حمله موشکی آمریکا به سوریه؛ پیامی برای ایران
حمله موشکی غیر اثرگذار آمریکا و متحدان اروپاییاش به سوریه، با هدف اولتیماتوم به روسیه و انتقال پیام به ایران در راستای حمایت از محور مقاومت صورت گرفت.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، بامداد شنبه بیش از ۱۰۰ موشک از پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه به اهدافی در سوریه اصابت کرد. در این حمله موشکی فرانسه و انگلیس با ایالات متحده همراه بودند و بهانه آنها برای این کار ادعای حمله شیمیایی دولت سوریه به شهر دوما بود.
اگرچه عنوان می شود ۷۰ درصد موشک ها توسط پدافند هوایی سوریه رهگیری شده است و چند ساختمان و مرکز نه چندان مهم مورد اصابت قرار گرفته اند اما به نظر نمی رسد هدف آمریکا و متحدانش از این حمله، تاثیرگذاری بر قدرت و توان دولت سوریه بوده باشد.
حمله مذکور اولتیماتومی به روسیه، بشار اسد، حزب الله و ایران بود که نشان دهد ترامپ به عنوان یک تاجر و بازرگان کارکشته، در حوزه سیاست هم عملگرا است. در یک سال گذشته ایالات متحده به عنوان یک قدرت مهم بین المللی از حوزه نقش آفرینی در سوریه دور مانده است که این امر به دلیل موفقیت محور مقاومت و ارتش سوریه در آزادسازی شهرهای مهمی مانند حلب از یکسو، شکل بخشی به آینده این بحران در نشست های سه جانبه آستانه و شکست های پی در پی گروه های مخالف اسد مورد حمایت غرب بود.
بر این اساس آمریکا تلاش می کند به این صحنه بازگردد حتی اگر لازم باشد جنگی محدود را در سوریه با نقض منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی راه اندازد. در این راستا عدم واکنش روسیه علی رغم هزینه هایی که در سوریه کرده است قابل پیش بینی بود. زیرا مسکو می داند هرگونه توافقی در خصوص سرنوشت این کشور انجام شود پایگاه های استراتژیک حمیم و طرطوس محلی برای استقرار نظامیان روس خواهد ماند. لذا واکنش به تحرکات آمریکا آغازگر جنگ جهانی سوم می شود که با توجه به اقتصاد متزلزل روسیه ممکن است کرملین یکبار دیگر شاهد فروپاشی کشورش باشد. این در حالی است که پس از روی کار آمدن پوتین از ابتدای قرن جدید، روسیه آرام آرام در حال افزایش قدرت و نفوذ خود در مناطق شوروی سابق است و برهم زدن این حرکت پیوسته و رو به رشد عقلانی نخواهد بود.
روس ها موفق شدند علی رغم مخالفت غرب، کریمه را مجددا زیر پرچم خود در آوردند و اجازه ندهد قدرت غربگرایی در کی یف سلطه امور را به دست بگیرد. همچنین آنها توانستند نظر ترکیه، متحد آمریکا و عضو ناتو، را به خود جلب کنند و از لحاظ اقتصادی وابسته سازند. به همین دلیل با وجود موضع گیری اولیه روس ها در خصوص حمله احتمالی آمریکا به روسیه، هیچ واکنشی از سوی مسکو مشاهده نشد. کرملین ترجیح می دهد مسائل مورد اختلاف با آمریکا را تا زمانی که قدرت اثرگذاری در آن حوزه نداشته باشد از طریق گفتگو حل کند و میدان سوریه با اوکراین کاملا متفاوت است و صرف قدرت نظامی نمی تواند روسیه را به اهدافش برساند. ضمن آنکه آنها هنوز درگیر اثرات تحریمی غرب در قضیه اوکراین هستند و افزودن یک اختلاف استراتژیک دیگر در این شرایط در توان اقتصاد روسیه نیست.
حمایت ترکیه از حمله غیرقانونی و بدون استناد آمریکا به سوریه نیز نشان داد در برای اردوغان کماکان به مانند هفت سال قبل می چرخد و او خواهان حذف اسد از صحنه سیاسی سوریه است. آنکارا پس از آزادسازی حلب و آشکار شدن شکست مخالفان اسد و کشورهای حامی آن، به سمت روسیه و ایران متمایل شد تا بتواند از این طریق کمی خسارات را جبران کند و تهدیدات امنیتی روزافزون در مرزهایش را کاهش دهد. حضور در نشست های مربوط به حل بحران سوریه که آخرین آن هم در پایتخت ترکیه برگزار شد، تنها امید اردوغان برای کسب منافعی از میدان سوریه بود. زیرا به نظر نمی رسد رئیس جمهوری جدید آمریکا هم تمایلی به ورود به جنگ داشته باشد.
در همین راستا ترکیه توانست از ایران و روسیه امتیاز ورود به عفرین را بگیرد و در زمان مناسب، حمله موشکی را نیز تایید کند. واقعیت این است که نمی توان از کشوری که عضو ناتو است و در جرگه متحدان ایالات متحده به شمار می رود انتظار همکاری های نزدیک با ایران و روسیه در بحران سوریه داشت. آنکارا از حضور واشنگتن در نشست های آستانه استقبال می کند. زیرا یکی از اثرات این مساله کاهش نفوذ رقیب منطقه ای آن، ایران در سوریه است. به همین دلیل یکی از اهداف آمریکا در حمله به سوریه که شکاف میان اعضای نشست آستانه بود، به سرعت به دست آمد.
در حالی که ترکیه نسبت به حضور آمریکا در این مذاکرات بی میل نباشد و روسیه هم ترجیح بدهد بحران سوریه با مذاکره حل و فصل شود تا افزایش هزینه های نظامی، ایران تحت فشار قرار خواهد گرفت.
فشار سیاسی در کنار فشارهای اقتصادی ناشی از عدم اجرای درست برجام و افزایش هزینه های نظامی ایران در حمایت از دوستانش در عراق و سوریه با ایجاد جنگ فرسایشی در این دو کشور، تهران را مجبور خواهد کرد بین داخل و خارج یکی را انتخاب کنند. اما این تنها پیش فرض آمریکایی ها است.
ایران برای جلوگیری از درگیر شدن در جنگ فرسایشی در منطقه باید منافع ملی را در اولویت قرار دهد. منافعی که در راس آن حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از ورشکستگی اقتصادی باشد. پشتوانه های تهران در بحران سوریه کشورهای قابل اعتمادی نیستند. زیرا فلسفه حضور آنها در این میدان با آنچه مدنظر جمهوری اسلامی ایران از مبنا متفاوت است.
ارسال نظر