرانشهری و این اصطلاح را ۴۰ سال پیش در مقالهای درباره خواجه نظامالملک طوسی و اندیشه ایرانشهری در سیاستنامه به کار برد.
بنا به گفته او بحث اندیشه سیاسی در اروپا سابقهای طولانی دارد اما در کشور ما هیچ سابقهای ندارد؛ یعنی از زمان تاسیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی تا حدود سال ١٣٣٠ اصلاً اندیشه تدریس نمیشد و علم سیاست در ذیل حقوق عمومی فهمیده میشد. بعد از انقلاب، در سالهایی که درس من تمام شده بود و دفاع کرده بودم یعنی در حدود سال ۶٣-۶٢ بحثهای جدیدی در اندیشه سیاسی در اروپا درگرفته بود اما در ایران همچنان خبری نبود. در آنجا به بررسی بحرانها پرداخته شد، وقتی از این جلسات بیرون میآمدم، پرسشم این بود که این بحثها به چه درد من و کشورم میخورد و اساساً بحرانهای اروپا، چه نسبتی به بحران من دارد؟ بعد به بررسی این موضوع میپرداختم که آیا ما نیز دارای بحران هستیم و آیا ما هم میتوانیم از سنخ اندیشیدن فلسفی درباره سیاست بهرهای بگیریم و برای ما چقدر مهم است؟ بنابراین، بعد از برگشتن به ایران به تدریج نوع اندیشیدن سیاسی آنها را درباره مسائل ایران به کار گرفتم.
او در جایی میگوید: بحث من در اندیشه ایرانشهری این بوده است که این ایران بزرگ فرهنگی به راستی یک تافته جدا بافته است. ما باید بدانیم مهم بودیم و متفاوت.
واکاوی اندیشههای دکتر طباطبایی
سیدمحمود طباطبایی تاریخ ایران را تداوم یا «تداوم در گسست» میداند و آن را از بُعد فرهنگی مراد میکند. ایده ایرانشهری را نیز از همین منظر مورد مداقه قرار میدهد؛ یعنی آنچه در تاریخ ایران قبل از اسلام تا امروز تداوم یافته ایده ایرانشهری است، که دکتر طباطبایی آن را ذیل مفهوم فرهنگ قرار داده است. نظریه ایرانشهر دکتر طباطبایی بدون شک از بسیاری جهات مطالبی آموزنده و روشنگرانه دارد اما بسیاری از متفکران بر آن نقدهایی نوشتهاند.
این استاد دانشگاه از اسطورهها و آثار فاخر ادبی فارسی گفته و معتقد است آنها ارکان شکل دهنده همان هویت ملی است که دولت ملی را ایجاد میکند. در عین حال که آن هویت ملی که وجود داشته موجب تولید این آثار ادبی شده است.
وی سیاستنامه نویسی را مهمترین جریان اندیشه سیاسی در ایران میداند. «شاه آرمانی» که طباطبایی آن را شالوده سیاستنامه میداند و هم « بنیادیترین عنصر اندیشه سیاسی ایرانشهری» بر فر ایزدی استوار است.
از دیگر دیدگاههای طباطبایی این بود که ایران نخستین دولت ملی تاریخ را ایجاد کرد اما از طرف دیگر اشاره میکند که برداشت ما از اسلام همسو با نیازهای ملی ما بوده است، نه اینکه از بیرون بر ما تحمیل شده باشد. محور تمام آثار طباطبایی تامل در «مشکل ایران» است که در قالب ایرانشهری، طرح و تعقیب شده است. تمایز بین ایرانشهری و ناسیونالیسم از تأکیدات دائمی او است.
آثار علمی طباطبایی
از مهمترین آثار این فیلسوف نامدار میتوان به «دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران» در دو بخش مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی و نظریه حکومت قانون در ایران اشاره کرد. «ابنخلدون و علوم اجتماعی؛ گفتار در شرایط امتناع، تاریخ اندیشه سیاسی در ایران؛ ملاحظاتی در مبانی نظری، زوال اندیشه سیاسی در ایران، خواجهنظامالملک طوسی؛ گفتار در تداوم فرهنگی ایران، مبانی نظریه مشروطهخواهی، تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا» تنها بخشی از آثار این استاد وارسته و نامدار است.
سرانجام دکتر سیدمحمود طباطبایی
دکتر سیدمحمود طباطبایی این فیلسوف ایرانشهری، سرانجام بعد از سالها مجاهدت علمی در ۹ اسفند ۱۴۰۱ به علت بیماری سرطان چشم از جهان فروبست.
ارسال نظر