English

تحلیلی بر قطعه پر آوازه منو بشناس با حضور ۴۰ خواننده

هنرمندان بسیاری سالهاست که قطعات مختلفی را در عشق وطن خلق کرده اند که عموما لحنی حماسی داشته اند اما آیا می‌توان آنها را از زاویه دیگری هم مورد نقد و تحلیل قرار داد؟

تحلیلی بر قطعه پر آوازه منو بشناس با حضور ۴۰ خواننده

به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری موج، از ابتدائی ترین سرودی که از بدو انقلاب با نام ایران توسط رضا رویگری خوانده شد (سرود ایران ایران) تا قطعه بزرگ «منو بشناس» که این روزها با حضور ۴۰ خواننده کشور ضبط و پخش شد بیش از چهل سال فعالیت هنرمندان عرصه موسیقی در پرداختن به موضوع ایران در پس از انقلاب می گذرد. 

حتی سرود مشهور «ای ایران ای مرز پرگهر» که یکی از مشهور ترین سرودهای حماسی کشور است و سرایشش به سال ۱۳۲۳ بر می گردد و نخستین اجرای این سرود در ۲۷ مهر ماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری با صدای «غلامحسین بنان» بود، و از آن زمان تا امروز چندین بار و توسط خوانندگان مختلف خوانده شده است؛ در سال ۱۳۶۹ هم با تنظیمی متفاوت توسط رشید وطن دوست خوانده شده است.

آهنگ سپید (ای ایران ای سرای امید) با صدای استاد محمدرضا شجریان، «ای ایران» و «سفر برای وطن» محمد نوری و ایران جوان شهرام ناظری هم از قطعات مشهور با این موضوع هستند. «وطنم» را محمد گلریز خوانده و سالار عقیلی هم چند تصنیف با موضوع وطن دارد. «وطنم ای شکوه پا برجا» مشهورترین آنها است و البته «مهر ایران» که با حال و هوایی بسیار متفاوت از آن خوانده است. همایون شجریان هم آهنگ «ایران من» را خوانده است و علیرضا عصار «ای وطن» را با سبک و سیاق خاص خود و شعری متفاوت اجرا کرده است.

 در کنار آهنگ «ایران وطنم» محمد معتمدی، «ایران» مجید اخشابی، «ایران» علی اصحابی، «ایران» روزبه نعمت الله، حامد زمانی هم ترانه ای با عنوان «ایران سر بلند دارد» خوانده و در حالی که آهنگ هم نفس محمد رضا حجتی در مورد ایران خوانده است، فرزاد فرزین، ترانه ای با عنوان «هم وطن» خوانده است. همانند قاسم افشار و رضا یزدانی که ترانه هایی با عنوان «خلیج فارس» دارند، محسن چاووشی هم «خلیج ایرانی» را خوانده است. 

«ای وطن» علی خدایی با شعری از نادر ابراهیمی هم قطعه دیگری است که با نیت علاقه به کشور ساخته و پرداخته شده است. همانگونه که تصنیف «ای وطن» ساخته های استاد علی نقی وزیری هم هفده سال پیش از سرود ای ایران ای ....  خلق شده بود، با اجرایی جدید از استاد کیوان ساکت (تار)...و هومن خلعتبری (پیانو )..و فاضل جمشیدی (آواز)..در سال ۱۳۷۴ به بازار آمد.

همه این قطعات که برای ارتقاء روحیه میهن پرستی و عرق وطن دوستی خلق شده اند، با حال و هوایی حماسی تاکید ویژه ای بر تمامیت عرضی کشور و مقابله با دشمنان دارند. آخرین نمونه از این دست، قطعه «منو بشناس» بود که به دلیل شیوه تولیدش و همکاری پرتعداد هنرمندان و البته برخی از نظرات مثبت و منفی این روزها مورد توجه قرار گرفت. 

فاضل جمشیدی

در این میان «فاضل جمشیدی» هنرمند خوب کشورمان که تجربه خلق اثری با موضوع وطن دارد از زاویه متفاوتی این آثار و به طور ویژه قطعه منو بشناس را نقد کرده و یادداشت کوتاهی را به همین منظور در اختیار خبرگزاری موج قرار داده است.

این خواننده آواز ایرانی با عنوان «تحلیلی بر قطعه پر آوازه منو بشناس با حضور ۴۰ خواننده»  نوشته است: 

از چند وجه این اثر قابل بررسی و نقد و تقدیر است....

نخست  قدر دانی از همت همه دست اندر کاران آن.... که وقت  و هزینه و انرژی فراوانی را صرف کردند...

دوم از مردمانی  که شنیدند و سپاس کردند و روحیه وطن پرستی و ایرانی بودن خود را بروز دادند...

سوم ..... سالها پیش مطلبی نوشتم بنام ایران را بخوان... روی سخنم با هنرمندانی بود که سرود های ملی _میهنی تحت نام "ایران" را خوانده بودند در ژانر های مختلف موسیقی، و آنجا ذکر این نکته شد که نام  یک وطن و یک کشور در جهان امروز و در میان سایر ملل باچه برده می شود؟ با کوهها، رودها، خلیج ها یا وسعت و پهنایش و یاجمعیت و روحیات مردم اش،....؟!  

آیازمان آن نرسیده که بیاییم و عمده ترین و مهم ترین صفات و  فضیلتهای ایرانیان را مرور کنیم و بخوانیم در اشعار و ترانه ها و سرود هامان!؟  

از فضایل انسانی، از صداقت، از شرافت، از امانتداری ،پرهیز از دروغ و ریا که بزرگان تاریخ ما معادل  سیل و خشکسالی نامیده اندش، و راستگویی و  پرهیز از زیرکی و گرایش به عشق که فرمود :

زیرکی زابلیس و عشق از آدم است 

آیا صدای هنرمند در تلفیق معنا و ملودی نمی‌توانست درچند دهه پیش اندکی از میل بخشی از آدم های جامعه بویژه صاحب منصبان و اختیار داران در دست اندازی به منابع ملی و حق الناس را بکاهد؟

و یا مذموم کند  و  ترانه و سرود همگانی گردد در افزایش  زشتی و قبح رفتارشان!؟

و مانعی شود بر گسترش روز افزون این زشتی ها و بی فضیلتی ها!؟؟

ایران که پا برجاست با  مرز ها و  کوهها و منابع و رودها و دشت ها و جغرافیا و تاریخ اش...

اما دست اندر  کاران آثار اینچنینی و هنرمندان ما، در این تعداد با این وسعت کاری، نمی توانند آیا اثر گذار باشند بر تغییر و تبدیل مفاهیم و پیام های هنری شان بر مردم و بالتبع بر مسئولین و مردم صاحب اختیار و اجرا درسطوح مختلف جامعه امروز؟!

در اثر "منو بشناس" واژه هایی چون:

خروش کارون

مرز های طوفانی

وجب به وجب خاک

آرامش در طوفان

ایران که زخمی جنگه

ایران که مجروحه

وسعت سبلان

قنوت در محراب

سماع مولانا

پرچم ام بالاست

کوه تا کوه

دشت تا دشت

پای سختی به دوران

گنبد خراسان 

و.....

بدفعات و به زیبایی خوانده و اجرا شده ،دست مریزاد بر   همه شان و همت والایشان .....

اما هنر و هنرمند  فارغ از وجود انسانی اش در جامعه به عنوان یک ایرانی، وظیفه ای دارد و در قبال نعمتی که خداوند به او ارزانی  کرده، باید پیام رسان و پیغام بر فضائل و خصائل و رفتار شایسته و درست به سطوح مختلف جامعه و راهگشای توسعه و عدالت و تعادل در جامعه خود باشد.

با مهر 

فاضل جمشیدی»

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه