فکری به حال اجاره بها باید کرد
کاهش نرخ سود و نیز کاهش دامنه نوسانات بازارهای رقیب مسکن نظیر طلا و ارز سبب شده است تا مالکان در تابستان جاری به جای رهن، اجاره ماهانه بیشتری طلب کنند.
به گزارش خبرگزاری موج، هم اکنون نرخ تبدیل رهن به اجاره به زبان بازاری «صدی سه»است. به عبارت دیگر هر یک میلیون تومان رهن برابر ماهانه ۳۰ هزار تومان اجاره است که می شود سالانه ۳۶۰ هزار تومان اجاره بها. به عبارت فنی، هر یک میلیون تومان با نرخ ۳۶ درصد به اجاره تبدیل می شود. یعنی همانند این است که به پول شما در بانک ۳۶ درصد سود تعلق بگیرد. البته سالهاست که در بازار مسکن بر پاشنه این نرخ چرخیده است. اما در سالیان گذشته همواره نرخ تورم اقتصاد کشور بالاتر از ۱۵ درصد و به طول متوسط در ۲۰ سال گذشته حدود ۲۰ درصد بوده است. اما اکنون با نصف شدن تورم و رسیدن آن به حدود ۱۰ درصد، آیا
نرخ تبدیل رهن به اجاره هم نباید کمتر شود؟ عقل سلیم و دانش اقتصادی می گوید نرخ تبدیل رهن به اجاره همانند هر نرخ دیگری در بازار (مثل نرخ سود بانکی یا نرخ سود در بازار غیربانکی) تابعی از تورم و تابعی از نرخ تبدیل در سایر بازارهاست. هنگامی که تورم به مرز تک رقمی شدن رسیده و نرخ سود بانکی به حدود ۱۵ درصد تنزل کرده چرا باید نرخ تبدیل در بازار مسکن همان ۳۶ درصد سابق باشد؟ با چه منطقی نرخ تبدیل در بازار مسکن باید بیش از دو برابر نرخ سود بانکی باشد؟ طبق کدام اصول اقتصادی مالکان باید نرخ سود ۳۶ درصد دریافت کنند در حالی که نرخ تورم ۱۰ درصد است؟ درست است که نرخ تبدیل در بازار
مسکن باید بیشتر از نرخ سود بانکی باشد. چرا که گرفتن اجاره ماهانه از مستاجر ریسک بیشتری از گذاشتن پول در بانک دارد در نتیجه سود بیشتری هم باید داشته باشد. اما چه میزان تفاوت منطقی است؟ به نظر می رسد در حدود ۳ الی ۵ درصد تفاوت برای تحمل ریسک دریافت اجاره به جای رهن در حالتی که مقداری هم رهن اولیه گرفته شده و پشتوانه سوخت نشدن اجاره بهای یکسال است، تفاوتی منطقی است ولی بیشتر از ۵ درصد جفا به مستاجران آن هم در این شرایط شدید رکود اقتصادی است. اینجاست که اولا به نظر می رسد صنف پر سر و صدای املاک که جدیدا مداوم مصاحبه می کنند و سخن می پراکنند ولی عملا هیچ کاری انجام نمی
دهند، وارد گود شده و نرخ تبدیل را پایین بیاورند و به حدود ۲۰ درصد برسانند. ثانیا اگر این صنف به خودی خود این مهم را محقق نکرد، دولت هم باید وارد گود شده و این اجبار را ایجاد کند. هرچند راه های فرار از اجبارها و بخشنامه های دولتی بسیار است. همچنین رسانه ها می توانند نقش بسیار مهمی در تعدیل این نرخ و آشنا کردن مالکان با اصول اقتصادی داشته باشند تا خودشان از نرخ های معقول تبدیل در بازار حمایت کنند.
ارسال نظر