به مناسبت سالروز بزرگداشت آیتالله کاشانی
آیتالله کاشانی؛ مجاهدی نستوه در تاریخ سیاسی ایران/ مبارزات ملی مردم ایران مرهون اندیشههای آیتالله کاشانی
سیام تیر سالروز بزرگداشت آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی است؛ مجاهدی نستوه که تفکری آزادیخواهانه و ضد استبداد داشت. این عالم وارسته با عزمی راسخ و با روشنگری و آگاهی بخشی مردم ایران در مبارزه با استعمار نقشی کلیدی در ملی شدن صنعت نفت داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، تاریخ معاصر ایران یادآور مجاهدانی است که برای مقابله با استعمارگران و اهداف شوم آنها کمر همت بستند و تا پای جان به مبارزه پرداختند. از جمله شخصیتهای برجسته معاصر میتوان به آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی اشاره کرد؛ مبارزی نستوه نقش عمدهای در مبارزه با استعمار انگلیس و استبداد در جامعه آن دوران داشت. او را بهعنوان یکی از اعضای برجسته جناح مذهبی جبهه ملی میشناسند. نقش آیتالله کاشانی در انقلاب ۱۹۲۰ عراق، ملی شدن صنعت نفت ایران و قیام تاریخی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ از نقاط عطف سیاسی ایشان به شمار میرود. او برای اتحاد مسلمانان جهان اسلام تلاشهای بسیاری کرد و در این راه با سران کشورهای اسلامی همواره در حال مکاتبه بود. مبارزات آیتالله کاشانی در کنار دکتر محمدمصدق به ملی شدن صنعت نفت ایران منجر شد و اینگونه نفت ایران که طی سالیان متمادی توسط استعمارگران بینالمللی چپاول میشد به عنوان موهبتی ملی شناخته و دست غارتگران از آن کوتاه شد.
سیر زندگی سیدابوالقاسم کاشانی
آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی در خانوادهای اهل علم و تقوا در قم دیده به جهان گشود. پدرش از عالمان و مراجع بزرگ تقلید بود. وی در نوجوانی به کشور عراق مهاجرت کرد و پس از علم آموزی نزد پدر، در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل پرداخت. علاقه فراوان به کسب علم و دانش و هوش سرشار این فقیه مجاهد، وی را بسیار مورد توجه عالمان آن روزگار قرار داد. او در این دوره از درس و بحث استادان برجسته ای همچون میرزا محمدتقی شیرازی، آخوند خراسانی و میرزا حسن خلیلی بهره برد و در 25 سالگی به درجه اجتهاد رسید. تفکر آزادی خواهانه و ضد استبداد آیت الله کاشانی که ریشه در تعلیمات خانوادگی او داشت، در جوانی شکل گرفت و وی را به یکی از مخالفان سرسخت انگلیس در اشغال شهرهای مختلف کشور عراق تبدیل کرد به گونهای که این روحانی نستوه رهبری نیروهای ملی این کشور در مبارزه با استعمار را برعهده گرفت.
فعالیتهای سیاسی آیتالله کاشانی
در آن دوران فعالیتهای سیاسی آیت الله کاشانی به اندازهای گسترش یافت که انگلیسیها وی را مانعی برای پیشرفت خود دانستند و دستور اعدامش را صادر کردند اما این مرد سیاست و عمل، پیش از دستگیری، کشور عراق را به مقصد ایران ترک کرد و پس از چند روز توقف در شهر قم، در سی ام بهمن 1299 هجری خورشیدی وارد تهران شد.
پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به وسیله ی نیروهای متفقین، انگلیسیها با انجام دادن توطئههایی به دستگیری آیتالله کاشانی اقدام کردند اما او پنهان شد و تا یک سال به صورت مخفیانه به فعالیتهای سیاسی خود در راه مبارزه با استعمار ادامه داد. آیت الله کاشانی در انتخابات مجلس شورای ملی به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد، اما با این وجود نیروهای انگلیس او را بازداشت و به دستور ارتش متفقین از فهرست اسامی نمایندگان حذف کردند. آیت الله کاشانی سرانجام پس از 16 ماه اسارت از زندان رهایی یافت و بعد از مدتی با استقبال با شکوه مردم وارد تهران شد.
مبارزات پی درپی آیتالله کاشانی در مخالفت با استبداد و استعمار سبب شد رژیم حاکم در آستانه تشکیل مجلس موسسان برای تغییر قانون اساسی این مبارز آزاده را به بهانه شرکت داشتن در ترور ناموفق محمدرضاپهلوی که در بهمن 1327 هجری خورشیدی روی داده بود، دستگیر و پس از زندانی کردن در قلعه ی فلک الافلاک خرمآباد به کشور لبنان تبعید کند.
آیت الله کاشانی در روزهایی که دور از وطن به سر می برد از حمایت و آگاه کردن مردم ایران کناره گیری نکرد و با ارسال اعلامیه های مختلف و توزیع آنها به وسیله ی شهید نواب صفوی به روشنگری این ملت آزادی خواه ادامه داد. این روحانی مجاهد پس از ترور هژیر و برگزاری انتخابات دوره ی شانزدهم مجلس شورای ملی، در بیستم خرداد 1329 هجری خورشیدی با عذرخواهی منصورالملک نخست وزیر وقت به وطن بازگشت.
ملی شدن صنعت نفت با رهنمودهای آیتالله کاشانی
در برههای از زمان آیت الله کاشانی دستور برپایی تظاهراتی همگانی را صادر کرد که همگام با تلاشهای محمد مصدق خواستار ملی شدن صنعت نفت شد و در نهایت با تلاش مردم آزادی خواه ایران طرح ملی شدن صنعت نفت در بیست و چهارم اسفند 1329 خورشیدی از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و در بیست و نهم اسفند همان سال به تصویب مجلس سنا رسید و اینگونه برگ زرین دیگری در تاریخ این مرز و بوم به ثبت رسید.
پس از حسین علاء، محمد مصدق در هفتم اردیبهشت 1330 خورشیدی به نخست وزیری رسید و مورد حمایت آیت الله کاشانی قرار گرفت. وی با عهدهدار شدن این وظیفه مراحل اجرایی ملی شدن صنعت نفت را پیگیری کرد و به این منظور پس از اثبات حقانیت ایران در دادگاه لاهه و شکایت از انگلیس به کشور بازگشت. مصدق به هنگامه آغاز فعالیت مجلس هفدهم شورای ملی، بار دیگر با رای قاطع نمایندگان ملت به عنوان نخست وزیر شروع به کار کرد. وی این بار پیش از تشکیل کابینه به منظور جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار، خواستار افزایش اختیارهای خود و عهدهدار شدن وزارت جنگ شد اما محمدرضا پهلوی با این درخواست مخالفت کرد و به همین دلیل محمد مصدق نیز استعفای خود را در بیست و پنجم تیر 1331 ارایه داد. محمدرضا پهلوی استعفای وی را به راحتی پذیرفت و قوام السلطنه را به جای او برگزید.
قوام پس از روی کارآمدن و محدود کردن آزادی های سیاسی مردم از نیروهای نظامی خواست نقاط حساس پایتخت را زیر نظر بگیرند. آیت الله کاشانی نیز بار دیگر به نخست وزیری او اعتراض کرد و در بیست و نهم تیر همان سال در گفت و گو با رسانههای داخلی و خارجی اعلام کرد: «... اگر قوام نرود اعلام جهاد می کنم و خودم کفن پوشیده با ملت در پیکار شرکت می نمایم...» مردم با مشاهده ی مخالفت های قاطعانه ی این سیاستمدار آگاه با وجود نیروهای نظامی در سی ام تیر به خیابان ها آمدند و با انجام تظاهراتی گسترده مخالفت خود را با ادامه ی نخست وزیری او اعلام کردند. قوام نیز دستور رویارویی با تظاهرکنندگان را صادر کرد و بدین شکل تعدادی از مردم به شهادت رسیدند.
محمدرضا پهلوی که اوضاع حکومت را نا به سامان دید، قصد داشت با دادن امتیازهایی به آیت الله کاشانی وی را از ادامه ی مبارزه بازدارد اما این روحانی مجاهد پیشنهادی های وی را نپذیرفت و گفت: «... اگر بی درنگ دکتر مصدق بر سر کار باز نگردد، شخصا به خیابان رفته و مبارزه مردم را مستقیما متوجه دربار می کنم...»
پایداری مردم به رهبری آیتالله کاشانی
پایداری مردم به رهبری آیت الله کاشانی؛ محمدرضا پهلوی را تسلیم کرد و در نهایت بار دیگر محمد مصدق به نخست وزیری انتخاب و وزارت جنگ نیز به وی واگذار شد. محمد مصدق سی و یکم تیر را به منظور گرامیداشت شهدای قیام خونین مردم تعطیل عمومی اعلام کرد و مجلس شورای ملی نیز آن را قیام ملی و شهدای آن روز را شهدای ملی نام داد. اماپس از مدتی به دلیل شکل گیری اختلاف عمیق فکری و سیاسی میان محمد مصدق و آیت الله کاشانی از رهبران این نهضت؛ زمینههای ضعف در نهضت به وجود آمد که باعث بروز کودتای بیست و هشتم مرداد 1332 هجری خورشیدی و سقوط دولت محمد مصدق شد.
آیت الله کاشانی بعد از این رویدادها نیز از پای ننشست و با ادامه روشنگری مردم نسبت به اوضاع کشور، در نامهای به دبیر کل وقت سازمان ملل، جامعه جهانی را از اوضاع نابسامان کشور آگاه ساخت.
سرانجام آیت الله کاشانی عالم سیاستمدار و مبارز پس از عمری مجاهدت و تلاش در 23 اسفند 1340 خورشیدی چشم از جهان فرو بست و به دیار حق شتافت.
ارسال نظر