در عصرانه داستان مطرح میشود؛
نویسنده باید امر تاریخی را در خود درونی کند
سی و سومین عصرانه داستان حوزه هنری استان قم که به صورت فایلی ویدئویی منتشر شده، به معرفی و بررسی مجموعه داستان «من از گاوی که لگد میزند میترسم!» نوشته حامد اشتری اختصاص یافتهاست.
به گزارش خبرگزاری موج قم، سی و سومین عصرانه داستان حوزه هنری قم که شامگاه چهارشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۱۳۹۹ به صورت فایلی ویدئویی منتشر شد به نقد و بررسی مجموعه داستان «من از گاوی که لگد میزند میترسم!» نوشته حامد اشتری اختصاص یافتهاست.
در ابتدای این عصرانه که به علت بروز بیماری کوئید ۱۹ از پیش تهیه و تدوین شده است، فهیمه شاکری مهر در جایگاه مجری به معرفی کتاب مورد نقد میپردازد و میگوید: «مجموعه داستان «من از گاوی که گلد میزن میترسم!» شامل هشت داستان کوتاه تاریخی است که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شدهاست. داستانهای این مجموعه ما را به ۸ جهان متفاوت میبرد. داستانهایی که حضور و نقش زنان در آنها چشمگیر است.»
اشتری: تاریخ را به مثابه درختی و آتشی میبینم که موسی در تور دید
در ادامه این ویدئو حامد اشتری نویسنده اثر به معرفی خود و آثارش میپردازد و میگوید: «داستاننویسی را از نوجوانی آغاز کردم اما بحث جدی آموزش دیدن برای من از سال ۸۵ رقم خورد. سال ۹۷ رمان «قربانی تهران» و سپس «من از گاوی که لگد میزند میترسم!» از بنده منتشر شد.»
وی خاطر نشان میکند: «روی ترتیب داستانها دقت داشتم و عمدی داشتم روی چیدمان آنها. حقیقت این است که دغدغهای وجود من را درگیر خودش کرده و در من نمود پیدا کرده بود و مسئله من شده بود که باعث نوشتن این مجموعه شد. این دغدغه این بود که هویت ما که زن نماد آن است کجاست و نسبت ما با آن چیست؟»
وی در ادامه متذکر میشود: «من در آثارم تاریخ را به مثابه درختی و آتشی میبینم که موسی در تور دیده و به همراهانش میگوید که من میروم و آتشی از آن برایتان میآورم. نویسنده باید سراغ تاریخ برود، امر تاریخی را در خود درونی کند و با آن زندگی کند. با این رویکرد خواه ناخواه درامش رنگ و بوی تاریخ را میگیرد.»
رکنی: کاری که به حاظ فرمی در این مجموعه شده، جذابیتی مضاعف به اثر میدهد
در ادامه و در بخش نقد نیز محمدعلی رکنی نویسنده و منتقد ادبی درباره مجموعه داستان «من از گاوی که گلد میزند میترسم!» میگوید: «مجموعه داستانهای کوتاه این اثر زیر متنی دارد. آدم احساس میکند با نویسندهای کاربلد روبروست، نویسندهای که حرف دارد، نقد اجتماعی دارد و مردم جامعه خود را میبیند و تحلیل میکند. این اثر مانندآینهایست که بخشی از گوشههای تاریک جامعه را به ما نشان میدهد. در این آینه ما، خود و اطرافیانمان را میببینم.»
وی در ادامه خاطر نشان میکند: «این مجموعه داستان قالبی مدرن و نگاهی متفاوتی به جامعه سنتی و آدمهای روشنفکرنما دارد. نویسنده به خوبی از نمادها و اسطورهها استفاده می کند و نشانهشناسی میکند.»
رکنی درباره ارتباط داستانها به یکدیگر میگوید: «در این اثر تیپها و آدمهای مختلفی را میبینیم. شخصیتهایی در داستانها تکرا میشوند که در داستان قبلی حضور داشتهاند اما در سایه بودند. در بعضی از داستانها نگاهی از زاویهای دیگر به داستان قبلی وجود دارد. و این اتفاق باعث شده از نگاه فرم، کار جذاب از آب در بیاید.»
وی خاطر نشان میکند: «داستانها به تنهایی داستانی کامل هستند. اما کاری که به حاظ فرمی در این مجموعه شده، جذابیتی مضاعف به اثر میدهد. در این اثر نویسنده جهانی را به ما نشان میدهد و هر بار از یک پنجره به ماجرا نگاه میکند.»
این منتقد ادبی میگوید: «نویسنده در این اثر از اتفاقاتی که اطراف ما میافتد آشناییزدایی کرده،اتفاقاتی که به کرات تکرار میشوند ولی به آنها توجه نداریم. نویسنده در اثرش نور اندیشه خود را به اتفاقات اطرافمان تاباندهاست.»
ارسال نظر