استقلال کردستان عراق نقشه جایگزین غرب پس از شکست خوردن داعش است
کارشناس مسائل استراتژیک گفت: با توجه به مخاطره آمیز بودن اقدامات یک طرفه برای امنیت منطقه، هیچ راهکاری جز مقابله با آثار مخرب همه پرسی جدایی طلبانه در اقلیم کردستان عراق وجود ندارد.
برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان و برافراشتن علم جداییطلبی در این منطقه، کلید ناامن ساختن اقلیم کردستان است. همچنین مشخص است که پشت پرده این نگاه حتماً آمریکا قرار دارد و دیگر قدرتهای اروپایی مانند فرانسه و انگلستان نیز حامیان آن هستند. در واقع ایده کردستان مستقل، در ۶۰ سال اخیر سیاست بلندمدت قدرتهای غربی بوده است.
اخباری که منتشرشده حاکی از ورود برخی از کشورها و سازمانهای فکری و برنامهریزی آنها در این جریان است. حضور مسعود بارزانی و نمایندگان فرانسه و آمریکا و برخی از دیگر عناصر در منزل «هوشیار زیباری» نشان میدهد که نباید خواستگاه استقلالطلبی در کردستان را امری برآمده از خواسته کُردها قلمداد کنیم، بلکه طرفهای بیگانه نیز در این جریان پرچمدار هستند و میکوشند، جریانهای تکفیری، داعشی و بعثی را موردحمایت قرار دهند.
بیشک این سناریو در یکشب و یک ماه تدویننشده، بلکه برنامهریزی آلترناتیو حکومت شامات گروه تروریستی داعش است. وقتی پروژه داعش به نتیجه نرسید، باید پروژه دیگری برای ناامنی در منطقه کلید بخورد.
قطعاً هیچ راهکاری جز مقابله با این نقشه وجود ندارد. همانطور که اطلاعات بهدستآمده نشان میدهد که در بسیاری از مناطق برگزاری همهپرسی، تنها خواسته حزب مسعود بارزانی بوده و نمیتوان آن را اقدامی رسمی و قانونی دانست.
دعوی حقوقی بر سر همهپرسی
اگرچه استقلال فدرالی اقلیم در قانون اساسی عراق پیشبینیشده است، اما این تمام ماجرا نیست و همان قانون اساسی که اختیارات فدرالی برای این منطقه به رسمیت شناخته، هرگونه تحرک جداییطلبانه را هم ممنوع کرده است. اقلیم کردستان تا زمانی دارای اختیارات فدرال است که عضو و زیرمجموعه دولت فدرال مرکزی عراق باشد.
از سوی دیگر باید افزود که منابع مالی و عوایدی که اقلیم به دست آورده مدت طولانی است که خزانه بغداد ریخته نشده و کارکرد مردمی خود را ازدستداده و تنها در جهت منافع حزبی و گروهی بارزانی و حتی بهسوی خارج از اقلیم به کار گرفتهشده است.
برای نمونه مجموعه پیمانکارانی که در اقلیم کردستان مشغول به فعالیت هستند، همواره برای دریافت حقوق خود از این حکومت دچار مشکل بودهاند، ازجمله این پیمانکاران، ایرانیها و ترکیهایها هستند. این موضوع بهشدت محل سؤال است.
آنچه در اقلیم اتفاق افتاده بود را میتوان یک ناهنجاری سیاسی در ساختار عراق دانست. درنتیجه تشدید آن و تندرویهای اقلیم طبیعتاً به واکنش عراق، ایران و ترکیه خواهد انجامید.
نه عراق در این مورد صبر خواهد کرد و نه ایران و ترکیه دست روی دست خواهند گذاشت تا اراده دیگری چیزی به آنها تحمیل کند.
از سوی دیگر مشخصشده که سیاستهای اعلامی آمریکا، فرانسه، بریتانیا و ... با سیاستهای اعمالی آنها متفاوت است. گرچه رسماً همه کشورها و حتی سازمان ملل با برگزاری یکطرفه این همهپرسی مخالفت کردهاند، اما میبینیم که یک سر این اقدامات در دست خود این کشورهاست.
از سوی دیگر میبینیم که همهپرسی اصولاً سیاست مسعود بارزانمی است که دو سال از دوره قانونی ریاست او بر اقلیم نیز گذشته است و تمدید ریاست او طبق قانون نیازمند پارلمان محلی اقلیم است ولی این تمدید در دورهای اتفاق افتاد که پارلمان اقلیم منحل شده بود و لذا از این حیث نیز تصمیم بارزانی برای برگزاری رفراندوم وجاهت قانونی ندارد.
مقایسه با همهپرسی استقلال اسکاتلند
ازجمله استدلالهای طرفداران همهپرسی در کردستان، برگزاری رفراندوم استقلال اسکاتلند از بریتانیا در سال 2014 است که به رأی 55 درصدی مردم این کشور به تداوم همپیمانی با بریتانیا رأی دادند. در این خصوص نیز باید تصریح کنیم که موافقت دولت مرکزی انگلستان با برگزاری همهپرسی در اسکاتلند از سر اجبار و درعینحال با علم از مخالفت اکثریت مردم اسکاتلند با استقلال بوده است. درعینحال دولت مرکزی انگلستان محدودیتهای بسیاری نیز برای اسکاتلندیها ترسیم کرد که در صورت پیروزی استقلالطلبان به اجرا گذاشته میشد. نکته دیگر که وضع کردستان را از اسکاتلند مجزا میکند، سابقه استقلال اسکاتلند بوده که تا قبل از قرن هجدهم در تاریخ تداوم مییابد، اما در مقابل هیچگاه نمیتوان کردستان را در تاریخ منطقه بهعنوان یک کشور مستقل دید، بلکه همیشه اقوام کُرد بخشهایی از کشورهای منطقه را تشکیل میدادهاند.
همچنین مردم اسکاتلند کاملاً به اینکه پس از استقلال منافعشان تأمین میشود یا نه وقوف داشتند درحالیکه این موضوع نیز در مورد مردم اقلیم کردستان لحاظ نشده است. در اقلیم کردستان، خواست برگزاری همهپرسی محدود به یک حزب و درواقع یک شخص است، نه مقبولیت بینالمللی دارد و نه پذیرش داخلی را در پی خود میبیند. تنها حامی خارجی آن رژیم صهیونیستی است. حمایت صریح این رژیم نیز حاکی از آن است که میخواهد الگوی خود را در خاورمیانه مشابهسازی کند. ازاینرو میتوان گفت استقلالطلبی در اسکاتلند و اقلیم کردستان عراق، اساساً قابلمقایسه نیست.
حساسیتهای منطقهای همهپرسی در اقلیم
از سوی دیگر برگزاری این همهپرسی بهجز عراق، منافع و امنیت دیگر کشورهای منطقه نظیر ایران و ترکیه و حتی سوریه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و ازاینرو واکنش این کشورها امر غیرمنتظرهای نیست. همانطور که دیدیم ظهور داعش، انرژیها، منافع و امنیت کشورهای منطقه را در سالهای اخیر بهشدت معطوف به خودساخته بود. اگرچه داعش، در ایران نتوانست نقشآفرین باشد، اما همین مسائل طرحریزیشده در کردستان عراق بهخوبی نشان میدهد که اگر ایران درصدد مقابله با داعش برنیاید، مجبور میشد در شهرهای ایران با آن بجنگد و همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودهاند، اگر در سوریه داعش را سرکوب نکنیم باید آن را در همدان سرکوب کنیم.
تداوم بحران تا نقطه اوج
باوجود تنشهایی که درون عراق میان دو طرف به وجود آمده است، احتمالاً رئیس حکومت اقلیم تا وقتی میزان جدیت بغداد را نبیند و از نزدیک آن را حس نکند بر مواضع خود پافشاری خواهد کرد. انتظار میرود وقتی ارتش عراق و نیروهای بسیج مردمی این کشور که از نظامیان ایران الگو گرفتهاند برای مقابله با تجزیهطلبان برخیزند و جدیت خود را در چند مقطع کوتاه نشان دهند، بارزانی کمکم از مواضع خود عقبنشینی کند. هرگز بغداد اجازه نخواهد داد که کردستان مستقلی شکل بگیرد. به این معنا که اگر این اتفاق در عمل واقع گرد، منطقه وارد جنگی شدید میشود که تا اعاده حاکمیت عراق در اربیل ادامه خواهد یافت.
ارسال نظر