گلستان سکوی پرش مدیران کم تجربه کشور
نسیم تغییرات اندک اندک میوزد و قرار است در این گذار، گلستان دوباره تجربه تغییراتی را داشته باشد که در هر دوره پس از انتخابات ریاست جمهوری تقریبا محتمل است.
به گزارش خبرگزاری موج، در این بین از هماکنون بسیاری از گروهها و نیروهای سیاسی استان که تغییرات را قطعی میدانند در حال رایزنی و مشخص کردن سهمی هستند که تصور میکنند باید به آنان اختصاص یابد.
این که این سیاست درست باشد یا نه، چندان مهم نیست و بهتر است این موضوع به گذر زمان سپرده شود، اما سوال اینجاست که آیا قرار است دوباره استان مدیریتی را تجربه کند که بیشتر ناکامی را در اجرای سیاستهای دولت تجربه کرده است و یا به دنبال تغییرات در شیوه دستیابی به چشمانداز روشنی است که مردم مایوس از توسعه گلستان را امیدوار کند.
تجربه نشان داده که بازتاب مدیریتی طی سالهای اخیر و حتی پیش از آن، آنچنان نبوده که حتی بتوان برای مدیریت برخی دستگاههای استانی مسیر درستی را انتخاب کرد و هنوز هم گلستان محل گذراندن طرح کاد بسیاری از کارشناسانی است که از دیگر نقاط کشور برای گذراندن دوره مدیریتی در این استان محروم حضور مییابند تا از این سکو مجالی برای پرش در مدیریتهای شایستهتر کسب کنند.
بدون تردید تبعات چنین مدیریتی، هرگز سود چندانی برای گلستانیها ندارد، چنانچه این آدمهای کم تجربه نه تنها موفق نداشتهاند به شرایط بغرنج استان در فرآیند توسعه پایان دهند، بلکه این کمیت لنگ توسعه را همچنان نحیف و ناتوان رها کردهاند.
فهم این مطلب که چرا مدیران با تجربه کشوری استانهای دیگر را بر این استان شمالی ترجیح میدهند، چندان دشوار نیست چرا که به دلایلی که عموما ریشه در ضعف زیربنایی استان دارد، این منطقه برای مدیران با تجربه کشوری استانی جذاب نیست.
*فقدان جذابیت گلستان برای مدیران با تجربه کشوری/تجربه ناموفق نیروی خارج از سازمان در راه و شهرسازی گلستان در چنین شرایطی است که به دلیل فقدان سیاست راهبردی درست و برخی لابیها، افرادی وارد استان میشوند که با وجود نیتهای قوی برای خدمت نمیتوانند آنچنان سودی برای این استان عاری از توسعه داشته باشند.
با وجود این خسارتها هنوز هم این سنت نادرست در گلستان جاری است و موجب شده تا کارشناسان لایق در دستگاهها در مجموعه خود فرصت رشد را نداشته باشند و همچنان نظارهگر افرادی باشند که مدت کوتاهی افسار قدرت را به دست میگیرند و دوباره به یک تازهکار میسپارند.
البته این نگاه تنها به کشور اختصاص ندارد، بلکه انتصابهای مدیریتی در گلستان همواره به این آفت دچار بوده و موجب شده تا برخی جایگاهها به دلیل عدم نگاه کارشناسی به جای سپرده شدن به افراد باتجربه دستگاهها بین برخی نیروهای خارج از آن مجموعه دست به دست شود.
شاید مثال روشن این نوع سیاست و نگرش، دستگاه راه و شهرسازی استان باشد که طی چند سال اخیر تحولات در آن به سمت خارج از سازمان سوق داده شده و دست مدیران با تجربه این سازمان برای برعهده گرفتن مدیریت این مجموعه کوتاه مانده است.
مشکلات این سازمان، طی این سالها چالشهای تلخی را بر این مجموعه تحمیل کرده است و در این میان باز هم این سازمان میزبان یک مدیر بیتجربه کشوری بود که پس از گذراندن تجربه مدیریت در استان راهی دیار خود شد تا بتواند با این کولهبار خوب، طعم میوههای شیرین تجربه مدیریتی خود را به مردم دیار خود بچشاند.
پس از عزیمت «ابراهیم مبارکقدم» از مدیریت راه و شهری گلستان به ارومیه، در اتفاقی مثبت «حسین محبوبی» از کارشناسان باتجربه این سازمان که سالها مدیریتهای میانی این مجموعه را نیز تجربه کرده به عنوان سرپرست عنان کار را در این مجموعه به دست گرفته است و میتواند در حوزه راه و شهرسازی تحول ایجاد کند.
پس از رفتن مدیر سابق، تلاشها و لابیهای متعدد برای کنار زدن سرپرست فعلی و گماردن فرد دیگری از استان به جای «مبارکقدم» در حال انجام است از تلاش استانداری تا خود وزارت که فعلا موضوع را به بعد انتخاب وزیر آینده احتمالی موکول کرده است.
این در حالی است که بدون هیچگونه تعصب خاصی، سرپرست فعلی از تجربه کافی برای مدیریت این مجموعه برخوردار است و نیروهای سازمان متبوع نیز از این انتخاب راضی هستند چرا که این اداره کل طی این سالها دچار مشکلات عدیدهای شده که نیازمند مدیریت فردی آشنا به سازمان و دردهایی است که اندام آن را تحت تاثیر قرار داده است.
اصرار به ورود افراد خارج از سازمان راه و شهرسازی و یا نیروهای کم تجربه از دیگر استانها نه تنها باری از دوش این سازمان عریض و طویل و پر از مشکل برنخواهد داشت بلکه بر دامنه مشکلات این بخش خواهد افزود.
یک استاد دانشگاه در گرگان با اشاره به رفتار سازمانی به عنوان یکی از مهمترین اصول حاکم بر یک سیستم اداری گفت: رعایت این اصول علاوه بر ایجاد روابط صحیح سازمانی میتواند شاکله یک محیط اداری را حفظ و انگیزههای مجموعه را تقویت کند.
سیدقربان حسینی تصریح کرد: یکی از مبانی اعتلای یک سازمان رشد و توسعه فردی در آن دستگاه اداری است که موجب میشود تا افراد با چشماندازی روشن مسیرهای درست و منطقی را برای رسیدن به درجات بالاتر بپیمایند و با خلاقیت و توانایی خود، شرایط را برای توسعه شغلی مهیا سازند.
وی خاطرنشان کرد: بیتوجهی به خواست نیروهای یک مجموعه و تحمیل نیروهای خارج از سازمان نه تنها از انگیزههای و تعصب سازمانی در آن محیط اداری میکاهد، بلکه موجب میشود تا آن مجموعه در روند انجام وظایف سازمانی خود دچار مشکل شود.
*آفت نگاه بیرون از سازمان باید اصلاح شود
حسینی با اشاره به آفت دخالت در انتصابات سازمانی اذعان کرد: متاسفانه این موضوع به دلایل مختلفی اکنون یک سنت رایج شده و اکثر تصمیمگیریهای انتصاب در حوزه مدیریتی به خارج از مجموعه و حتی استان محدود میشود.
وی یادآور شد: چه بسا یکی از دلایل رکود در سازمانهای دولتی همین رویکرد باشد، چرا که عملا با چنین سیاستی نیروهای مجموعه را از محوریت خارج ساختهایم و تنها آنان را تابع سیاستهایی میدانیم که برایشان تعیین میشود.
این صاحبنظر حوزه مدیریت با تاکید بر تربیت مدیران به عنوان یکی از شاخصهای توسعه انسانی هر منطقه تصریح کرد: باید پذیرفت طی این سالها بسیاری از افراد خلاق و قابل را از پستهای مدیریتی محروم ساختهایم در حالی که این افراد توانمند میتوانستند، وزنه مدیریتی استان را در کشور ارتقاء دهند.
حسینی یادآور شد: اکنون این سوال به قوت خود باقی است که طی چندین سال اخیر چند مدیر قابل و صاحبنظر در استان تربیت شدهاند، پاسخ چندان امیدوار کننده نیست، چرا که جدا از اینکه میزبانان خوبی برای افراد خارج از استان بودهایم، در انتصاب افراد استانی نیز نتوانستهایم، شایستهسالاری را حاکم سازیم .
وی تصریح کرد: بهترین مسیر برای توانمندسازی سازمان توجه به خواست منطقی ساختاری است که فعالیت میکند تا بتوان بر این اساس توانمندی مجموعه قادر باشد کارکرد درست و انگیزشی از خود بروز دهد وگرنه با چنین سیاستی که اکنون رواج دارد، بیتفاوتی و بیانگیزگی که طی این سالها در مجموعه رواج یافته تداوم خواهد یافت.
آفت تصمیمات خارج از سازمان در مجموعههای دولتی برای تعیین مدیران همواره وجود داشته و اکنون نیز هنوز این سنت ادامه دارد، همه افراد ذینفوذ به ویژه اهالی سیاست و حتی افرادی از قواهای دیگر تعیین مدیران را در حوزه کاری خود میدانند که همین نگاه موجب شده تا بسیاری از این انتصابات روند چندان منطقی نداشته و حتی جای تامل داشته باشد.
اکنون که بر اساس تجربیات، تغییرات مدیریتی در استان یک واقعیت اجتنابناپذیر به شمار میرود، انتظار میرود در انتخاب مدیران به دور از هرگونه رفتار احساسی و منافع محور، بر حسب نیاز منطقه، تنها منافع سازمانی و استانی را مد نظر قرار دهیم تا نتیجهای مطلوب عاید استان عاری از توسعه گلستان شود.
ارسال نظر