به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج؛ جنگنده های رژیم صهیونیستی به تازگی در در اقدامی تروریستی، ساختمانی در محله "المزه" در شهر دمشق پایتخت سوریه را هدف قرار دادند که در نتیجه این حمله، ۵ مستشار نظامی سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران از جمله سردار "حجت الله امیدوار" مسوول اطلاعات سپاه قدس در سوریه، به شهادت رسیدند.

بلافاصله پس از وقوع این ترور، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای منطقه ای و بین المللی، به نحو ویژه‌ای به پوشش این رویداد پرداخته و البته که هنوز هم معطوف به آن هستند. در این راستا، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مسائل راهبردی به طور خاص سعی در رمزگشایی از پیام های پشت پرده ترور مستشاران نظامی سپاه در دمشق دارند.

سوالی که به نظر می رسد برای پاسخ دادن به آن توجه به ۳ نکته ضروری به نظر می رسد.

۱: رژیم صهیونیستی و مواجهه با بن‌بست راهبردی

رژیم اشغالگر قدس در وضعیت بحرانی قرار دارد. این رژیم از زمان اجرای موفقیت آمیز عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال 2023 تا به امروز، با مجموعه ای از شوک های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی رو به رو شده است. اسرائیلی ها برای اعاده آبروی از دست رفته خود، سعی داشتند تا با حمله سراسری به نوار غزه و نابودی حماس، تا حدی موازنه قدرت و بازدارندگی‌شان را که از اهمیت و جدیت آن کاسته شده، بازیابند با این حال، نکته مهم این است که محاسبات آن ها در این رابطه نیز درست از کار درنیامده و با گذشت بیش از 100 روز از آغاز جنگ غزه، هنوز جنبش حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی سرسختانه در مقابل ارتش اسرائیل در نوار غزه ایستادگی می کنند و البته که هم محافل اسرائیلی و هم غربی تاکید دارند که تا کسب پیروزی نهایی برای رژیم اشغالگر قدس در معادله جنگ غزه راهِ زیادی در پیش است.

از این رو، نتانیاهو و مقام های ارشد نظامی و امنیتی اسرائیلی راهی را جز متنوع کردن میدان بازی برای خود جهت کسب دستاوردهای تازه و فرار از بحران نمی بینند. در این راستا، شاهد انجام اقدامات تروریستی فرامرزی از سوی رژیم اشغالگر قدس علیه فرماندهان محور مقاومت هستیم که مقصود اصلی آن احیای آبرو و کسب دستاورد برای اسرائیل در بحبوحه یکی از بحرانی ترین دوره‌های تاریخی حیات این رژیم است.

۲: طرحواره کلی‌ترِ اسرائیل برای منطقه غرب آسیا

هیچ چیز الا گسترده‌تر شدن دامنه جنگ و بحران در سطح منطقه در وضعیت کنونی، در راستای منافع رژیم اسرائیل نیست. اهمیت این دستورکار در این است که تاحدِ زیادی ضربات راهبردی که تل آویو در جریان عملیات طوفان الاقصی و متعاقبا ناکامی های این رژیم در میدان های جنگ غزه دریافت کرده را تخفیف می دهد و البته که با ایجاد تحولات تازه، تا حدی چالش های ایجاد شده برای اسرائیل مخصوصا از منظر افکار عمومی صهیونیست و بین المللی به دست فراموشی سپرده می شوند.

درست در همین نقطه است که اسرائیل با اقدام صریح در ترور فرماندهان و چهره های برجسته محور مقاومت به نوعی سعی دارد تا زمینه را برای تغییر شرایط منطقه ای و ظهور سناریوهای تازه فراهم کند. سناریوهایی که در قالب آن، اسرائیل و محدودیت های راهبردی آن کمتر مورد توجه قرار می گیرند و مسائل مهمتری مطرح می‌شوند که در نوع خود ایجاد کننده فرصت های تازه برای اسرائیل هستند. در این معادله، اسرائیل حتی از تقابل مستقیم با ایران نیز کاملا استقبال می کند و آن را در راستای منافع راهبردی خود می بیند.

۳: ناامن سازی سوریه و لبنان برای محور مقاومت

در نهایت باید گفت که محور مقاومت در منطقه تا حد زیادی نگاهی راهبردی به سوریه و لبنان دارد. در این راستا، رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه مواجه با طیف متنوعی از بحران ها در وضعیت کنونی خود، به نوعی سعی دارد تا این دو کشور را برای فرماندهان و چهره های مهم محور مقاومت ناامن کند تا شاید از این رهگذر، تحرکات گروه‌های مقاومت از مبدا دو کشور مذکور علیه رژیم صهیونیستی را پرهزینه سازد.

از ابتدای جنگ غزه تاکنون، سوریه و لبنان دو مرکز مهمی بوده اند که توانسته اند ضربات سنگینی را به رژیم صهیونیستی از حیث امنیتی وارد کنند و البته که نیروهای مقاومت در این دو کشور نیز پیوندهای تنگاتنگ و نزدیکی را با یکدیگر را دارند. از این رو، اسرائیل به نوعی با ترور فرماندهان محور مقاومت به زعم خود به دنبال مخدوش سازی ظرفیت های این محور در دو کشور مذکور است.

درست به همین دلیل هم است که در مدت اخیر شاهد بوده ای هم سوریه و هم لبنان، شاهد اجرای چند عملیات تروریستی از سوی رژیم اشغالگر قدس علیه چهره های مهم محور مقاومت بوده اند.