خبرگزاری موج گزارش میدهد:
پیامدهای تحرکات حوثیهای یمنی در دریای سرخ برای اقتصاد جهانی چیست؟
«در وضعیت کنونی شمار قابلتوجهی از شرکتهای معتبر کشتیرانی بینالمللی نظیر شرکت "مرسک"، از توقف تمامی فعالیتهای خود در دریای سرخ و تنگه باب المندب خبر دادهاند. در مقابل، این شرکتها مسیر دور زدن قاره آفریقا را برگزیدهاند که این موضوع، هزینههای سنگینی را به آنها تحمیل میکند.»
، یکی از مسائل مهم و قابلتوجه که در مدت اخیر و همچنین شرایط جاری با محوریت جنگ غزه ، توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل کلان و راهبردی را به خود مشغول کرده، تحرکات قابلتوجه حوثیهای یمنی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب در برخورد با کشتیهای تجاری رژیم اشغالگر قدس یا کشتیهایی است که به نوعی با صهیونیستها مرتبط هستند و عازم اراضی اشغالی میشوند. موضوعی که موجی از نگرانی را در فلسطین اشغالی ایجاد کرده است.
دلیل این مسئله نیز روشن است، زیرا بیش از ۹۰ درصد اقتصاد رژیم صهیونیستی به کشتیرانی و تجارت دریایی وابسته است و در وضعیت کنونی، تحرکات انصارالله یمن در دریای سرخ، تا حد زیادی تجارت دریایی صهیونیستها را فلج و آنها را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
با این همه، تحرکات حوثیهای یمنی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب در حمایت از مردم و مقاومت غزه، پیامدهای روشن و صریحی را نیز برای اقتصاد جهانی و قدرتهای غربی فعال در آن(بهعنوان بازیگران محوری) به همراه داشته که توجه به آنها میتواند نقشی تعیینکننده در خوانشِ سرنوشت نهایی جنگ غزه بازی کند.
اولا، در وضعیت کنونی شمار قابلتوجهی از شرکتهای معتبر کشتیرانی بینالمللی نظیر شرکت "مرسک"، از توقف تمام فعالیتهای خود در دریای سرخ و تنگه بابالمندب خبر دادهاند. این شرکتها برای تداوم فعالیتهای خود و اتصال از شرق دور به دریای مدیترانه، مسیر دور زدن قاره آفریقا را برگزیدهاند که هزینههای به مراتب بیشتری را در ابعاد مختلف نظیر دستمزد خدمه، هزینه سوخت و پرداخت حق بیمه کشتیها، به آنها تحمیل میکند.
معادلهای که در کلیت خود، هزینههای تجارت دریایی را برای مجموعه قدرتهای غربی بالا میبرد که این مسئله میتواند یک اهرم فشار قابلتوجه را علیه صهیونیستها جهت خاتمه دادن سریع به جنایات و جنگافروزیشان در نوار غزه ایجاد کند.
دوم اینکه باید توجه داشت که دریای سرخ و تنگه بابالمندب، 30 درصد ترافیک کانتینری جهان و 12 درصد حجم کلی اقتصاد جهانی را میزبانی میکنند. حال اینکه شاهد باشیم این جغرافیا با تهدید روبهرو شود، بدون تردید شمار قابل.توجهی از کنشگران در محیط بینالمللی را ترغیب میکند تا بر شدت فشارهای خود به رژیم اشغالگر قدس جهت خاتمه دادن به جنایاتش در نوار غزه بیفزایند. باید بدانیم که اقتصاد جهانی در سالهای اخیر، با دو پدیده پاندمی کرونا و اوجگیری جنگ اوکراین روبهرو بوده که آسیبهای جدی را به زنجیرههای تدارکاتی و اقتصادی بهویژه کشورهای غربی وارد کردند.
موضوعی که نمود عینی خود را در قالب ایجاد موجهای تورمی در اقتصادی مطرح غربی نظیر انگلستان و آمریکا و حتی آلمان و فرانسه به نمایش گذاشته است. حال در این شرایط، جهان غرب به هیچ عنوان تحمل یک شوک جدید را ندارد. شوکی که به باور بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقتصادی، بیش از همه، کشورهای واردکننده انرژی در جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و در این رابطه به طور خاص اروپاییها، از آسیبپذیری قابلتوجهی رنج میبرند.
البته که احزاب و سیاستمداران غربی نیز به هیچ عنوان مایل نیستند بهدلیل یک شوک اقصادی دیگر، موقعیت سیاسی خود را در خطر ببینند و با بحران عدماقبال افکار عمومی به خود روبهرو شوند. موضوعی که میتواند کرسیهای قدرت آنها را به نحو قابلتوجه و منفی تحتتاثیر قرار دهد.
و در نهایت اینکه تحرکات حوثیهای یمنی در دریای سرخ حامل پیامهای روشن و صریحی برای قدرتهای غربی بهعنوان بازیگرانی است که سالهاست قدرت.های برتر در قالب معادلات کلان اقتصاد جهانی بودهاند. شاید عینیترین این پیام.ها این باشد که آنها دیگر همچون گذشته بازیگران محوری و اصلی در قالب معادلات کلان اقتصاد بینالملل نیستند و اینکه بیمحابا در بحرانهایی نظیر جنگ غزه وارد شوند و از جنایات و نسلکشی متحد خود دفاع کنند، با میدانی باز از کنشگری برای آنها همراه نیست و مطمئنا آنها باید هزینههای گزافی را پرداخت کنند.
موضوعی که البته در مدت اخیر از سوی شمار قابلملاحظهای از ناظران و تحلیلگران موردتوجه قرار گرفته و بسیاری بر این باورند که باید این مسئله را نمودی از تغییر کریدورهای قدرت جهان و ظهور واقعیتهای جدید در نظام بینالملل ارزیابی کرد.
ارسال نظر