یادداشت:
ژورنالیسم اصیل همچنان زنده است
عمر ژورنالیسم در ایران جوان است. میرزاصالح شیرازی روزنامهاش را دو هزار و اندی سال پس از ژولیوس سزار منتشر کرد. گویی بهرغم همه ادعاهایی که در فرهنگ و تمدن داریم بدجوری از قافله رومیها باز ماندهایم.
مهدی جهاندیده_ خبرگزاری موج اردبیل، عمر ژورنالیسم در ایران جوان است. میرزاصالح شیرازی روزنامهاش را دوهزار و اندی سال پس از ژولیوس سزار منتشر کرد. گویی بهرغم همه ادعاهایی که در فرهنگ و تمدن داریم بدجوری از قافله رومیها باز ماندهایم.
جنین آن تمدنِ پرطمطراق، در کهنسالی به آبستنی نوزاد ژورنالیسم رضایت داده است. حال چرایش بماند برای بعد و نوشتارهایی دیگر. اما همان طفلِ نوپای ژورنالیسم جوری موی دماغِ استبداد محمدعلی شاه شد؛ که شاه پس از به توپ بستن مجلس به تماشای شکنجه و اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین در باغشاه نشست، تا بلکه دلش کمی خنکتر شود! بماند که نه تخت برای محمدعلی شاه ماند و نه لذت آن شکنجه زیردندانش مزه ماندگاری یافت.
تاریخ ۱۵۰ ساله روزنامهنگاری در ایران بشدت پرنوسان بوده، اما بهرغم همه فشارها و سختیها به یک استمرار نسبی رسیده و به نهادینگی در ساختار اجتماعی و سیاسی دست یافته است. حال امروز بدانجا رسیدهایم که درست یا نادرست، به اشخاص حقیقی نیز امکان و آزادی فعالیت ژورنالیستی در کشور داده شده است و در دهه چهارم انقلاب شاهد آن هستیم که حتی اهالی روستا اخبار را از کانال محل خود پیگیری میکنند.
حال ژورنالیسم از چاپی به آنلاین گسترش دامنه داده است و آزادانهتر در محدوده مرزهای رکن چهارم دموکراسی حرکت میکند. این اتفاق بسیار ارزشمندی است. اما نباید فضا را رها نمود.امروز باید این فضا توسط متخصصان و ژورنالیسم اصیل سر و سامان یابد. نباید صحنه را خالی کرد؛ سو استفاده و طمع بر رسانهها هر دلسوزی را آزار میدهد.
در کنار آنکه هر شهروند پتانسیل تبدیل شدن به یک رسانه را دارد، باید طرحی نو اندیشید تا اوضاع سرو سامان یابد که مبادا این فضا مورد سواستفاده قرار گیرد. مبادا سه ضلعی هبوط ژورنالیسم،دغدغههای اقتصادی و امنیت شغلی حیات ژورنالیسم واقعی را تهدید کند.
ژورنالیسم مدرن علیالظاهر هیچ شباهتی با «اکتاسناتوس» ژولیوس سزار ندارد. موقعیت پیش رونده تکنولوژیکی، زبانِ ژورنالیسم را بسیار بسیار، برندهتر کرده و کارکردش دیگر صرفا محدود به روایت خبر نمیشود. روز به روز نقش ژورنالیسم در تحولات جوامع، محوری و تعیینکنندهتر میشود. فاکتوری مهم که اصحاب سیاست و اجتماع را مجذوب و شیفته بازی با مهر رسانه در صفحه شطرنج میکند. در این میان از رکن چهارم دموکراسی سخن گفتن، اندکی سخت است؛ خصوصا اگر استقلال رسانهای زیر سایه حاشیهها قرار گیرد.
نمودار مهاجرت اجباری از روزنامهنگاری به دیگر مشاغل با شیبی تند و در سراشیبی سقوط قرار دارد. متاسفانه گاه مشاهده میشود، جایگزین آنها ژرونالیسم مجعولی است که صرفا «سفارشی» مینویسد و کارکردی جز ایجاد جار و جنجال ندارند. البته «این قشر» خود را روزنامهنگار میخوانند! و در اتوپیای نواختن میخِ آخر بر تابوت ژورنالیسماند! اما «ژورنالیسم اصیل» همچنان زنده است. ما را هم به این سخت جانی گمان نبود.
ارسال نظر