به مناسبت روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوسی؛
ابوالقاسم فردوسی؛ شاعری حماسه سرا و حکیمی خردمند/ پاسدار راستین سنتهای ملی کشور
ابوالقاسم فردوسی، حکیم و شاعر بلندآوازه ایرانی است که میراثی از نظم را برای آیندگان خود بر جای گذاشت. تسلط این شاعر والامقام بر آیین و سنتهای تاریخی و باستانی ایران، چیرگی او در سرودن شاهنامه را به دنبال داشت و توانست فرهنگ ایران پیش و پس از ورود اسلام را پیوندی عمیق دهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، حماسهسرایی با انگیزه شجاعت و دلاوری از جمله شعرهای داستانی است که با زمینههای قومی، ملی و قهرمانی سروده میشود. در این نوع شعر شاعر هیچ گاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمیکند و آن را برپایه میل خود تغییر نمیدهد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی، از جمله شاعرانی شناخته میشود که سرودن شعرهای حماسی را برای خلق شاهنامه برگزیده است. این شاهکار ادبی، بزرگ ترین و ارزشمند ترین اثر وی به شمار میرود که از دوره سامانی و غزنوی به یادگار مانده و دارای ۶۰ هزار بیت و سه دوره ی اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. این اثر از مهمترین سندهای بزرگ زبان فارسی است و از بارزترین نشانههای شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران باستان و خزانه واژهها و گنجینه ادبیات فارسی به شمار میرود. اکنون پس از گذر سدهها از درگذشت فردوسی توسی نام این شاعر بزرگ همچنان در خاطر مردمان این گیتی پهناور به نیکی یاد میشود.
خبرنگار خبرگزاری موج به مناسبت بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی با «محمدرضا سلیمی» ادیب، پژوهشگر و فردوسیشناس و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی به گفت وگو پرداخته است.
نقش شاهنامه در خدمت به زبان و ادبیات فارسی
سلیمی، با بیان اینکه اگر این کتاب گرانقدر نبود ما امروز زبان شیرین خود را نداشتیم، گفت: درباره تأثیر شاهنامه در ادبیات فارسی میتوان به همین مطلب اکتفا کرد که هر کس به فهرست اعلام آثار ادبی فارسی اعم از نظم و نثر نگاهی بیفکند بسیار بعید است که نامی و نشانی از فردوسی و شاهنامه در آن نبیند یا تلمیحی به قهرمانان و داستانهای شاهنامه در آن نیابد.
وی در ادامه بیان داشت: اگر تصور کنیم فردوسی نیز مانند افردای که دورانهای اخیر بوده است که سودای سرهنویسی در سر میپروند و به جز یکی دو مورد استثنایی با هزاران تکلف و تصنع نظم یا نث ناهمواری پدید میآوردند به طور قطع تصوری نابجاست. ورود لغات عربی به زبان فارسی به تدریج صورت گرفته و مسلما آنچه درزمان فردوسی بوده بسیار کمتر از آن مقداری است که در روزگار سعدی یا حافظ بوده است. همچنین تعداد لغات عربی که در شاهنامه به کار رفته بیش از سه هزار لغت مکرر و نامکرر است. بنابراین داستان هایی که در اینباره بر سر زبان هاست باطل میشود. میتوان گفت زبان فردوسی علاوه بر اینکه زبان طبیعی و رایج عصر اوست تا حد زیادی تحت تأثیر زبان مأخذی است که داستان ها را از آنها نقل میکند و دیگر اینکه ذوق و قریحه فطری و درک هنرمندانه فردوسی از لحاظ فصحات و بلاغت دریافته است که این زبان برای آنچه او میخواسته بگوید، مناسب تر است.
شاهنامه نظم است یا شعر
این ادیب، در اینباره توضیح داد: اگر از خود فردوسی بپرسید او همه جا سخن خود را نظم نامیده است. البته در فهرست ولف، نشانی ابیاتی آمده است که در آنها کلمه شعر به کار رفته اما بعضی از آن شعرها به فتح اول و به معنی مو و یا نوعی پارچه نازک است و بعضی دیگر که باید به کسر اول خوانده شود از شاهنامه چاپ ژول مول نقل شده که از لحاظ صحت متن اعتبار چندانی ندارد و با مراجعه به چاپ مسکو مشخص میشود که ابیاتی که شعر در آنها آمده یا الحاقی است یا ضبط درست همان نظم است. باید توجه داشت که فردوسی کلمه نظم را در همه در برابر نثر به کار برده و گاهی نیز معنی لغوی آن یعنی پیوستن و به رشته کشیدن را در سخن خود آورده است.
بیشتر بخوانید:
۱۵ اردیبهشت؛ روز شیراز - روز بهشت
رهی معیری، خالق تصنیفهای بیبدیل و از غزلسرایان سرآمد معاصر
ارزشمندی بخش های اساطری شاهنامه
سلیمی در پاسخ به این سوال که بعضی معتقدند ارزش بخشهای اساطیری شاهنامه از ارزش بخشهای تاریخی آن بیشتر است، بیان داشت: بخش اساطیری شاهنامه که از آغاز تا پادشاهی فریدون را در بر میگیرد به نسبت بقیه شاهنامه بسیار کوتاه است. لابد منظور بخش های پهلوانی و حماسی شاهنامه است که از پادشاهی فریدون تا پادشاهی بهمن پسر اسفندیار را در بر می گیرد و قهرمان اصلی آن نیز که در قسمت اعظم این بخش حضور دارد رستم است یا به بیان دیگر اگر حمله اسکندر و پس از آن را دوران تاریخی شاهنامه حساب کنیم دوران پیشدادیان و کیانیان دوران ماقبل تاریخ خواهند بود. از یک دیدگاه میتوان گفت شخصیتها و وقایع بخشهای ماقبل تاریخ شاهنامه به سبب بیان رمزی که دارند در همه زمانها و مکانها قابل تعمیم و تفسیرند اما اشخاص و وقایع تاریخی محدوده مشخصی در تاریخ دارند که از چنین جاذبهای برخوردار نیستند.
مقام شاهنامه در میان حماسههای ملی جهان
وی در اینباره می گوید: از دیدگاه ما ایرانیان بیگمان حماسه فردوسی بزرگترین و ارجمندترین حماسه دنیاست اما اگر از دیدگاه دانش و تحقیق بنگریم پاسخ این پرسش به این سادگی ها نیست. پاسخ درست بسته به این است که کسی همه حماسههای جهان را به زبان اصلی خوانده باشد و با فرهنگ و تمدن همه اقوام بشر آشنا باشد و با یک مطالعه تطبیقی بسیار دقیق به این پرسش پاسخ دهد.
کم و کیف شاهنامهشناسی در ایران و جهان
وی با توضیح کم و کیف شاهنامه شناسی در ایران و جهان، گفت: در راه شاهنامه شناسی به شیوه تحقیقی نوین، نخستین گام ها را خاورشناسان غربی مانند ترنر ماکان، ژول مول برداشتند و سپس دانشمندان هندی مانند شبلی نعمان و دیگران برداشتند و آنگاه علامه قزوینی و تنی چند از یاران او در اروپا این راه را ادامه دادند تااینکه تقریبا همزمان با پیدایش دانشگاه تهران باب اینرشته از تحقیق در ایران نیز گشوده شد و آثار ارجمندی پدید آمد و تا امروز ادامه دارد.
ارسال نظر