رنج غیرتمندانه کشاورزان برای به بار نشستن خوشههای طلایی
شالیزارهای مازندران با زحمتهای پُر از سختی کشاورزان به خود رنگ میگیرد. کشاورزانی که سپیدی موهایشان، رقص شالیهای برنج است و خستگی دستانشان، به بار نشستن برنجی ناب است.
به گزارش خبرگزاری موج، استان مازندران، استانی سراسر سبزی و زیبایی که موهبتی خدادادی است.
جنگلهای انبوه، درختان کهن، شالیزارهای وسیع همگی نعمتهای بیبدیل پروردگار جهانیان است.
دشتهای پهناوری که بوی شالیهایی که در باد به رقص در میآیند، انسان را به بیکرانها پرواز میدهد، سبزی شالیهای تازه رسیده، سرمه چشمان خستگان میشود.
رنگ طلایی خوشههای برنج به بار نشسته، گیسوان زرد رنگ طبیعت را به یاد میآورد، گیسوانی که با وزیدن باد، تنها زیبایی خود را به رخ فلک میکشاند.
گیسوانی که با دستانی زحمتکش، رنگی همچون طلای ناب را به خود گرفته است.
زحمت به بار نشستن خوشههای برنج بر دوش مردان و زنانی است که روزها پای این دشت پهناور به کار پرداختند، مردان و زنانی که قامت راست خود را بر سر همین زمینها خمیده کردند تا محصولی ناب به بار نشیند.
مردمانی که دانه دانه دستههای کوچک برنج را در میان گل و لای کاشتند، تا خوشه طلایی رنگ برنج با برکتی را برای مردم به ارمغان آورند.
انسانهایی که نمازشان را میان همان دشتهای پُر از زحمت به جا آوردند و برکت این محصول سفید رنگ را دو چندان کردند.
افرادی که هنگام کار غذایشان نان و پنیر بود، تا برنج با برکتی را مهمان سفرههای ما کنند.
سختی کار این کشاورزان را تنها همان کشاورزان میدانند، که زیر آفتاب سوزان آسمان، چروکیدگی پیشانیشان سختی روزگارشان را نشان میدهد.
مردانی که سپیده موهایشان همان رنج کار بر روی زمینها و دشتهایی است که سفیدی برنجهای شکوفا شده را با خود همصدا میکند.
مردمانی که گرچه سفرههایشان رنگی نیست اما زحمتشان، رنگ را برای سفرههای انسانها به ارمغان میآورد.
زحمت دستان خسته این غیور مردان و زنان، گرچه جبران نمیشود اما با به یاد داشتن مشقتهای زندگیشان و برداشتن گامی از سوی مسؤولان برای بهتر کردن شرایطشان تا حدودی میتوان سپاسگزار خوبیهایشان شد.
سپاسگزار بزرگیشان که بزرگ مردانه برای نفس کشیدن دشتهای پهناور مازندران، گرد خستگی مهمان چهرهشان شد.
ارسال نظر